به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، حمید رسایی نوشت: هفته گذشته چند تن از اعضای کابینه دولت یازدهم در حرکتی تبلیغاتی به دیدار محمد خاتمی رفتند و با رسانه ای کردن تصاویر این دیدار، نشان دادند که به دنبال القای فاصله نداشتن خود با یکی از رؤس فتنه و کودتای سال 88 هستند. چند روز قبل از آن نیز وقتی علی مطهری خبر از طرح سئوال از رئیس جمهور در خصوص تعیین تکلیف حصر سران فتنه را داده بود، سخنگوی دولت در پاسخی عجیب به سئوال خبرنگاری که در این باره از وی پرسید، بدون این که فاصله خود با فتنه گران را نشان دهد، گفت: «آقای مطهری نماینده محترم، شجاع، متدین و صریحاللهجه هستند و براساس آنچه وظیفه قانونی اش است، اظهارنظر میکند اما قطعا همه اطلاعات پیش ایشان نیست، دولت در پارهای موارد که ضروری نمیداند، موضوعی را رسانهای نمیکند. دولت قطعا نسبت به این موضوع بیتفاوت نیست و ما بر خود فرض میدانیم تعهداتی که جناب آقای رئیسجمهور فرمودند را انجام دهیم.» وی البته نگفت که این تعهدات چیست!
حکم اینها سنگین تر از حصر است
پیش از این نیز برخی از اعضای کابینه آقای روحانی به ملاقات با این چهره فتنه گر تن داده بودند که با اعتراض نمایندگان مجلس و رسانه ها مواجه شدند. آن ایام شاید می توانستند به نوعی این اقدام خود را توجیه کنند اما اکنون و بعد از آن که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با دولت فرمودند: «علائق اعضای دولت به برخی جناح های سیاسی اشکالی ندارد اما دولت و اعضای آن نباید اسیر جناح بندی ها شوند. در موضوع جناح بندی های سیاسی همواره تأکید بر رفاقت و اُنس با یکدیگر است اما در برخی موارد هم مسئله متفاوت است و باید حتماً خطوط قرمز و خطوط فاصل رعایت شوند. مسئله فتنه و فتنه گران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همانگونه که در جلسه رأی اعتماد خود بر فاصله گذاری با آن تأکید کردند، همچنان بر آن پایبند باشند.»
اکنون سئوال این است که برگزاری چنین دیدارهایی به چه معنا می تواند باشد؟ با این ادبیات و رفتارها آیا دولتمردان در حال فاصله گرفتن از فتنه گران هستند یا در حال نزدیک شدن به فتنه گران؟
شاید از نگاه برخی اعضای دولت یازدهم، خاتمی را نمی توان فتنه گر دانست و قرابت با او شامل این حکم ناهیانه امام خامنه ای نمی شود و باز شاید از نگاه این افراد، چهره هایی مانند موسوی و کروبی شامل این نهی رهبری و رعایت فاصله گذاری شوند، خصوصا که در همین رابطه علی مطهری – که همواره در فهم فتنه و کودتای سال 88 مشکل داشته - مدتی قبل اظهار کرد در جلسه ای از رهبر معظم انقلاب خواستم تا به قوه قضائیه دستور دهند در خصوص موضوع حصر سران فتنه تعیین تکلیف شود(!) اما ایشان پاسخ دادند: من قبلا درباره بصیرت صحبت کردهام و این که نباید راه شهدا و راه انقلاب را گم کنیم. جرم اینها بزرگ است و اگر امام(ره) بودند شدیدتر برخورد میکردند. اگر اینها محاکمه شوند، حکمشان خیلی سنگین خواهد بود و قطعا شما راضی نخواهید بود. ما اکنون به اینها ملاطفت کردهایم.»
واقعیت این است که خاتمی به دلیل عملکرد و رفتارهایی که داشته است، همچون دیگر چهره های اصلی فتنه سال 88، از عناصر اصلی این ظلم در حق نظام اسلامی و مردم بشمار می آید هر چند به دلیل عدم صدور بیانیه های تند و درگیر نکردن خود با حوادث بعد از عاشورا و 25 بهمن سال 88، محکوم به حصر نشد اما از کشور ممنوع الخروج و به عنوان یکی از رؤس فتنه که حاضر نیست صف خود را از فتنه گران جدا کند، شناخته شد.
