سرمقاله کیهان به قلم محمد خاتمی

موسوی : رابطه با آمریکا رابطه گرگ و میش
میرحسین موسوی وزیر امورخارجه کشورمان در مصاحبه ای با خبرگزاری پارس گفت : نزدیکی و رابطه با آمریکا مانند نزدیکی میش با گرگ است که در نهایت میش قربانی این رابطه خواهد شد . وی در این مصاحبه در باره طرح هایی که اخیرا در منطقه برای به رسمیت شناختن رژیم اشغالگر قدس و همزیستی صلح آمیز با این رژیم غاصب مطرح و از سوی برخی از رهبران به اصطلاح اسلامی و انقلابی منطقه نیز با استقبال روبرو شده است نظرات خود را بیان کرد .
مهندس موسوی در مورد طرح هایی که اخیرا در منطقه برای به رسمیت شناخته شدن رژیم اشغالگر قدس و در کنار آن حل مشکل اسکان آوارگان فلسطینی مطرح شده گفت : این طرح ها در حقیقت برای ساده کردن مسئله حضور صهیونیسم و آمریکا در منطقه است و آمریکا و صهیونیسم برای حضور دائمشان در منطقه بر این راه حل متوسل شده اند.
وی افزود : متاسفانه این طرح نه تنها از سوی نیروهای ارتجاعی وابسته به آمریکا بلکه از طرف بعضی از انقلابی نمایان منطقه نیز مورد استقبال قرار گرفته است . اما این راه حل ها جز استوارتر کردن اراده مسلمنان برای آزاد ساختن نهایی فلسطین نتیجه ای در بر نخواهد داشت .
موسوی در این مصاحبه می گوید به اندازه نزدیکی به آمریکا کشورها در معرض سقوط قرار دارند و این که رابطه با آمریکا رابطه گرگ و میش است و ...با توجه به این نظرات آیا برنامه ریزی ستاد میرحسین موسوی در انتخابات 88 برای نزدیکی به آمریکا در جهت به سقوط کشاندن جمهوری اسلامی بوده است؟»
وی با اشاره به این مطلب که علیرغم کوشش آمریکا که سعی دارد مسائل به صورت سرزمینی ، منطقه ای ، کوچک و وابسته به یک عده خاص مطرح شود و نگذارد که مسئله جنبه بین الملل اسلامی پیدا کند گفت : طبیعتا این توطئه هایی که به تازگی عنوان شده می تواند ضربه هایی بر حرکت کلی انقلابیون منطقه در جهت آزاد ساختن قدس به حساب آید ، ولی طرح ریزی این گونه توطئه ها در دراز مدت نمی تواند به مقابله سازش ناپذیرانه یک میلیارد مسلمان با امپریالیسم و صهیونیسم ضربه بزند بلکه باعث خواهد شد تا این مقابله زودتر و با شکل حادتر و گسترده تری انجام پذیرد .
هر کشوری به نسبت نزدیکی به آمریکا در معرض سقوط قرار دارد
موسوی با اشاره به بیان امام که رابطه ملت ایران با آمریکا را رابطه میش و گرگ خوانده اند گفت : ما فکر می کنیم که نزدیکی با امپریالیسم آمریکا گرچه به نام صلح و احقاق حق هم صورت گیرد اما این رابطه دقیقا مانند نزدیکی میش است با گرگ که در نهایت تنها میش قربانی این رابطه خواهد شد و این گروه ها و گروهک هایی که فکر می کنند می توانند از طریق آمریکا به سرزمین خودشان دست یابند در واقع اسیر و قربانی سیاست خودشان شده اند زیرا در حقیقت این آمریکا است که آن ها را زیر چتر خود می گیرد..
