پایگاه 598 همزمان فرارسیدن بزرگترین عید عاشقان ولایت و امامت، گفتاری را از استاد سید محمد مهدی میرباقری پیرامون حقیقت ولایت امیرالمومنین منتشر می نماید:
«
بل عباد مكرمون لا يسبقون بالقول و هم بامره يعملون»
(1)بر اساس معارف اهل بيت (عليهم السلام) اولين كساني كه سابق بر همه مخلوقات خداوند بر ميثاق الهي سبقت جسته اند و ولايت الهيه را به نحو اتم و اكمل پذيرفته اند و معصومانه و با تمام ظرف شان تسليم تام و راضي تام بدان شده اند، شخص نبي اكرم(ص)، امیر المومنین علی (ع) و اهل بيت عصمت و طهارت مي باشند.
اين امر باعث شده تا خداي متعال ولايت ايشان را بر همه ي مخلوقات تكويناً و تشريعاً جاري نموده و از همة مخلوقات (از عالم نبات و جماد گرفته تا ملكوت و فوق ملكوت) نسبت به امر ولايت نبي اكرم(ص) و امیر مومنان(ع) و اهل بيت ايشان ميثاق بگيرند. چه اينكه اين پذيرش براي همگان اجباري و فرض است. كه حتي تمام درجات رشد عوالم نيز تابع پذيرش اين ولايت است. و حتي اگر انبيائي از انبياء الهي مقرب شده¬اند و به مقام اولواالعزمي رسيده اند به خاطر سبقت آنها در پذيرش ميثاق ولايت اهل بيت (عليهم السلام) بوده است. «
ولايتنا ولايت الله التي لم يبعث نبياَ قط الا بها»
(2) و «
السلام عليك يا مثياق الذي اخذوه ووكّده»
(3)البته بايد توجه نمود كه هرگز ولايت امیر المومنین علی بن ابی طالب و ائمه معصومين(علیهم السلام) در عرض ولايت الهيه و توحيد نيست بلكه در طول توحيد (ولايت الهيه) و از شروط آن است. «
و لا اله الا الله محمد رسول الله و علي امير المومنين الي ها هنا التوحيد». يا در ادامه حديث سلسله الذهب آمده: «
بشروطها و انا من شروطها».
«
ان الله تبارك و تعالي لم يزل و احد متفرد ثم خلق محمدا و عليا و فاطمه فمكثوا الف دهر ثم خلق جميع الاشيا فاشهدهم علي خلقهم فاجري ولايتهم عليها و فوض امورها اليهم فهم يحللون ما يشاوون و يحرمون ما يشاؤون و لن يشاؤوا الا ان يشا الله»
(4) اى مـحـمـد! همانا خداى تبارك و تعالى همواره بيگانگى خود يكتا بود (يـگـانـه اى غـير او نبود) سپس محمد و على و فاطمه را آفريد آنها هزار دوران بماندند، سـپس چيزهاى ديگر را آفريد. و ايشان را بر آفرينش آنها گواه گرفت و اطاعت ايشان را در مـيـان مـخـلوق جـارى ساخت (بر آنها واجب كرد) و كارهاى مخلوق را به ايشان واگذاشت . پس ايشان هر چه را خواهند حلال كنند و هر چه را خواهند حرام سازند، ولى هرگز جز آنچه خـداى تبارك و تعالى خواهد نخواهند. اى محمد! اين است آن ديانتى كه هر كه از آن جـلو رود (غـلو كـنـد، از دايـره اسلام ) بيرون رفته و هر كه عقب بماند (و وارد دايره نشود) نابود گشته (دينش را باطل كرده ) و هر كه به آن بچسبد، به حق رسيده است ، اى محمد همواره ملازم اين ديانت باش .
