پذیرش فلسطین در یونسکو با رأی اکثریت قریب به اتفاق اعضا بیانگر تغییر در
نگرش جهانی به نفع ملت فلسطین است که همواره در مجامع بینالمللی با فشار
آمریکا و رژیم صهیونیستی مورد ظلم و اجحاف قرار گرفته است. پیش از اشاره به
بررسی پیامدهای عضویت این کشور، نگاهی اجمالی به سابقهی تلاشهای این
کشور برای عضویت در سازمان ملل و نهادهای وابسته به این سازمان، ضروری به
نظر میرسد.
در اجلاس سپتامر 2011م. عبارت «سازمان ملل194»، شعار کارزاری بود
که خواستار اعطای یک کرسی به فلسطینیان در سازمان ملل بود تا به عنوان صد و
نود و چهارمین کشور در سازمان ملل به رسمیت شناخته شود. این دومین فرصت
برای فلسطینیان بود. اولین فرصت در سال 1947م. به وجود آمده بود. در نوامبر
1947م. مجمع عمومی سازمان ملل متحد، «قطعنامهی 181» را که مشهور به
قطعنامهی «تقسیم» است، تصویب کرد و در آن فلسطین را به سه بخش تقسیم
نمود. نزدیک به نیمی از فلسطین را به رژیم صهیونیستی واگذار کرد و کمتر
از نیم دیگر را به فلسطینیان و نزدیک یک درصد از فلسطین یعنی بیتالمقدس را
تحت ادارهی 10سالهی سازمان ملل قرار داد تا پس از 10 سال طی یک همه
پرسی، مردم بیتالمقدس دربارهی آیندهی آن شهر تصمیمگیری کنند. یهودیان
که در سال 1947م. تنها 6 درصد از خاک فلسطین را در دست داشتند با صدور
قطعنامهی مورد بحث، صاحب 56 درصد از سرزمین فلسطین شده و در سال 1948م.
نیز بر روی این قسمت از خاک فلسطین دولت جعلی اسراییل را تأسیس نمودند. به
دنبال این اتفاق، اسراییل به عنوان پنجاه و هشتمین دولت عضو سازمان ملل به
رسمیت شناخته شد اما پنجاه و نهمین کرسی از فلسطین، دریغ گردید.
نزدیک به سه دهه پس از عضویت اسراییل در سازمان ملل متحد، فلسطین
طبق قطعنامهی مجمع عمومی سازمان ملل در سال1974م. تحت عنوان «سازمان
آزادی بخش فلسطین» به عضویت ناظر سازمان ملل متحد در آمد. در همان سال بر
اساس «قطعنامهی 3236» مجمع عمومی، حق مردم فلسطین برای استقلال و حاکمیت
به عنوان حقی غیرقابل انکار به رسمیت شناخته شد. در سال 1977م. سازمان
آزادی بخش فلسطین، توانست به عضویت کامل شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان
ملل در آید. شورای ملی فلسطین در سال 1988م. استقلال کشور فلسطین را اعلام
کرد اما هیچ کشوری آن را شناسایی نکرد و تنها اثری که داشت این بود که مجمع
عمومی طبق قطعنامهای عنوان فلسطین را به جای سازمان آزادی بخش فلسطین
بدون تغییر جایگاه حقوقی این موجودیت در سازمان ملل مورد استفاده قرار داد.
مجمع عمومی کمیتهی اجرایی سازمان ملل در سال 1989م. اعلام کرد که
دولت فلسطین باید در چارچوب سازمان تشکیل شود و از دبیر کل خواست موجبات
اجرای این امر را فراهم نماید. بر این اساس در سال 1993م. موافقتنامهای
تحت عنوان «موافقتنامهی اسلو» میان رژیم صهیونیستی و فلسطین امضا گردید و
نمایندگان آمریکا و روسیه در سازمان ملل طی نامهای به دبیر کل و به عنوان
شاهدان این توافق خواستار انتشار آن در میان کشورهای عضو سازمان ملل شدند.
