نکته قابل تامل این است که راهبر قطار با وجود اصرار مسافران زن که در نزدیکی کابین وی بودند، سکوت کرده بود و پاسخ مسافران را نمیداد. پس از تماس مسافران با آتش نشانی به آنها اطمینان داده شد که کمک بهزودی از راه میرسد اما کمکی از راه نرسید و مسافران خود شخصا اقدام به نجات خودشان کردند. در میان مسافران کودک، افراد سالخورده و بیمار دیده میشد که به علت ازدحام جمعیت و گرمای واگن دچار مشکلات تنفسی شده بودند و چند تن از مسافران با چکش قطار اقدام به شکستن شیشهها کردند.
در واگن آقایان نیز آنها درب قطار را باز کرده و وارد تونل شده بودند اما چند لحظه بیشتر نگذشته بود که قطار تکانهایی خورد و چند متر حرکت کرد و دربهای قطار که توسط مسافران و یا خود به خود باز شده بود، بسته شد. با ادامه این اوضاع پر تنش که با فریاد و بیتابی مسافران همراه شد، راهبر قطار سرانجام از کابینش خارج شد و به مسافران گفت که قطار را ترک کنند. مسافرانی که در تونل گیر کرده بودند پس از طی مسافت 10 دقیقهای در مسیری تاریک، به سکوی ایستگاه امام خمینی (ره) رسیدند و در بین راه شاهد بودند که ماموران آتش نشانی تازه در حالت عزیمت به سمت قطار هستند.
این فاصله کم از تونل ایستگاه سعدی تا سکوی امام خمینی (ره) نشان میدهد که ماموران امدادرسان میتوانستند بسیار زودتر به کمک مسافران وحشت زده برسند.مشاهدات حاکیست این حادثه هیچ مصدومی نداشت اما عدم اطلاع رسانی به مسافران، سکوت راهبر قطار و نبود تیم امدادی، موجی از وحشت را در میان مسافران از جمله کودکان و افراد سالخورده ایجاد کرد که طبیعتا عوارض آن تا مدتها در ذهن و روح آنها باقی میماند.
چنانچه راهبر قطار زودتر اطلاع رسانی می کرد و وضعیت را برای مسافران اندکی شرح می داد، چه بسا نیازی به شکسته شدن شیشههای قطار احساس نمیشد و مسافران به سادگی قطار را ترک میکردند. اما در این میان، واکنش مسافران نیز اعم از زن و مرد جای تامل داشت. متاسفانه با رخ دادن چنین حوادثی متوجه میشویم آگاهی مردم در برخورد با حوادث تا چه حد پایین و فرهنگ فیلم و عکس گرفتن جای کمک به شهروندان را پر کرده است