بنابراين پذيرش ولايت علی بن ابی طالب و ائمه هدی (علیهم السلام) چيزي نيست جز پذيرش ولايت الله. و لذا حقيقت و گوهر ناب دين نيز چيزي جز پذيرش تام ولايت الله و ولايت اهل بيت(ع) و اعراض تام از ولايت دشمنان و اعداء ايشان نيست. اين همان چيزي است كه تخلف از آن هرگز در درگاه الهي معفونيست وهمين امر هم بوده كه خداي متعال ابليس را بخاطر آن شش هزار سال عبادت او "
لا يدري امن سني الدنيا ام من سني الاخره» رجم كرد. چون او نسبت به نبي اكرم(ص) خضوع نكرد.
صراط مستقيمي را كه ابليس قسم خورده بود مردم را از آن باز ميدارد، به اميرالمؤمنين(ع) تأويل شده است. شيطان اينجا رجزخواني ميكند چون اگر اين راه بسته شود ديگر راهي باقي نخواهد ماند. حتماً اين روايت را ديدهايد كه كسي كه از بيراهه ميرود هرچه تندتر برود بيشتر دور ميشود.
همچنین روايات ذيل آيه شریفه بسيار متعدد است كه ميتوانيد در توحيد صدوق و ديگر كتابها ملاحظه كنيد. «
الله نورالسموات والارض مثل نوره کمشکواة فیها مصباح المصباح فی زجاجة الزجاجة کانهاکوکب دری یوقد من شجرة مبارکة زیتونة لاشرقیة ولاغربیة»
(5) خداست که به همه وجود معنی و روشنایی می بخشد. اگر خدا به کسی نور ندهد بی نور خواهد ماند.
الله نور السموت و الأرض ... . يعني همة عوالم وقتي هدايت ميشوند به وسيلة اين نور الله است. مَثَل نور، وجود مقدس رسول الله(ص) و مشكات صدر و سينة ايشان است. چراغي كه در ايشان برافروخته شده علم و مقام نبوت كليهاي است كه به نبي اكرم(ص) دادهاند.
المصباح في زجاجة ... . زجاجه، وجود مقدس اميرالمؤمنين(ع) است كه همانند يك شيشة بلورين هم نور در درونش قرار ميگيرد و هم محافظ آن است و باعث درخشش بيشتر نور ميشود.
حضرت فرمودند: آن صدر، اميرالمؤمنين(ع) است كه اين علم به قلب ايشان منتقل شده است و لذا معرفة الله و هدايت الهي به وسيلة اين نور محقق ميشود كه همان مشكات و وجود مقدس نبي مكرم خدا(ص) و امير مؤمنان(ع) است. اين چراغ هدايت در قلب نبي اكرم(ص) بوده و از آنجا به قلب اميرالمؤمنين(ع) منتقل شده است.
«
يوقد من شجرة مباركة زیتونة لاشرقیة ولاغربیة» . اين چراغ از يك شجرة زيتونهاي نور ميگيرد كه همان اميرالمؤمنين(ع) است. يعني اميرالمؤمنين(ع) و آن درخت زيتون بايد باشد تا اين چراغ روشن بماند. اين نور را به هر كس نميشود داد؛ بايد آن روغن زيتون در درونش ريخته باشند تا چنين نوري از او متجلي شود.
و در ذيل این آيه شریفه : «
يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلا أُولُو الألْبَابِ»
(6) «خدا فیض حکمت را به هر که خواهد عطا کند، و هر که را به حکمت و دانش رسانند در باره او مرحمت و عنایت بسیار کردهاند، و این حقیقت را جز خردمندان متذکر نشوند».
از حضرت دربارة معناي «خير كثير» پرسيدند، ايشان پاسخ دادند: طاعت خدا و معرفت امام(علیه السلام).
از همين جاست كه ميتوان به سرّ عباراتي نظير آنچه در زيارت جامعه است، پي برد كه ميفرمايد: هر كس خداوند را اراده كند، از شما آغاز مينمايد؛ و هر كس به خدا رو ميكند و او را به وحدانيت ميخواند، به شما رو ميكند.
.........................................................1). سوره انبياء- آیه 26
2). تفسير قمي، ج 2 ـ ص 252
3). مفاتيح الجنان، زيارت آل ياسين.
4). اصول کافي، ج3، ص:260، ح5
5). سوره نور - آیه 35
6). سوره بقره - آیه 269