وی افزود : ما معتقدیم که هر کشوری به نسبت نزدیکی اش به آمریکا بیشتر در معرض سقوط و خشم توده ها قرار دارد و به طور کلی هر قدر کشورها از ابرقدرت ها دورتر باشند کمتر در معرض بروز خشم توده های خود و از حمایت بیشتر آن ها برخوردار خواهند بود که ما این مسئله را در خاورمیانه مشاهده می کنیم . (1)
مقاومت سوریه و فلسطین طرح به اصطلاح صلح فهد را رد کردند
بر اساس گزارش واحد مرکزی خبر از بیروت به دنبال سخنان اخیر یاسر عرفات رئیس کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین در توکیو مبنی بر جانبداری از طرح 8 ماده ای عربستان سعودی برای حل بحران خاورمیانه تعدادی از سازمان ها و جبهه های مقاومت فلسطین طی اعلامیه هایی طرح سعودی را رد کردند و عرفات را به دلیل جانبداری از این طرح مورد انتقاد قرار دادند.
در این زمینه یک منبع مسئول در سازمان چریکی الصاعقه طی اعلامیه ای تصریح کرد سخنانی که اخیرا در جانبداری از طرح فهد گفته شده است از هر نظر شگفت آور است زیرا اغلب سازمان های مقاومت فلسطین این طرح را که متضمن به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی است رد کرده اند ، در عین حال این سخنان به منزله خروج از اجتماع فلسطینی ها و نقض تصمیمات مجلس ملی فلسطین از بدو تاسیس سازمان آزادیبخش فلسطین تاکنون و نقض تصمیمات کنفرانس های جبهه پایداری محسوب می شود.
همچنین جبهه خلق برای آزادی فلسطین اعلام کرد که طرح شاهزاده فهد ولیعهد عربستان سعودی را جبهه های مقاومت فلسطین رد کرده اند زیرا این طرح ادامه توطئه آمریکا است که آینده مبارزه ملت فلسطین را به خطر می افکند و سخنان برادر ابوعمار [یاسرعرفات] در جانبداری از این طرح به منزله پشت پا زدن به میثاق طرابلس بین سازمان های فلسطینی است که هر گونه شناسایی یا مذاکره ای یا صلح با دشمن صهیونیست را رد کرده است .
همچنین سخنگوی رسمی جبهه مبارزه خلق فلسطین نیز طی سخنانی گفت که آمریکا و عربستان سعودی و دیگر رژیم های عرب طرفدار آمریکا بعد از مرگ سادات می کوشند طرح شاهزاده فهد را به جای دیگر طرح های امپریالیستی در منطقه پیش ببرند. وی از سازمان آزادیبخش فلسطین خواست که هر چه زودتر موضع واضحی نسبت به این طرح اتخاذ و آن را رد کند.
در عین حال محمد حیدر عضو رهبری قومی و مسئول روابط خارجی حزب حاکم در سوریه دیروز طی یک مصاحبه با روزنامه السفیر چاپ بیروت تاکید کرد که سوریه طرح شاهزاده فهد برای حل مسئله فلسطین را رد کرده است .
در این میان یاسر عرفات رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین دیروز این مطلب را که وی در خلال مذاکراتش با مقام های ژاپنی همزیستی با اسرائیل دشمن را پذیرفته است را تکذیب کرد. عرفات گفت : وی در عین حال به همزیستی طبیعی با یهودیان معتقد است چون از نظر وی در کشور دمکراتیک فلسطین مسلمانان ، مسیحیان و یهودیان می توانند در کنار یکدیگر زندگی کنند. .