براساس این موافقتنامه، رژیم صهیونیستی متعهد گردید تا 5 سال پس از این
قرارداد خود مختاری فلسطین در برخی حوزههای سیاسی، حقوقی و نظامی را به
رسمیت بشناسد و تشکیلات خودگردان فلسطین به عنوان دولت انتقالی این سرزمین
تشکیل شود.
پس از حوادث 11 سپتامبر 2001م. توجه سازمان ملل به خاورمیانه
بیشتر شد و به همین دلیل طرح تشکیل دو دولت در سازمان ملل متحد مطرح و
شورای امنیت هم طی «قطعنامهی 1379» 2002م. طرح دو کشوری را تأیید کرد. در
سال 2003م. نقشهی راه برای تشکیل دو دولت همیشگی به نام اسراییل و فلسطین
توسط دبیر کل سازمان ملل تهیه و به شورای امنیت ارایه گردید. در سال
2005م. «شارون» در اجلاس سالانهی مجمع عمومی به حق فلسطین برای اعمال
حاکمیت اقرار کرد و در سال 2009م. «فیاض» طرح پایان اشغال و تأسیس کشور
فلسطین را مطرح نمود. در نهایت در آخرین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل که در
شهریور امسال تشکیل شد، «محمود عباس» عضویت فلسطین در سازمان ملل را به
عنوان یک کشور به طور رسمی مطرح و به مجمع عمومی تسلیم کرد.
برای این که این موضوع در دستور کار بررسی قرار گیرد ابتدا باید 9
عضو، موافق و یا مخالف نباشند یعنی حتی اگر این تعداد ممتنع نیز باشند، رأی
مثبت به حساب میآید. از آن تاریخ تاکنون این تعداد (9 عضو) هنوز فراهم
نشده و به همین دلیل درخواست دولت فلسطین به عنوان عضو در سازمان ملل هنوز
در شورای امنیت بررسی نشده است و حتی اساساً در دستور کار این نهاد قرار
نگرفته است.
عضویت فلسطین در یونسکو، گام نخست در به رسمیت شناختن دولت فلسطین
به شمار میرود. در طی رأیگیری، اکثر کشورهای جهان با 107 رأی به پیوستن
فلسطین آری گفتند. آمریکا، کانادا و آلمان رأی مخالف و انگلستان و ایتالیا
نیز رأی ممتنع دادند. هرچند این عضویت با توجه به نقش فرهنگی این نهاد
تغییر چندانی در معادلهی فلسطین ایجاد نمیکند، اما در هر حال این اقدام
یونسکو ضربهی بزرگی به اعتبار و عقیدهی قدرتهایی بود که همواره با رأی
مخالف خود، مانع احقاق کوچکترین حقوق فلسطینیان میشدند.
نکتهی قابل توجه دربارهی یونسکو این است که این سازمان به رغم آن که
22 درصد از بودجهی آن توسط آمریکا و کشورهای غربی تأمین میشود، اما
اختلاف نظرهای اساسی در بسیاری از مسایل با آنها دارد و شاید از همین رو
بود که با تهدید مقامهای آمریکایی در کمال ناباوری بعد از پیوستن فلسطین
به یونسکو، واشنگتن کمکهای مالی خود را به این نهاد فرهنگی قطع کرد. این
اقدام آمریکا به خوبی ثابت کرد که آمریکا حتی در همین حد ناچیز که فلسطین
عضو سازمانی فرهنگی-تمدنی و نه سازمانی سیاسی باشد، مخالف است و تا چه
میزان این مسأله به رغم سردادن شعارهای حقوق بشردوستانه برای واشنگتن
غیرقابل تحمل است.
انزوای تلآویو
ورود عضو جدید به سازمان جهانی یونسکو، بیش از هر چیزی مقامهای
تلآویو را نگران نموده است، زیرا این اقدام با وجود تلاشهای آنها برای
انصراف کشورها از دادن رأی مثبت، رخ داده است. تولد این عضو جدید به
منزلهی بیاعتنایی به درخواستهای سران این رژیم است، به گونهای که
«بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر این رژیم گفت: «اسراییل هرگز در قبال این گام
یونسکو سکوت نخواهد کرد.» توجه به فلسطین به مثابه انزوای رژیم صهیونیستی
تلقی میگردد، زیرا آنها تمام امکانات سیاسی و رسانهای را در عرصهی
مناسبات جهانی به کار گرفتند تا مسیر رفتارهای حقوقی و سیاسی را در مجامع
جهانی به نفع خود مدیریت کنند.
