
وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا * * * شما را چه شده که در راه خدا و [رهایی] مردان و زنان و کودکان مستضعف [ی که ستمکاران هر گونه راه چاره را بر آنان بسته اند] نمی جنگید؟ آن مستضعفانی که همواره می گویند: پروردگارا! ما را از این شهری که اهلش ستمکارند، بیرون ببر و از سوی خود، سرپرستی برای ما بگمار و از جانب خود برای ما یاوری قرار ده. * * * بدون کشته شدن سرنوشت بیهوده است / شهید اگر نتوان شد بهشت بیهوده است
این روزها برخی جوانهای موتورسوار به قصد شوخی، بطری آب بر روی صورت
عابران دختر میپاشند که با توجه به ماجرای اسیدپاشی و پیش زمینه ذهنی
دختران، شاید در لحظات نخست که شوک به این دختران وارد میشود، عوارض روحی
وارده، کمتر از یک قربان اسیدپاشی نباشد.
از این منظر این نوع مردم
آزاری برخی موتورسوارها که به اشتباه برخی عنوان شوخی را بر آن
گذاشتهاند، یکی از بدترین رفتارهای ضداخلاقی است و مرزهای بیاخلاقی را
به منتهی الیه ممکن سوق داده و از این منظر باید برخورد جدی با چنین
رفتارهایی داشت تا حداقل مسائل حساس و التهاب آور در جامعه بازیچه برخی
برای خوشگذرانی قرار نگیرد و در واقع شاید بتوان گفت چنین حرکتی به ذات به
اندازه اصل ماجرای اسیدپاشی غیراخلاقی است.