ضمنا روزنامه الریاض چاپ عربستان به نقل از یک مقام عالیرتبه سازمان آزادیبخش فلسطین گزارش داد که عرفات قرار است به منظور مذاکره پیرامون طرح صلح فهد از عربستان دیدن کند . این مقام همچنین گفت که عرفات قرار است پس از روشن شدن نکات نامشخص طرح عربستان بیانیه ای در مورد موضع سازمان آزادیبخش فلسطین درباره این طرح انتشار دهد.(2)
حمله گسترده ضد انقلاب برای تصرف اشنویه خنثی شد
در درگیری شدید که بین نیروهای جمهوری اسلامی و عوامل حزب منحله دموکرات در اطراف اشنویه درگرفت فرمانده عملیات ضد انقلاب به نام سروان حاتم دعاخوان همراه با 20 تن دیگر از ضد انقلابیون به هلاکت رسیدند. بر پایه این گزارش طرح حمله وسیع و گسترده ای که به وسیله حزب منحله دموکرات برای تصرف مجدد اشنویه چیده شده بود قبل از اجرا با هماهنگی نیروهای جمهوری اسلامی و برادران کرد مسلمان خنثی شد .
بر اساس این اطلاعیه جسد سروان حاتم دعاخوان و چند تن از ضد انقلابیون پس از انتقال به اشنویه به خانواده آن ها تحویل داده شد . لشکر 64 ارومیه نیز در رابطه با به هلاکت رسیدن سروان فراری خلبان حاتم دعا خوان اطلاعیه ای صادر و تاکید کرد: این فرد در اکثر عملیات خرابکاری عناصر غیرقانونی شرکت داشته است . (3)
خاتمی ضمن دفاع از مدیریت خود بر کیهان نوشت : اما از انحصاری بودن رسانه های گروهی چه بگویم که وقتی همین روزنامه کیهان که فتح شده انقلاب است و نمی تواند و نباید به هیچ گروه و جریانی وابسته باشد و فقط بودن در خدمت اسلام و خط اصیل رهبری اسلامی که مدار انقلاب است شایسته آن است.
پاسخ تند و پر از کنایه دبیر کل نهضت آزادی به خاتمی
مهندس مهدی بازرگان دبیر کل نهضت آزادی و نماینده مجلس شورای اسلامی طی نامه ای به سرمقاله های کیهان در روزهای 16 ، 18 و 19 مهر ماه سال جاری که به قلم محمد خاتمی نگاشته شده است واکنش نشان داد.
در بخشی از این نامه آمده است : چهارشنبه 15 مهر ماه گذشته که در اثر هیاهو و حملات عده ای از همکاران محترممان در مجلس شورای اسلامی از حق قانونی و نوبتی 15 دقیقه نطق قبل از دستور محروم شده و نیمه کاره رها کردم و به صندلی خودم که شرف جوار دارد برگشتم و ناسزاها و ناروایی ها فروکش کرد به طرف شما خم شده گفتم آیا روزنامه کیهان حاضر است متن تمام کمال نطقم را چاپ کند فرمودید بلی به شرط آن که خودم هم اظهار نظری بکنم ، گفتم چه بهتر ، فردا عصر از سرعت عمل روزنامه کیهان به تحسین درآمده دیدم مسابقه را قبل از آن که حریف حاضر شده و داور سوت بکشد برده اید ! نه یک مقاله بلکه سه سرمقاله از 16 تا 19 مهر ماه اظهار نظر و اظهار لطف فرموده خوانندگان را گیج کرده اید که بدانند اصلا بحث روی چیست و دعوی بر سر لحاف کیست.(4)
محمد خاتمی : در ایران برای براندازی آزادی نیست
روزنامه کیهان به مدیریت محمد خاتمی نیز در پاسخ به این نامه بازرگان با ضد انقلابی خواندن لحن وی نوشت : آقای بازرگان از این که حتی در مجلس نمایندگان آزادی عقیده و بیان وجود ندارد سخت ابراز ناراحتی می کنند و راست هم هست ، دیگر گروهک های ملحد و منحرف و محارب نمی توانند آزادانه علیه نظام جمهوری اسلامی به لجن پراکنی بپردازند و زمینه براندازی را فراهم آورند دیگر نمی شود آزادانه به نهادهای انقلابی که بر ریشه خون هزاران شهید ایستاده اند تاخت و تاز نمود و دیگر آزادانه نمی توان اذهان مردم را مشوب نمود و آزادانه از اعدام رذل ترین سرسپردگان رژیم شاه چون هویدا برآشفت.