خاتمی باغی بر نظام اسلامی است
برای همین نقش فتنه انگیزانه خاتمی در کودتای سال 88 است که وقتی رهبر معظم انقلاب به لطف الهی عمل جراحی خود را با موفقیت انجام دادند، و چهره های سیاسی و غیر سیاسی مختلفی برای ملاقات و دیدار با ایشان به بیمارستان رفتند، نسبت به تلاش عده ای برای پذیرفتن خاتمی و حضور وی در حد یک ملاقات، نه تنها تمایلی نشان ندادند بلکه پاسخی درخور تأمل دادند.
بر اساس آنچه رسانه های همسو با خاتمی نقل کرده اند، وی با اعزام چند واسطه کوشید تا این فرصت را به دست آورد و برای لحظه ای خود را کنار تخت بیمارستان جا کند و با استفاده از فضای عاطفی بعد از عمل جراحی رهبری انقلاب بتواند تحرکات خود علیه نظام اسلامی را در حد یک دعوا و اختلاف شخصی تنزل دهد. وی حتی وقتی نتوانست به این شکل به هدفش برسد، در حرکتی نمایشی، نامه ای با عنوان مجمع روحانیون، بدون سلام با امضای خود خطاب به رهبر معظم انقلاب نوشت و از صحت و سلامت و موفقیت عمل جراحی ایشان اظهار خوشنودی کرد و این نامه را از طریق رسانه ها علنی کرد که ذوق زدگی آنها را به دنبال داشت!
جریانی که به دنبال بازگرداندن بدون هزینه خاتمی بود، حتی به همین میزان هم اکتفا نکرد و یکی از وزرای خوشنام و با عملکرد مثبت دولت یازدهم را واسطه کرد تا فرصت دیدار و ملاقات خاتمی با امام خامنه ای را در ملاقات خود مطرح کند. بر اساس آنچه از این وزیر محترم نقل شده و بسیاری از نمایندگان مجلس آن را برای یکدیگر نقل کرده اند، این درخواست مطرح شد اما پاسخی که دریافت می شود این است که «ایشان (خاتمی) باغی بر نظام اسلامی است و شرط بازگشت، عمل به همان آیه کریمه الا الذین تابوا و اصلحوا و بیّنوا است.» این جمله حکایت از آن می کند که فتنه سال 88 یک دعوای شخصی یا حزبی و سیاسی نبود بلکه کودتایی علیه نظام اسلامی بود که برخی واقعیت را در آن کتمان کردند و آنچه بیش از هر چیز برای نظام اسلامی اهمیت دارد، دفاع از حیثیت جمهوریت و آرای مردم به عنوان حق الناس است و تنها راه بازگشت کسانی که در حق جمهوریت نظام ظلم کرده اند، طی کردن همان مراحلی است که در آیه کریمه 160 سوره بقره ذکر شده یعنی : توبه، جبران ضررهای وارده و بیان واقعیت.
اما استناد رهبر معظم انقلاب به آیه کریمه 159 و 160 سوره بقره، حکایت از دقت عالمانه ایشان دارد. شأن نزول این آیات در خصوص چند تن از مسلمانان همچون "معاذ بن جبل" و"سعد بن معاذ" و "خارجة بن زيد" است که از دانشمندان يهودی در خصوص بخش هایی از تورات (كه با ظهور پيامبر اسلام ارتباط داشت) سئوال كردند، ولی آنان به جاى بيان حقيقت، آن را مخفى نگاه داشتند؛ و آنگاه بود كه اين آيه شريفه فرود آمد و هشدار داد كه كتمان حقيقت، گناه بزرگى است و كيفرى سهمگين درپى دارد. برخى از مفسیرین نيز معتقدند كه این آيه شریفه، جهانشمول است و به همه كسانى كه حقايق را كتمان مى كنند، هشدار مى دهد و مسئوليت كتمان حق و راه جبران آن را به آنها گوشزد می کند که راه جبران این کتمان، توبه و اصلاح مفاسدى که بر اثر کتمان حقایق دین پدیدار شده و نیز بیان آن حقایق است. خاتمی و دو دوست دیگر او همانطور که مقام معظم رهبری به درخواست بی وجه علی مطهری پاسخ دادند، به دلیل سوابقشان در حال حاضر مورد ملاطفت نظام اسلامی قرار گرفته اند و الا حکم بغی کننده بر نظام اسلامی مشخص است.