اقدامهای ناکام جامعهی جهانی در شورای امنیت که همواره با وتوی
آمریکا مواجه میشود، تصدیقی بر این ادعاست. «فایننشال تایمز» در سرمقالهی
خود مینویسد: «رأی به عضویت فلسطین باعث شده تا مقامهای رژیم صهیونیستی
در ابراز خشم خود علیه به رسمیت شناختن عضویت فلسطین در یونسکو، مجموعهای
از اقدامهای خصمانه علیه تشکیلات خودگردان را در دستور کار خود قرار داد.
اقدامهای تنبیهی که اسراییل در واکنش به این موضوع در نظر گرفته، شامل
افزایش شهرکهای صهیونیست نشین جدید در قدس اشغالی و کرانهی باختری و راکد
کردن سود مالیاتهای تشکیلات خودگردان و تعطیل کردن شبکهی اینترنت در
کرانهی باختری و نوار غزه بوده است.
توجه
به فلسطین، به مثابه انزوای رژیم صهیونیستی تلقی میگردد؛ زیرا آنها تمام
امکانات سیاسی و رسانهای را در عرصهی مناسبات جهانی به کار گرفتند تا
مسیر رفتارهای حقوقی و سیاسی را در مجامع جهانی به نفع خود مدیریت کنند.
عصبانیت پدرخوانده
وقتی قضیهی فلسطین و اسراییل مطرح میشود، ایالات متحده کاملاً
از جامعهی بینالملل میگسلد و جانب احتیاط را پیش نمیگیرد و این کشور
خود را راستتر از جناح راست و هوادار دولتی شهرکساز در تاریخ اسراییل
نشان میدهد. آمریکا به عنوان حامی اصلی رژیم صهیونیستی، در دههی 90
میلادی مجموعه قوانینی را در کنگره به تصویب رساند که بر اساس آن در صورت
به رسمیت شناختن فلسطینیها به عنوان یک عضو کامل در هر یک از نهادهای
سازمان ملل، کمکهای خود به این نهادها را متوقف میکند. با استناد به همین
قانون، ایالات متحده در واکنش به عضویت کامل فلسطین در یونسکو اعلام کرد
بودجهی مربوط به این سازمان را قطع خواهد کرد.
مقامهای سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل با آگاهی کامل از
وجود چنین قانونی، رأی گیری و عضویت کامل فلسطین را اعلام کردند. بر این
اساس یونسکو، 60 میلیون دلار کمک مالی که قرار بود در ماه نوامبر از آمریکا
دریافت کند را از دست داد. آمریکا به طور کلی سالانه حدود 80 میلیون دلار
به یونسکو کمک میکند و این رقم 22 درصد از کل بودجهی این سازمان را تشکیل
میدهد. «ویکتوریا نولند»، سخنگوی وزارت خارجهیآمریکا ضمن اعلام قطع کمک
مالی به این سازمان گفت: «ایالات متحده همچنان حامی ثابت قدم تأسیس کشور
مستقل فلسطینی است اما چنین کشوری تنها میتواند از راه مذاکرههای مستقیم
میان اسراییل و فلسطین صورت پذیرد.»
برآیند و نتایج عضویت فلسطین در یونسکو
عضویت فلسطین در یونسکو، از چند جهت حایز اهمیت است. نخست
این که عضویت فلسطین در این سازمان، بیانگر این واقعیت است که جهان امروز
بیش از پیش به حقانیت ملت فلسطین پی برده است و رفتار دولتها در پذیرش
فلسطین، حکایت از این امر دارد که اگر کشورها در شرایط برابر و دارای حق
مساوی باشند، جامعهی جهانی به مراتب گامهای مثبتتری در حق ملت مظلوم
فلسطین برخواهد داشت اما استفادهی آمریکا از حق وتو به منزلهی حفظ وضعیت
بیعدالتی و نابرابری کشورها علیرغم حق برابر اعضا در رأی گیریهاست.