خاتمی ادامه داد : دیگر آزادانه نمی شود در جمهوری اسلامی مکتب و مکتبی را به باد تمسخر گرفت و بالاخره نمی توان آزادانه جریاناتی که به جنگ مسلحانه دست زده و رویاروی مردمی ترین رژیم عالم ایستاده اند تقویت روحی و سیاسی نمود.

کیهان باید در خط اصیل انقلاب یعنی خط رهبر باشد

خاتمی در پایان ضمن دفاع از مدیریت خود بر کیهان نوشت : اما از انحصاری بودن رسانه های گروهی چه بگویم که وقتی همین روزنامه کیهان که فتح شده انقلاب است و نمی تواند و نباید به هیچ گروه و جریانی وابسته باشد و فقط بودن در خدمت اسلام و خط اصیل رهبری اسلامی که مدار انقلاب است شایسته آن است بله وقتی همین روزنامه روزگاری بی مهابا کار ارگان نهضت آزادی را می کرد حتی نیم کلمه از انحصاری بودن آن نگفتید که سهل است بلکه آن را نمونه یک روزنامه آزاد ! می دانستید !(5)
پی نوشت :
1-  جمهوری اسلامی ، 26 مهر 1360 ، صفحه 12 ، در انتخابات دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری احزاب و گروهک هایی چون مشارکت ، مجاهدین انقلاب ، کارگزاران سازندگی و ...از میرحسین موسوی حمایت کردند . ستاد انتخاباتی موسوی نیز در اختیار این احزاب بوده و از سوی این احزاب فرمان حمله به نظام اسلامی صادر می شد و موسوی دربست در اختیار این احزاب بود . نگاه به رویکرد و سیاست مد نظر احزاب فوق الاشاره به سیاست خارجی جمهوری اسلامی در طول سالیان گذشته و برنامه های آنان برای دولت دهم در صورت پیروزی حکایت از این داشت که آنان برای نزدیکی به آمریکا تا حد ایجاد رابطه با این ابرقدرت شیطانی برنامه های دور و درازی در سر داشتند تاکنون بارها در این زمینه نوشته ایم و به مقتضای اظهار نظرهای دهه 60 موسوی به این نکته پرداخته ایم که این همه تغییرات از کجا نشات می گیرد و امروز این سوال را مطرح می کنیم « موسوی در مصاحبه ای که 26 مهر 1360 در روزنامه کیهان و دیگر مطبوعات از جمله اطلاعات و جمهوری اسلامی منتشر شد می گوید به اندازه نزدیکی به آمریکا کشورها در معرض سقوط قرار دارند و این که رابطه با آمریکا رابطه گرگ و میش است که در نهایت به ضرر میش و نابودی او منتهی خواهد شد و ...با توجه به این نظرات آیا برنامه ریزی ستاد میرحسین موسوی در انتخابات 88 برای نزدیکی به آمریکا در جهت به سقوط کشاندن جمهوری اسلامی بوده است؟»
2- کیهان ، 26 مهر 1360 ، صفحه 4
3- کیهان ، 26 مهر 1360 ، صفحه 4
4- کیهان ، 26 مهر 1360 ، صفحه 15
5- کیهان ، 26 مهر 1360 ، صفحه 2 و 15 ، در روزنگار 15 و 16 مهر به نکاتی در زمینه نطق بازرگان ، واکنش نمایندگان ، سکوت هاشمی در این زمینه و سرمقاله های محمد خاتمی در کیهان اشاره کردیم که از تکرار آن نکات خودداری می کنیم ، پاسخ بازرگان به خاتمی را از دو جهت می توان مورد واکاوی قرار داد 1- او برخورد با منافقین را جنگ داخلی می داند و از نظام می خواهد از این جنگ داخلی برحذر باشد که این اظهار نظر دبیر کل نهضت آزادی صحیح نبوده و قطعا و یقینا قابل نقد می باشد چرا که در هر کشوری با تروریست ها برخورد قاطع صورت می گیرد ، به عنوان نمونه آمریکا برای برخورد با گروه ها و افرادی که آنان را تروریست می خواند و می داند از آن سوی دنیا به این سوی عالم لشکر کشی می کند و آیا این دولت حاضر است تروریست ها را در داخل کشور خود با این بهانه که باید از جنگ داخلی خودداری کرد تحمل کند؟! طبیعی است که تروریست را با شدید ترین وجه ممکن باید سرکوب کرد  و منافقین نیز از این قاعده مستثنی نبودند. 