به گزارش پایگاه 598، در اين جلسه به برخي از خصوصیات اصحاب سید الشهداء علیه السلام مي پردازيم تا بدانيم «اگر بخواهیم اين آمادگي در ما ايجاد شود كه در روز عاشورا با قلبمان دعوت حضرت را لبیک بگوییم، باید خودمان را با چه صفاتی آماده کرده باشیم؟» و از خدای متعال بخواهیم که این صفات را در ما نیز محقق کند.ويژگي اصحاب سيد الشهداء در زيارات مأثور از ائمهدر آن دسته از زیارت اصحاب سیدالشهداء علیه السلام كه از ائمه به ما رسیده، 16-17 صفت برای یاران حضرت شمرده شده است.
مثلا در زیارت روز عرفه، اصحاب امام حسين عليه السلام را «اولیاء الله و احبائه»، «اصفیاء الله و اودائه» و «انصار دین الله» نامیده اند. در زیارت روز عید فطر و اضحی، «الذابون عن توحید الله» نامیده شده اند. در زیارت شبهای قدر، «صدیقون» و «شهداء» و «صابرون» و در زیارت نیمه شعبان، «الطاهرین من الدنس» و «مهدیون» و در زیارت نیمه رجب، «شهداء» و «سعداء» و «فائزون فی درجات العلی» و ... نامیده شده اند.
البته غیر از این صفات و خصوصیاتی که در همه اصحاب مشترک است، بعضی اصحاب در زیارات خاصه، توصیفات خاصه ای هم دارند که نمونه اش را در زیارت حضرت علی اکبر و حضرت اباالفضل العباس و مسلم بن عقیل (که بسیار شباهت به زیارت حضرت عباس دارد) علیهم السلام می بینیم.
در اين جلسه به برخي از اين خصوصیات، به طور ويژه توجه می کنیم.
سبقت و سرعت اصحاب سيد الشهداء1- یکی از خصوصیات بارز اصحاب حضرت این است که «بذلوا مهجهم دون الحسین علیه السلام». ما بعضی شیعیان و دوستان حضرت را می بینیم که مانند توابین، در رکاب حضرت جنگیدند و شهید شدند ولی نتوانستند خونشان را پیش روی حضرت تقدیم ایشان کنند. این تأخیر ناشی از اشکالی است که مانع سبقت و سرعت ایشان شده است. باید بدانیم که فرصتها منتظر آماده شدن ما نمی شوند. بلکه ما باید از قبل خودمان را آماده کنیم و با پیش بینی فرصتها و قرار گرفتن در مسیر و معرض رحمت از آنها استفاده کنیم.
معنی «سرعت و سبقت» که در آیات و روایات به آن امر شده ايم، همین است. یعنی آماده باشید که فرصتهایی مثل جوانی و سلامت و دوران توانگری و ...، از شما سبقت نگیرند.
امیر المومنین علیه السلام در نهج البلاغه می فرمایند: «سَاعٍ سَرِيعٌ نَجَا وَ طَالِبٌ بَطِيءٌ رَجَا وَ مُقَصِّرٌ فِي النَّارِ هَوَى» یعنی باید این سرعت و تلاش را به هم گره زد تا به نجات رسید.
هر توجیهی که مانع قرار گرفتن در کنار ولی خدا شود شیطانی است. کسانی که مثل طرمّاح و دیگران به بهانه رسیدگی به خانواده و ... از یاری حضرت باز ماندند اهل سرعت نبودند.
آنها که اهل سرعت بودند توانستند خون خود را پیش روی حضرت بدهند. این سرعت مقدماتی داشته که از عوالم قبل، آن مقدمات را مهیا کرده بودند. عواملی مثل سبقت در عالم میثاق و ... . خیلی از کسانی که در حادثه عاشوراء توفیق حضور نداشته اند به خاطر این بوده که در عوالم گذشته اهل سبقت نبوده اند. در روایت، یکی از عوامل افضلیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بر همه مخلوقات سبقت ایشان در عهد توحید دانسته شده است. همچنین عامل «اولوا العزم» شدن انبیای اولوالعزم، ثبات و سرعت آنها در عوالم قبل بر قبول ولایت ائمه علیهم السلام و سر سپردن به ولایت یک یک آنها تا امام زمان علیه السلام دانسته شده است. اما بعضی انبیاء، درنگی کردند که خدای متعال می فرماید: «وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْما»(طه/115) البته ما نمی دانیم که این درنگ چه بوده که در مقام عالی حضرت آدم هم راه داشته است.
ما در اصحاب امام حسين عليه السلام می بینیم که افرادی مثل حبیب بن مظاهر از سالها قبل خود را برای روز عاشوراء آماده می کرده اند و یا مسلم بن عوسجه که در حال رفتن به حمام برای خضاب کردن محاسنش بوده است ولی وقتی می شنود که نامه امام حسین علیه السلام به حبیب رسیده، بدون كوچكترين تأخيري از همان مسیر با حبیب همراه می شود و به سوی حضرت حرکت می کند؛ بدون اینکه به حمام برود و یا به خانه اش برگردد.
عبور از دنيا، رهيدن از آن و انس با مرگ، ويژگي ديگر اصحاب سيد الشهداء2- دومین خصوصیتی که در اصحاب حضرت به چشم می خورد، عبور از دنیا و بزرگتر شدن از دنیا و انس گرفتن با مرگ و عوالم بعد از آن است. کسی که بیش از دنیا را تجربه نکرده و به آن انس نگرفته باشد، بعید است که بتواند به راحتی و در صحنه های سخت در کنار ولی خدا بماند. امام حسین علیه السلام در مورد اصحابشان می فرمودند: «من ایشان را آزموده ام. آنها با مرگ مأنوس ترند تا طفل با سینه مادرش.»