امروزه موضوع فلسطین پایگاه بهتری در سطح بینالمللی یافته است. پذیرش
فلسطین از سوی 126 کشور از 193 کشور حاضر در مجمع عمومی حکایت از آن دارد
که جامعهی بینالمللی پذیرش و نگاه بهتری نسبت به مسألهی فلسطین پیدا
کرده در حالی که در گذشته چنین اجماعی قادر به شکلگیری نبود. این نشان
دهندهی تحول در افکار عمومی و انعکاس آن در میان دولتها، در سطح
بینالمللی است.
دوم این که هر چند که در سالهای گذشته، رژیم
صهیونیستی و حامیانش تلاشهای گستردهای را برای از میان بردن هویت تاریخی و
سیاسی فلسطین در مجامع حقوقی و سیاسی جهان انجام دادهاند تا با
جوسازیهای گسترده، جغرافیا و تاریخ به نام فلسطین به تدریج از اذهان
ملتها محو و رژیم صهیونیستی در ادبیات سیاسی و روابط بینالملل، جایگزین
صاحبان اصلی این سرزمین گردد اما اکنون فلسطین با پیوستن به سازمان یونسکو
میتواند حقانیت ملتی مظلوم و بیپناه را در عرصهی جهانی به اثبات برساند.
از آن جا که به رسمیت شناختن میراث فرهنگی جهان بر عهدهی یونسکو است،
اکنون فلسطینیها با عضویت در این سازمان میتوانندشهرهای مهم و تاریخی خود
را به عنوان میراث ملت فلسطین به ثبت برسانند. در گام اول، فلسطین در نظر
دارد نام کلیسای «ولادت» را که در «بیت اللحم» قرار دارد تا قبل از سال
2012م. به نام مرکز فرهنگی مذهبی در خاک فلسطین به ثبت برساند. این رخداد
نشان میدهد که وفاق و همدلی میان اعراب ساکن فلسطین اعم از مسلمان و مسیحی
برقرار است و برای حفظ میراث فلسطین در مقابل رژیم صهیونیستی متحد هستند.
سوم این که پذیرش فلسطین در یونسکو به عنوان
دولت عضو در این سازمان، شکستی سیاسی و دیپلماتیک برای آمریکا و اسراییل به
شمار میرود. این در حالی است که اقدامهای مشابه در احقاق حقوق فلسطینیان
در گذشته قابل اجرا نبود اما امروز به دلیل شرایط سیاسی موجود در جهان،
اتفاقاتی رخ میدهد که خارج از اراده و خواست قدرتهای بزرگ است. به دنبال
تحولات منطقهای، نظم جدیدی در خاورمیانه در حال شکلگیری و تحولات تا حد
زیادی خارج از ارادهی بازیگران منطقهای و فرامنطقهای است. همان طور که
«رامی خوری»، تحلیلگر لبنانی نیز میگوید: «الحاق فلسطین به یونسکو حکایت
از کاهش اعتبار و گیجی آمریکاییها دارد و امروز واشنگتن در قبال تحولات
جهانی آرام آرام در حال تبدیل شدن به ناظر است.»
چهارم این که واکنش آمریکا و اسراییل در عضویت
فلسطین در سازمان ملل و یونسکو بار دیگر معیارهای دوگانهی غرب در
برخورداری کشورها از آزادی و استقلال را نشان داد. در حالی که عضویت فلسطین
در سازمان ملل با مخالفت آشکار آمریکا روبهرو شده و روند عضویت رژیم غاصب
صهیونیستی در سازمان ملل سرعت بیشتری یافت. این رژیم 6 ماه پس از اولین
تقاضای ناموفق در سال 1948م. به دنبال امضای رسمی توافقنامهی آتش بس با
مصر، اردن و لبنان، در می 1949م. با 37 رأی موافق در مقابل 12 رأی مخالف و 9
رأی ممتنع، به عضویت سازمان ملل درآمد.
