به گزارش سرویس بین الملل پایگاه 598 ، شاهنشینی در شطرنج خاورمیانه؛ رویای
شیرینی بود که تعبیر نشد و حالا ترکیه کابوس ناامنی را نه در مرزها که در
قلب شهرهای مهم خود میبیند. ترکیهای که زمانی آرزوهای بلندی داشت، حالا
به دلیل بد حرکت دادن مهرههایش در شطرنج خاورمیانه، با بحران داخلی روبرو
شده است.
در
بررسی مفهومی سیاست خارجی، یک جمله معروف در منابع آکادمیک وجود دارد؛
سیاست خارجی امتداد سیاست داخلی است. اما برای ترکیه، به نظر این تعریف
حداقل در خصوص بحران سوریه برعکس است؛ سیاست داخلی این بار در امتداد سیاست
خارجی است! و کردها این روزها یک نشانه مهم برای اثبات این تعریف
وارونهاند.
اواسط
نوامبر ۲۰۰۹، پارلمان ترکیه، طرحی جنجالی به نام «گشایش کردی» را به تصویب
رساند که با اعتراضات مکرر احزاب مخالف حزب حاکم عدالت و توسعه همراه شد.
آنها این حزب را متهم میکردند که این مصوبه زمینههای تجزیه ترکیه را
ایجاد میکند. اما اردوغان فکرهای دیگری در سر داشت. حزب او زمانی این طرح
را در پارلمان مطرح کرد که چند ماه از انتخابات پارلمانی میگذشت و برخلاف
انتظارها، کردها چندان گرایشی به حزب عدالت و توسعه نشان نداده بودند.
اردوغان برای آنها یک شبکه رسمی کردی به نام TRT۶ ایجاد کرده بود و
خدماتدهی به مناطق کردنشین را افزایش داده بود اما، رای آنها در
انتخابات، مطلوب حزب حاکم نبود.
این
در حالی بود که آرای حزب در نقاط دیگر کشور نیز تا حدی نسبت به انتخابات
قبلی کاهش یافته بود. حالا زنگ خطر برای اردوغان به صدا درآمده بود و او
سعی داشت تا کردها را بیشتر از قبل با خود همراه سازد. اما در میان یک نکته
مهم وجود داشت؛ با افزایش خدماترسانی به کردها، آرای آنها به حزب عدالت و
توسعه افزایش نیافته بود. این برای اردوغان یک پیام داشت؛ هویت کردی کردها
مهمتر از خدمترسانی به آنها است و مهمترین مساله در هویت کردی، حل
مساله PKK بود.
گفتگوها
و رایزنیها آغاز شد. همان روزها، عبدالله گل رئیس جمهور سابق ترکیه گفته
بود که تنوع قومی میتواند فرصتی ارزشمند برای ترکیه باشد تا بیشتر از قبل
به سوی دموکراسی حرکت کند. البته در پس همه جملات زیبایی که گل، اردوغان و
سایر دوستانش درباره کردها و دموکراسی و تنوع قومی میگفتند، یک نکته وجود
داشت؛ حزب عدالت و توسعه به رای کردها نیاز داشت! به هر حال تنشزدایی میان
حکومت و کردها شدت بیشتری گرفت تا جایی که گولن یکی از شخصیتهای برجسته
ترکیه که آن روزها همراه اردوغان بود و البته حالا مقابل او، در ضرورت
تنشزدایی با کردها گفته بود که صلح با کردها، چیزی شبیه صلح حدیبیه است!
اما
بحران سوریه همه چیز را برای اردوغان خراب کرد. ترکیه در این بحران از
گروههای افراطی همچون داعش حمایت میکرد در حالی که کردهای سوریه که در
حال نبرد با داعش بودند، مورد حمایت PKK و رهبر آن یعنی عبدالله اوجالان
بودند. این اختلاف نظر اساسی که هر روز زاویه بیشتری پیدا کرد تا حالا به
کوبانی رسیده است.
مردم
مظلوم کوبانی مدتها است در محاصره داعشاند. کردهای ترکیه تلاشهای
بسیاری کردند تا بتوانند خود را به این شهر سوریه که در دو کیلومتری ترکیه
است، برسانند اما ارتش ترکیه هر بار مانع آنها شد. اوجالان اما از همه
کردها خواسته تا کوبانی را تنها نگذارند و البته یک پیغام مهم هم برای دولت
ترکیه ارسال کرده؛ در صورت سقوط کوبانی، گفتگوهای صلح پایان خواهد یافت.
این
روزها، کردهای حامی کوبانی در ترکیه دست به تظاهرات علیه دولت زدهاند.
پاسخ دولت اما سرکوب بوده تا جایی که چند روز قبل وزارت کشور ترکیه اعلام
کرد که در این اعتراضات ۳۱ نفر کشته و ۳۶۰ نفر زخمی شدهاند و البته این
آمار حالا افزایش هم یافته است. با این وجود اردوغان باز هم همه را متهم
میکند. او به تازگی علاوه بر PKK و سایر احزاب حامی آن، دولت سوریه را هم
مقصر حوادث ترکیه دانسته است!
گشایش
کردی که منفعتطلبانه از سوی اردوغان و حزبش در سال ۲۰۰۹ در دستور کار
قرار گرفت، حالا به بنبست رسیده است. برای کردها حالا نه شبکه کردی TRT۶
مهم است، نه خدماترسانی دولت و نه شعارهای تنوع قومی و دموکراسی. سقوط
کوبانی، پایان پیکر نیمهجان «گشایش کردی» خواهد بود و آغازگر بحرانی
قومیتی با ابعاد جدید و البته همراه با عصبانیت از دولت ترکیه.
سقوط
کوبانی، آغازگر نفرتی عمیق از اردوغان و حزبش در میان کردها خواهد بود حتی
در میان کردهای ایران که این روزها شعار «داعش جنایت میکند، ترکیه حمایت
میکند» را در سنندج و کرمانشاه سر میدهند.
منبع: رصدنیوز