این راضی نبودن به حیات دنیا و سرخوش نبودن به آن است که باعث می شود تا زهیر در شب عاشورا به ابا عبدالله عرض کند «اگر عمر دنیا، جاودانه و یکسره عیش و خوشی هم باشد؛ بدون هیچ رنج و بیماری و ...، باز ما شهادت در رکاب شما را بر عیش دائمی دنیا ترجیح می دهیم». کسی که بیش از دنیا را نچشیده نمی تواند در محضر حضرت این گونه عرض کند. آخرین دامی که بر سر راه دوستان ولی الله می گذارند تا او را از همراهی باز بدارند دنیاست و کسی که از دنیا گذشته از همه دام ها رهیده است.
همراهي بدهكارانه به جاي طلبكاري از امام، ويژگي سوم اصحاب سيد الشهداء3- اصحاب حضرت، فوز و رستگاری خود را تنها در همراهی با حضرت می دیدند و حتی تصور راهی غیر از همراهی با حضرت را نداشتند. بلکه فوز را منحصر در همراهی او می دانستند. لذا با هیچ مشکلی راهشان را عوض نمی کردند و به همین خاطر هیچگاه احساس خسارت نيز نمی کردند و هرگز خود طلبکار حضرت نمی دانستند. آنها همراهی با امام را به معناي گذاشتن بار خود بر دوش امام می دانستند و دريافته بودند که جز امام هیچ کس در عالم بار کس دیگری را به دوش نمی کشد بلكه فقط امام است که با مهربانی بار همه دوستانش را برمي دارد. بنابراين تنها راه فوز و خلود این است که با امام باشیم که «شفیع دار البقاء» است. یعنی تنها جایی است که انسان را به بقاء و «وجه الله» شدن می رساند و تنها وادی رهایی از هلاک است: «كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَه» (قصص/88) اگر کسی مستغرق در امام که «وجه الله» است نباشد قطعا فانی و هالک است.
رسيدن به مقام «محبت» و عبور از «خود»، ويژگي چهارم اصحاب سيد الشهداء4- اصحاب امام حسين عليه السلام به مقام «محبت» حضرت رسیده بودند و از مرتبه عبادت «تجار و عبید» گذشته بودند. آنها از خودشان هم عبور کرده و به مقام «احرار» رسیده بودند. بعضی گمان کرده اند که انسان به هر مقام و مرتبه ای از محبت و عبادت كه برسد باز به خاطر خودخواهی و میل به کمال خود، قدم بر می دارد. معنای این کلام این است که انسان نمي تواند از شرکِ خودخواهی رها شود. اما بر خلاف این گمان، انسان می تواند به اخلاص در محبت برسد به این معنا که حتی خود را نیز برای خدای متعال دوست بدارد یا مثل ابراهیم علیه السلام صادقانه ادعا کند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را بیش از خود دوست دارد.
اصحاب حضرت آن قدر به حضرت گره خورده بودند که خود حضرت برایشان موضوعیت داشت نه رسیدن به بهشت و ...،
حتی اگر می بینیم که «بریر» در شب عاشورا مزاح مي كند و می گويد: «این مزاح به خاطر این است که تا بهشت فاصله ای نمانده»، نباید گمان کنیم که بریر مشتاق رسیدن به حور و قصور بوده؛ بهشت بریر، رسیدن به جوار حضرت و خود سید الشهداء بوده است. لذا اصحاب حضرت، مُحبند؛ بدون هیچ طلبکاری اي. یعنی به مقام شیدایی و اِخبات رسیده اند. مُخبِت و شیدا (که در زیارت امین الله از مقامات شیعیان شمرده شده است) همه هستی اش را به پای محبوب می دهد و خود را بدهکار می داند، مانند سعید بن عبدالله که وقتی خود را سپر نماز سید الشهداء علیه السلام قرار داد، باز نگران است که نکند به وظیفه اش وفا نکرده باشد و می پرسد که آیا به وظیفه ام وفا کردم؟
محب حقيقي به فکر بقاء خود هم نيست تا به خاطر میل به بقاء در ذیل محبوب قرار گيرد.
سير با بلاي سيد االشهدا، ويژگي پنجم اصحاب امام حسين عليه السلام5- صفت دیگری که در اصحاب حضرت دیده می شود این است که در وادی قرب، با بلای حضرت سیر می کردند. انشاء الله در شبهای آینده مفصلا به این صفت پرداخته مي شود.
امكان ملحق شدن به اصحاب امام حسين عليه السلامانسان می تواند به اصحاب سيد الشهداء ملحق شود و به همین خاطر است که در زیارت عاشورا، از خدای متعال اين گونه می خواهیم که: «فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِي أَكْرَمَنِي بِمَعْرِفَتِكُمْ وَ مَعْرِفَةِ أَوْلِيَائِكُمْ وَ رَزَقَنِي الْبَرَاءَةَ مِنْ أَعْدَائِكُمْ أَنْ يَجْعَلَنِي مَعَكُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ أَنْ يُثَبِّتَ لِي عِنْدَكُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة» یا در سجده قربی که در انتهای زیارت، برای انسان حاصل می شود عرضه مي داريم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي شَفَاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لِي قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ الَّذِينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ- دُونَ الْحُسَيْنِ ع صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِين»
به خاطر همین نکته است که حضرت رضا علیه السلام به «ریّان بن شبیب» می فرمایند: اگر می خواهی به ثواب یاران امام حسین علیه السلام برسی، هر وقت حضرت را ياد كردي، احساس «خسارت»، «پشیمانی» و «رغبت در یاری» ايشان را داشته باش و عرضه بدار: «یا لیتنی کنت معکم». بنابراين باید خود را آماده کنیم تا فرصت همراهی با حضرت را از دست ندهیم.