پنجم این که تحولات منطقه به منزلهی قوت قلبی
برای فلسطین و محور مقاومت خواهد بود. به میزانی که در این کشورها مردم
حاکمیت را در دست بگیرند،به دلیل این که مردم طرفدار حقوق فلسطینیها
هستند،به همان میزان نقش موضوع فلسطین در آن کشورها پررنگ میشود و
دولتها و نظامهایی که بعد از سرنگونی دولتهای قبلی سر کار میآیند به
میزانی که به رأی مردم بیشتر وابسته باشند و بیشتر برآمده از رأی مردم
باشند، به همان میزان هم همراهی آنها هم با مسألهی فلسطین بیشتر خواهد
بود. با این وصف مسألهی فلسطین که به تعبیر مقام معظم رهبری، مهمترین
مسألهی جهان اسلام است با جدیت و همراهی بیشتری از طرف کشورهای اسلامی
پیگیری خواهد شد. در نهایت باید به این نکته اشاره کرد که تلاشهای محمود
عباس برای تشکیل کشور مستقل فلسطین با چشم پوشی از 88 درصد اراضی فلسطین،
همچنان «حماس» را به عنوان محور مقاومت معرفی کرده و به تقویت این محور که
حامی آزادسازی کامل فلسطین و به تعبیر مقام معظم رهبری در پنجمین اجلاس
بینالمللی حمایت از انتفاضه «فلسطین از نهر تا بحر نه حتی یک وجب کمتر»از
دست اشغالگری است، منجر خواهد شد.
محمود عباس اعتقادی به مقاومت نداشته و تنها به راهکارهای سیاسی
باور دارد و بر این باور است که با راهکار سیاسی بهتر میتوان به نتیجه
رسید. پذیرش فلسطین در یونسکو اگرچه ممکن است تا حدی بتواند اندکی از
مشکلات محمود عباس بکاهد و به بن بست رسیدن مذاکرههای صلح و حتی بررسی
عضویت این کشور در سازمان ملل را تا حدی به بوتهی فراموشی بسپارد، اما
واقعیت این است که اسراییل نشان داده است که به هیچ وجه به تعهدهای خود
پایبندی نیست و به محکومیت سازمانهای بین المللی توجهی ندارد. این رژیم
بارها محکوم شده است. رأی محکومیت دادگاه بینالمللی در مورد دیوار حایل،
گزارش گلدستون، شورای حقوق بشر و ... اسراییل را محکوم کردهاند اما
متأسفانه هیچ یک از این آرا تحولی در معادله ایجاد نکرده است. هر چند که
فلسطینیها اعلام کردهاند اکنون برای عضویت در 16سازمان بینالمللی دیگر
اقدام میکنند که به طور قطع این کار را خواهند کرد و احتمال زیاد در این
مسأله هم مثل یونسکو موفق خواهند شد.
اما عضویت در این سازمانها به عقب نشینی اسراییل و پایبندی این کشور
به تعهدهای خود نخواهد انجامید و نباید انتظار داشت که این الحاق راهی به
سوی صلح و ثبات بگشاید. همان طور که رژیم اسراییل با رفتارهای خارج از عرف و
هنجار خود ثابت کرده است که به افکار عمومی و اجماع بینالمللی توجهی
ندارد و از آن جایی که مجهز به قدرت آمریکاست و آمریکا نیز در رأس ساختار
بینالمللی و شورای امنیت قرار دارد، مفری به هر شکل ممکن از هرگونه کیفر
بر ضد این رژیم فراهم میکند. متأسفانه نهادی که باید با اسراییل و
رفتارهای متجاوزگونهی این رژیم برخورد کند، وظیفهی خود را به خوبی انجام
نمیدهد. شورای امنیت نهاد متولی حفظ صلح بینالمللی علیرغم همهی
ستمهایی که بر فلسطینیان رفته، تاکنون با اسراییل به عنوان یک عنصر تهدید
کنندهی صلح بینالمللی برخورد نکرده است.
غلامعلی سیلمانی؛ کارشناس مسایل بینالملل