به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، نشست بررسی و نقد کتاب «نیست
انگاری و شعر معاصر» عصر روز گذشته (دوشنبه 28 مرداد) با حضور یوسفعلی
میرشکاک نویسنده کتاب، رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم و محمد
رجبیدوانی رئیس کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی به همت مؤسسه
روزگار نو در دفتر شعر حوزه هنری برگزار شد.
در بخش پایانی این مراسم یوسفعلی
میرشکاک عنوان کرد: من هر چه نوشتم در باب شعر، سیاست و ... که به درد
خواندن و انتشار میخورده ارائه مطالبی بوده که از آثار استادم دکتر داوری
آموختم. برای اینکه ما حرفهای دکتر فردید را بفهمیم تا مدتها هیچ چیز جز
کتابهای داوری اردکانی نمیخواندیم. یادم میآید کتاب «وضع کنونی تفکر» را
بیش از 50 بار خواندم.
وی با اشاره به اینکه آنچه درباره نیما،
فروغ، شاملو و ... نوشته در حقیقت همان دستاوردهایش مقاله اساتید است،
گفت: خلاصه اگر مقدمات را داشتم شاید اثر قابل توجه مینوشتم ولی بضاعت من
هم همینقدر بود. بنده شاعر تنبل کلاس اساتیدم هستم اما در برخی مفاهیم چون
انگار برای خودمان صحبت میکنیم و مخاطب را درنظر نمیگیریم لذا فکر
میکنیم این عبارات را همه میدانند. خیلیها هنوز میگویند این مرگ آگاهی و
ترس آگاهی و اصطلاحات دکتر فردیدی را نمیفهمند شاید اینها از جنس شعر است
که روشن میکند فضاییاطراف خودش مغلوب روشنی تعریف قرار نمیگیرد.
میرشکاک با اشاره به اینکه باطن شعر و
وزن شعر ممکن است وزن عروضی یا نیمایی نباشد نظیر برخی کارهای شاملو و فروغ
گفت: بنابراین بنده معتقدم فارغ از اینکه شاعر کیست و وزن چطور است، این
آثار میماند البته در جماعت شعرا هم حساب و کتابهایی است ما حساب میکنیم
اگر شعری از یک دهه عبور کند و به دهه دوم برسد و بتواند دو نسل را تصرف
کند احتمالا عمر خواهد کرد و مستهلک نمیشود.
این نویسنده و شاعر گفت: بنده در
بخشهایی که جناب رجبی فرمودند کوتاهی کردم و تصور کردم، نیستانگاری
ضرورتی ندارد که مفهومش باز شود، درحالی که این خودش داستان مفصلی است.
انشاءالله اگر عمری باشد این مقولهها را به تفصیل توضیح میدهیم.
وی در پایان یادآور شد: در انتها بنده این پرسش را از دکتر داوری میپرسم که ما چرا جرأت مواجهه با عالم تفصیل را نداریم؟