محتوای آیه شریفه، همان چیزی است که در طول سال های بعد از فتنه 88 بارها و بارها از سوی مقام معظم رهبری عنوان شده است. از جمله وقتی در نشستی صمیمانه و صریح با حدود هزار نفر از دانشجویان دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی یکی از دانشجویان در باره فتنه سال 88 و عواقب آن سئوالی مطرح کرد، امام خامنه ای فرمودند: «در انتخابات سال ۸۸، آن كسانى كه فكر مي كردند در انتخابات تقلب شده، چرا براى مواجهه با تقلب، اردوكشى خيابانى كردند؟ چرا اين را جواب نمي دهند؟ صد بار ما سؤال كرديم؛ نه در مجامع عمومى، نخير، به شكلى كه قابل جواب دادن بوده؛ اما جواب ندارند. خب، چرا عذرخواهى نمي كنند؟ در جلسات خصوصى مي گويند ما اعتراف مي كنيم كه تقلب اتفاق نيفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نيفتاده بود، چرا كشور را دچار اين ضايعات كرديد؟ چرا براى كشور هزينه درست كرديد؟ اگر خداى متعال به اين ملت كمك نمي كرد، گروههاى مردم به جان هم مىافتادند، مي دانيد چه اتفاقى مىافتاد؟»
هدف از زنده کردن این مرده سیاسی!
بدون شک یکی از مصادیق این کلام عتاب گونه رهبر معظم انقلاب، شخص محمد خاتمی بود چرا که بعدها فایلی تصویری از وی منتشر شد که در جمع تعدادی از جوانان و در جلسه ای پشت درهای بسته می گوید: «در انتخابات ۸۸ تقلبی صورت نگرفته است و من نمیگویم که تقلب شده است.» خاتمی اما تا امروز هم حاضربه دنبال کتمان حقیقت است.
این روزها وقتی به صفحه اول برخی از روزنامه ها و سایت های خبری نگاه کنید، دست و پا زدن این جماعت برای زنده کردن یک مرده سیاسی به نام محمد خاتمی را به خوبی حس می کنید. در روزهایی که نشریه کارگزارانی صدای قوچانی، صراحتا رئیس جمهور را دروغگو می نامد و روزنامه اعتماد الیاس حضرتی، روحانی را به نفاق و دورویی متهم می کند، چاره ای جز زنده نگه داشتن خاتمی - حتی به شکل یک کاریکاتور – برای جلوگیری از ناامیدی بدنه اجتماعی این جریان باقی نمانده است. بدنه اجتماعی ای که به تعبیر یک عضو حزب منحله مشارکت «پایگاه اجتماعی آقای روحانی ائتلافی است و از آن خودش نیست ولی در اختیار او قرار داده شده است تا پایان دوره ای که خواهد بود.»
خاتمی حکم تنفس مصنوعی و لو ضعیف و بی رمق به بدنه اجتماعی این جریان را دارد که بعد از یک سال اکنون خسته، سرخورده و سرگردان است و استراتژیست های آنها با تمام توان به دنبال نمایش دادن خاتمی برای پر کردن جای خالی شخصیت روحانی است، شخصیتی که حتی مکالمه تلفنی اش با اوباما و ملاقاتش با کامرون هم نتوانست وی را به یک تکیه گاه برای این جریان تبدیل کند. آنها روحانی را تندتر از این می خواهند و روحانی بر خلاف خاتمی به دلیل سوابق و ویژگی هایش نمی تواند چنین نقشی را برای آنها ایفا کند.
