وی ادامه داد: دولت تاکنون این سیاستها را فقط در حد گفتمانسازی اجرا کرده است و هنوز اثر خاصی از آن در جامعه مشاهده نمیشود. البته اجرای این سیاست زمانبر است و باید کاملا مدیریت شده باشد اما در صورتیکه نرخ فرزندآوری زوجین ایرانی ۲.۵ درصد باشد دولت به هدف خود رسیده است.
این جامعهشناس با بیان اینکه جامعه و افکار عمومی در موضوع سیاستهای افزایش جمعیت بیش از همه بر بعد اقتصادی تمرکز کردهاند، ادامه داد: اجرای صحیح و موفق این سیاستها نیازمند توجه به سه بعد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است. تسهیلگری برای جامعه به دو بخش تفکیک میشود زیرا برای اقشار با درآمد بالای جامعه باید فرصت تربیتی مناسب و برای اقشار کمدرآمد جامعه نیز فرصت اقتصادی مناسب فراهم شود.
حسنی بیان کرد: افرادی که کمتر با مشکلات اقتصادی روبهرو هستند معمولا تحصیل کرده و شاغل نیز هستند و بانوان این قشر به علت مشغلههای کاری وقت کمتری برای فرزندآوری و به ویژه تربیت و نگهداری فرزند دارند. این امر یکی از علل رغبت نداشتن بانوان به فرزندآوری است، از اینرو دولت باید با تکیه بر بعد فرهنگی و اجتماعی برای این قشر از جامعه فرصت تربیتی فراهم آورد. مشاهده میشود که بعد اقتصادی تاثیری در اجرای این سیاست در این قشر ندارد.
وی در خصوص راهکارهای تسهیلگری اضافه کرد: دولت میتواند با کاهش هزینههای سلامت و بهداشت از جمله کاهش هزینههای زایمان برای اقشار کمدرآمد جامعه و راهاندازی مراکز خانه کودک جهت نگهداری فرزندان بانوان شاغل در همان محل کاری آنان کمک بزرگی کند و موجب تمایل آنان به فرزنآوری شود.
این جامعهشناس با عنوان اینکه افزایش جمعیت و بالا بردن نرخ باروری به فاکتورهای دیگری همچون افزایش درصد ازدواج، کاهش میزان طلاق و پایین آوردن سن ازدواج وابسته است که هرکدام جای کار بسیاری دارد، ادامه داد: دولت باید علاوه بر تشویق جوانان به ازدواج سعی در کاهش سن ازدواج نیز داشته باشد زیرا زوجینی که در سنین بالا ازدواج میکنند معمولا فقط فرصت برای یک فرزندآوری خواهند داشت.
حسنی در خصوص تکفرزندی خاطرنشان کرد: گرچه تکفرزندان از رفاه بالاتری برخوردار هستند اما بر اساس آنچه در روانشناسی تعریف و در جامعه مشاهده میشود این کودکان اعتماد به نفس کمتری نسبت به سایرین دارند و تنهایی و خلاء بیشتری در زندگی خود حس میکنند.