اگرچه پس از سخنرانی آتشین رجایی، ایران تا هفت سال از حضور در مجمع عمومی سازمان ملل محروم شد ولی صدای گرم و محزون رجایی هنوز در خاطره بسیاری از سران وقت کشورهای دیگر هست، تا جاییکه یکی از مقامات ارشد اروپایی پیشتر گفته بود: «من معنای انقلاب ایران را نفهمیده بودم، تا رجایی به سازمان ملل آمد... انقلاب در رفتار و گفتار رجایی بود...انقلاب ایران را با رجایی شناختم»
وی این فرصت را مغتنم شمرد تا بتواند سخنرانی خود را به ظلمی که سال ها از جانب رژیم پهلوی به ملت ایران روا شده بود و نیز حمایت های دول غربی به خصوص ایالات متحده از این رژیم و در نهایت جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اختصاص دهد.
آنچه بیش از همه توانست بر تاثیر سخنان رجایی در سازمان ملل متحد بیفزاید، آثار شکنجه برجا مانده از دوران پهلوی بر روی پاهای نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران بود.
رجایی در برابر دیدگان مجامع بین المللی و هزاران دوربین و تصویر بردار، کفش از پا در آورد و پای شکنجه دیده خود را روی میز گذاشت تا تنها گوشه ای از شکنجه های رژیم پهلوی بر ملت ایران را نمایان سازد.
وی سخنرانی خود را از پشت تریبون سازمان ملل انجام نداد و در حالی که در جایگاه تعبیه شده برای هیئت ایرانی نشسته بود، سخنرانی کرد.
نخست وزیر وقت جمهوری اسلامی ایران سخنرانی خود را با آیه «لا یحبالله الجهر بالسوء منالقول الا من ظلم»، خداوند دوست ندارد کسی سخن درشت را فریاد بکشد مگر وقتی که مورد ستم قرار گرفته باشد، آغاز کرد و این گونه ادامه داد:
*ما در شرایطی به اینجا آمدهایم که کشورمان در میان آتش جنگ برافروخته از سوی دولت بعث و نامردمی عراق میسوزد؛ من دیروز مستقیما از جبهه جنگ عازم اینجا شدم و کشتهها و مجروحینی را که دیدن آنان دل هر انسانی، هر چند کم احساس را به درد میآورد، به چشم خود نظاره کردم.
* ما وجدان های پاک مردم سراسر جهان به خصوص مسلمانان را که در ارزش های مکتبی با ما هم عقیدهاند، به قضاوت فرا میخوانیم.
*ما متعجبیم که کسانی که خود را پایبند انسانیت میدانند، چگونه در مقابل این اعمال وحشیانه و ضد بشری و این تجاوز آشکار سکوت کرده و یا ادعای بیطرفی مینمایند؟ ملت ها چگونه به نمایندگان خود اجازه میدهند، که در محافل بینالمللی بگویند، ما بیطرف هستیم؟
* من صریحا اعلام میکنم که ملت ما مصمم است حتی با دنبال کردن یک جنگ طولانی و مردمی، نه تنها متجاوزین را سر جای خود بنشاند، بلکه با این عمل خود، ملت برادر و مسلمان عراق را نیز به ماهیت رژیم ضد مردمی و وابسته صدام هر چه بیشتر آشنا سازد و نیز جوابی دندانشکن به امپریالیزم آمریکا دهد که مستقیم و غیرمستقیم به دولت بعث عراق کمک مینماید.
* ما صریحا اعلام میکنیم که پایان عادلانه این جنگ نظیر هر جنگ دیگر جز با سرکوب و مجازات تجاوزگر امکانپذیر نخواهد بود و این آخرین و اصلیترین حرف ماست؛ زیرا قبول آتشبس از سوی کشوری که سرزمین و مردمش زیر چکمهها و رگبارهای دشمن است، تثبیت وضع متجاوز و تحمیل تجاوز به کشور مظلوم است.
*شورای امنیت با پذیرش حق وتو برای زورمندان و دارا بودن وابستگیهای دیگر عملا قادر به خدمت جدی به ملل محروم و مستضعف جهان نیست و تاریخ گذشته این شورا مبین این واقعیت است.
*رأی شورا هر چه باشد، ملت به یاری خداوند، صدام و رژیم متجاوزش را به دست توانای خود سرکوب خواهد کرد.
سخنرانی آتشین رجایی آنچنان تاثیری در مجامع بین المللی داشت که موجب شد پس از آن تا هفت سال ایران از حضور در نشست مجمع سازمان ملل محروم شود.
حالا بیش از سی و سه سال از سخنرانی واقع بینانه رجایی می گذرد. ماهیت شورای امنیت تغییری نکرده است و هنوز سازمان ملل حق وتو را برای چند کشور خاص قانونی می داند. استکبار و امپریالیزم هنوز با واسطه و بی واسطه حقوق مظلومین جهان را پایمال می کند. داعش بازی دوسر سود برای آمریکاست و با اینکه هنوز مردم بی گناه را به خاک و خون می کشد، تلاشی برای از بین بردن آن نمی کند و نخواهد کرد. تامین امنیت اسراییل هم که همیشه مهم تر از جان کودکان چند ماهه فلسطینی بوده است.
این همه سال گذشته است، اما هنوز نگاه واقع بینانه رجایی و امثال رجایی به سازمان ملل و شورای امنیت است که نگذاشته است ایران به جمع کشورهای بحران زده منطقه بپیوندد. نگاهی که می گوید:«رای شورا هرچه باشد، ما کار خودمان را می کنیم»