برای تندروهای اصلاح طلب، روحانی از ابتدا حکم یک پلکان برای عبور از مرحله گذر را داشت، روحانی باید همانی باشد که اینها بتوانند به واسطه او اسباب بازگشت خود به حاکمیت را بدون پرداخت هزینه طی کنند. پررنگ شدن حضور خاتمی اما در روزنامه های اصلاح طلبی که روحانی را دروغگو و منافق می نامند، عجیب نیست چه آن که اینها از ابتدا با تردید به روحانی و شعار اعتدالش نگاه کرده اند، عجیب این است که عده ای درون دولت روحانی اند و تلاش می کنند تا خود را همسو و هم خط با فتنه گران نشان دهند. بی شک این حاشیه سازی ها برای دولت پر آسیب خواهد بود و قوت و قدرت خدمت رسانی به مردم را خواهد کاست همانطور که دولت احمدی نژاد هم از وقتی خود را درگیر حاشیه ها کرد، از خدمت رسانی اش کاسته شد.
سه بار تأکید برای دوری از حاشیه ها
شاید به واسطه شدت یافتن این حاشیه هاست که امام خامنه ای در طول یکسال فعالیت دولت یازدهم، در سه نوبت و در حضور رییس دولت، بر پرهیز از حاشیه سازی تاکید مضاعف و جدی نموده اند: بار نخست، 6 شهریور 92: «ما آمدهایم خدمت کنیم به مردم و هیچ چیز نباید ما را از این وظیفه غافل کند. البتّه ما هر کداممان دلبستگی هایی داریم، سلیقههایی داریم؛ در زمینه سیاسی، در زمینه مسائل اجتماعی، دوستی هایی داریم، دشمنی هایی داریم، اینها همه حاشیه است؛ متن عبارت است از خدمت؛ نباید بگذاریم این حواشی بر روی این متن اثر بگذارد.» بار دوم، 16 تیر 93 در دیدار ماه مبارک رمضان دولت با ایشان: «حرکت را براساس اصول انقلاب تنظیم کنید؛ از حاشیهسازی پرهیز کنید، به حلّ مشکلات مردم بپردازید.» و سومین بار در 7 شهریور 93 مصادف با هفته دولت که امام خامنه ای خطاب به دولتمردان، پانزده توصیه را مطرح می کنند و اولین مورد آن را به «کار و فعالیت و خدمت مستمر به مردم و پرهیز از حاشیه سازی ها» اختصاص می دهند.
آقای روحانی اما بعد از دیدار امسال هیأت دولت و شنیدن توصیه های پانزده گانه رهبر معظم انقلاب که یکی از آنها لزوم رعایت خط قرمز نظام و فاصله با فتنه گران بود، در اولین جلسه کابینه با تشکر از رهنمودهای امام خامنه ای خطاب به دولت تاکید کرد: «دولت با تمام جدیت، خود را متعهد به پیگیری رهنمودهای ایشان میداند و از تمامی اعضای دولت می خواهم تا همه ارشادات و توصیههای مقام معظم رهبری را اجرایی نموده و گزارش اقدامات انجام شده را در ارتباط با یکایک موارد، ارائه کنند.»
آقای روحانی! لطفا گزارش بگیرید
روحانی حتی معاون اول خود را مأمور تهیه و ارائه گزارش کامل از تحقق رهنمودهای رهبری کرد. اکنون سئوال این است که ملاقات های پی در پی برخی از اعضای دولت با فتنه گرانی چون خاتمی، با توجه به تصریحاتی که از سوی امام خامنه ای در خصوص فتنه گری و عدم بازگشت آنها از مسیر غلط فتنه وجود دارد، نباید در گزارشی که معاون اول رئیس جمهور در این خصوص تهیه می کند، برجسته شود و جلوی این حاشیه سازی ها درون کابینه گرفته شود؟ روحانی با اعضای کابینه که فاصله خود با فتنه گران را رعایت نمی کنند و از خط قرمز فتنه عبور می کنند چه برخوردی خواهد کرد؟ پاسخ عملی آقای روحانی، پایه قضاوت افکار عمومی در باره ادعاهای وی خواهد بود.