به گزارش سرویس نقد رسانه پایگاه 598 به نقل از فارس، این
روزها باید اتفاقات مربوط به تلاش برای اکران دو فیلم عصبانی نیستم و قصه
ها را در کارنامه سازمان سینمایی و البته وزارت ارشاد ثبت کرد. تلاشی خستگی
ناپذیر برای فیلم هایی که حتی با اکران های خصوصی هم نتوانسته نظر نهادها و
ارگانهای موثر را جلب نماید و مسئولان سازمان هرچه جلوتر می روند گویی که
رسوایی فیلم های تحت حمایتشان بیشتر خودنمایی می کند.
فیلم عصبانی
نیستم را می توان یکی از توهین آمیز ترین فیلم های تولید شده این سالها
دانست. فیلمی که به سبب رویکرد عقده گشایانه راوی آن و تنوع توهین هایش دل
هر مخاطبی که ذره ای انصاف در وجودش باشد را به درد می آورد.
فیلم
علاوه بر ارجاعات مربوط به فتنه 88 و نشانه های سبز که بسیار صریح و بی
پرده است و اصلاحات نمایشی ارشاد هم چیز مهمی از آن را نکاسته موارد دیگری
نیز دارد که گویی کمتر به آن توجه شده است.
در
این فیلم علاوه بر فحش هایی مانند د ی وس و عبارتهای زشت و رکیک به کار
رفته که به وفور و مرتب توسط شخصیت های داستان به کار می رود، بصورت آشکار و
صریح به مذهبی ها توهین شده و یکی از کاراکترهای منفی فیلم که شخصی مذهبی
است بعنوان یک فرد متعصب و خشک مغز نشان داده می شود. در
سکانسی از فیلم، مرد بد ترکیبی که ریش دارد و با انگشترهای درشت در حال
گرداندن تسبیح است به جهت برخورد نامناسبش با یک خانم، «طالبان» خطاب می
شود و به این شکل کارگردان با یک تیر دو نشان می زند.
غیر از این
برخی صحنه های غیر متعارف در این فیلم مانند نزدیکی بیش از اندازه دختر و
پسر به هم و دیالوگ های عاشقانه آنها و همینطور دیزالو لب ها آنها روی هم
نشان می دهد که کارگردان هرچه در توان داشته خرج کرده تا صحنه های ممنوعه
را به نوع دیگری خلق نماید.
علاوه بر این، تصویر این فیلم از
ایرانی ها و جامعه ایران آنقدر سیاه و اغراق شده است که گویی همه ما در یک
جنگلی زندگی می کنیم که در صورت غفلت، طرف مقابل به کسری از ثانیه دریده
خواهد شد.
صحنه فروش کلیه دوم! یک شهروند به بن بست رسیده و صحنه
های خودزنی او هم شاه بیت این قسمت از سناریوی درمیشیان است و جالب اینکه
همین صحنه بعلاوه صحنه های اعدام شخصیت فیلم که از نسخه ایرانی آن حذف شده
در خارج از ایران و برای مخاطب خارجی نمایش داده می شود.
و اینها همه بهایی است که یک ملت پرداخت می کند تا آقای درمیشیان بتواند تور جهان گردی بگذارد و از دست خارجی ها جایزه بگیرد.
درمیشیان
با ساخت عصبانی نیستم نشان داده هیچ مرزی را نمی شناسد. کارگردان با ساخت
این فیلم یک هدف گذاری کرده و گویی دارد به هدفش هم می رسد اما نکته مهم تر
حمایت تام و تمام سازمان سینمایی از اوست.
حجت الله ایوبی تمام
توان خود را به کار گرفته تا فیلمی را اکران کند که یکی از توهین آمیز ترین
فیلم سالهای اخیر است. صحبت از «اصلاح» فیلم هم طبق تجربه و سابقه ای که
سازمان دارد بهانه ای بیش نخواهد بود و اینها همه برای رساندن فیلم به
اکران است تا همزمان با آمریکا و آلمان ما هم روی پرده فیلم هایی درباره
فتنه 88 داشته باشیم.
رییس سازمان سینمایی و برخی اعضای پروانه
ساخت و برخی کارگردانان با چشم پوشی از تخلف صریح کارگردان در تغییر
فیلمنامه حالا به بهانه قانون گرایی به معترضین سیاسی ترین فیلم این سالها
انگ سیاسی می چسبانند و رسانه ها و مجلس را به زیرپا گداشتن قانون متهم می
کنند که چرا وقتی ما می گوییم این فیلم اجتماعی است و به آن مجوز دادیم شما
اعتراض می کنید.
غیر از تخلف قانونی در فیلمنامه، برادران
قانونگرا پاسخ نمی دهند با این همه لطفی که در حق درمیشیان کردند او چطور
همان اصلاحات حداقلی را نیز برای شرکت در جشنواره های خارجی اعمال نکرد و
امروز با فیلم اصلاح نشده در کشورهای مختلف و جشنواره های گوناگون شرکت می
کند تا آبروی یک ملت هزینه گرفتن جایزه او از دست خارجی ها باشد؟
در
قصه ها نیز بانوی عصبانی سینما، ندیده و نخوانده و تنها به جهت احساسات
ناشی از عدم شناخت درست، فیلمش را تبدیل به یک بیانیه سیاه سیاسی کرده است.
سازمان سینمایی خوب بود به جای هزینه کردن سازمان، وزیر و وزارت ارشاد
برای اکران فیلمی که به یک دروغ بزرگ دامن می زند خانم کارگردان را توجیه
می کرد که دروغی که از آن دم می زند را همان سال نماینده رسمی کاندیدای
متوهم رد کرده بود.
بهرحال سازمان سینمایی باید بداند که مجلس
مانند آنها خود را بدهکار جریان روشنفکری که نشان داده هیچ مرزی را به
رسمیت نمی شناسد نمی داند ضمن اینکه غیر از مجلس نهادهای دیگری هم هستند که
منتظر تصمیم سازمان سینمایی هستند تا کار بصورت مسالمت آمیز حل شود.