2 – گلایه بازرگان از نبود آزادی بیان در مجلس شورای اسلامی ؛ بازرگان در آن برهه هر چه که بود در عین حال نماینده مجلس شورای اسلامی بود و حق داشت نظرات خود را در مجلس شورا اعلام کند ، حال در کشوری که قانون وجود دارد اگر این سخنان و یا اقدامات غیرقانونی بود نهادهای قانونی کشور با آن برخورد می کردند و در این نیز سخنی نیست ولی نکته جالب این جا است کسانی که امروز و با گذشت بیش از سه دهه از آزادی بیان دم می زنند و دادشان در این زمینه به هوا بلند است که چرا نمی گذارید معترضان [ بخوانید فتنه گران و براندازان] عرض اندام کنند آن روز در مقاله های خود می نوشتند «در ایران برای براندازان آزادی نیست» و صد البته آن روز درست می گفتند و می اندیشیدند که « دیگر گروهک های ملحد و منحرف و محارب نمی توانند آزادانه علیه نظام جمهوری اسلامی به لجن پراکنی بپردازند و زمینه براندازی را فراهم آورند دیگر نمی شود آزادانه به نهادهای انقلابی که بر ریشه خون هزاران شهید ایستاده اند تاخت و تاز نمود و دیگر آزادانه نمی توان اذهان مردم را مشوب نمود...» 3- نطق بازرگان را مقایسه کنید با اظهارات علی مطهری و نامه نگاری های روزانه او به مسئولان کشور خواهید دید که هر دو خواهان مسامحه نظام جمهوری اسلامی با براندازان هستند از سوی دیگر واکنش ها به این نامه نگاری ها و اظهار نظرها را نیز با هم مقایسه کنید ، در مجلس نخست به گفته بازرگان و گزارش مشروح مذاکرات مجلس و روزنامه های کثیر الانتشار « با سکوت رضایت بار هاشمی رفسنجانی به بازرگان حمله می شود ، جلوی نطق او را می گیرند ، در مجلس شورای اسلامی و جلوی چشمان رئیس مجلس آبرویش را می برند ، تقاضای اعدامش را مطرح می کنند ، طومارهای درخواست اخراج بازرگان و نمایندگان غیر همسو هر روز در روزنامه تحت مدیریت آقای محمد خاتمی و ...منتشر می شود و ...» و از این سو در مجلس نهم « علی مطهری هر روز به این سو و آن سو نامه می نویسد ، تقاضای آزادی سران فتنه و براندازان را مطرح می کند ، آزادانه هر آن چه می خواهد می کند و هر آن چه می خواهد می گوید ، در هر مراسمی که می خواهد شرکت می کند و در هر مراسمی که اراده می کند نظراتش را مطرح می سازد ، خبرگزاری ها و رسانه های خبری حامی نظام در مصاحبه های مبسوط نظرات این نماینده را به عموم مردم گزارش می دهند و ...» و در عین حال کسانی که سه دهه پیش [بخوانید آقایان خاتمی و هاشمی رفسنجانی] جلوی اظهار نظر هر چند نادرست یک نماینده را می گرفتند امروز فریاد می کشند که چرا آزادی بیان وجود ندارد؟! این برخورد دوگانه را چگونه می توان به تحلیل نشست ؟!