به گزارش پایگاه 598 به نقل از باشگاه خبرنگاران: برنامه بعضیا که یکشنبه شب به تهیه کنندگی و اجرای سید علی ضیاء به روی آنتن رفت، میزبان داریوش فرضیایی بود.
علی ضیا پس از سلام و احوال پرسی با مخاطبانش و فراخواندن داریوش فرضیایی به روی صحنه وارد گفتگو با این مجری برنامههای کودک شد.
لباسهایم را مادرم انتخاب میکند
داریوش
فرضیایی در پاسخ به این سوال ضیاء که آیا لباسهایتان با سلیقهی خودتان
انتخاب میشود؟ گفت: تمام لباسهای من را مادرم انتخاب میکند، کلا انسانی
خانواده دوست هستم و بی شک لازمهی انس گرفتن با کودکان داشتن چنین اخلاقی
است.
وی در ادامه افزود: 4ماه پیش حادثهای تلخ در زندگی من اتفاق
افتاد سر ضبط برنامه بودم که خبر لاعلاج بودن بیماری پدرم را به من
دادند.خبر فوت برادرم نیز چندین سال پیش در همین شرایط به من داده شد. تضاد
عجیبی بود شاد کردن بچه ها در حالی که خودم سرشار از غم و اندوه بودم اما
باید با آن مدارا می کردم.
عمو پورنگ در خصوص پدرش اظهار داشت: پدر
من شخصی با جذبه بود که به گرمای آغوشش نیاز داشتم و دارم و خواهم
داشت.گاهی اوقات به دلیل حس خجالتی که وجود دارد نمی توانیم احساساتمان را
به یکدیگر ابراز کنیم .به یاد میآورم روزهایی را که پدرم بیمار بود شوقی
عجیب برای آمدن به خانه و خدمت به او داشتم و حسرت این روزهای من این است
که چرا بیش از این در کنار پدرم نبودم.
خدا برای هیچ فرزندی نخواهد که با پیکر بی جان والدینش عکس سلفی بیاندازد
داریوش
فرضیایی در خصوص عکسی از او و پدرش که چند ماه پیش منتشر شده بود گفت: آن
عکس درست 4 روز قبل از فوت پدرم و به وسیلهی خواهرم از من گرفته شده
بود. خدا برای هیچ فرزندی نخواهد که با پیکر بی جان والدینش عکس سلفی
بیاندازد.
وی ادامه داد: انتقادهای زیادی بابت این
حرکت به من شد اما من هم یک انسان با احساسات طبیعی هستم همان گونه که
خوشحالم گاهی لبالب از اندوه میشوم.
فرضیایی
درخصوص عضویت در صفحهی اجتماعی اظهار داشت: اگر فرهنگسازی درست در رابطه
با شبکههای اجتماعی انجام شود نه نتها خوب است بلکه به
رشد آگاهی مردم کمک میکند. در صفحهی شخصی من پست های پر محتوا و نکات
آموزنده وجود دارد و مخاطبان فهمیدهای من را دنبال می کنند. اگر کودکی که
وارد فضای مجازی میشود صفحهی من را باز کند خیلی بهتر از این است که به
سراغ سایتهای دیگر برود.
اما علی ضیا
خطاب به فرضیایی گفت: از شما خواهش میکنم به عنوان کسی که کودکان به خوبی از او حرف شنوی
دارند و الگو برداری می کنند صفحه ی اجتماعی خود را از بین ببرید.
تمام آرزوهای کودکی من در عمو پورنگ متبلور میشود
داریوش
فرضیایی در خصوص نام عمو پورنگ کفت: نام من در اپتدا پورنگ بود و کودکان
واژهی "عمو" را به آن اضافه کردند. داریوش فرضیایی فردی بالغ با تمام
دغدغهها و مشکلات یک انسان است اما عموپورنگ در سن 9سالگی مانده و خواهد
ماند. تمام آرزوهای کودکی من در عمو پورنگ متبلور میشود.
وی ادامه
داد: تنها لحظاتی که من را از فکر کردن به مشکلات زندگی باز می داشت لحظات
بودن در قالب عمو پورنگ بود دغدغهی اصلی من بچهها و شاد کردن آنهاست.
فرضیایی
درخصوص آثار خود در حوزه کودک عنوان کرد: من تابلوی متجلی گر زحمات
گروهمان هستم. گروه باعث موفقیت برنامهی عمو پورنگ شده است اگر دقت کنید
خواهید فهمید که تمام اشعار، حرکات و نمایشهای اجرا شده در برنامه ما زیر
نظر افراد آشنا با روانشناسی کودک بوده است.
وی با اشاره به نقش
"مسلم آقاجانی" در برنامههایشان اظهار داشت: من و "مسلم" با هم اختلاف
نظرهای زیادی داریم و بحثهای زیادی میکنیم اما چون هدفمان متعالی است به
بنبست نمی خوریم. رابطهی من و آقاجانی خوب است. مسلم را از لحاظ حساب
کتاب حتی بیشتر از خودم قبول دارم.
وی ادامه داد: به اندازه ی
نیازم پول دارم اما پولدار آن افرادی هستند که به نام کودک فیلم میسازند و
فیلمشان فروش میلیاردی میکند. پول چیز خوبی است زیرا زندگی با پول
میچرخد.
امیر محمد بهترین کسی است که میتواند مکمل من باشد
پس
از پخش صحبت های امیر محمد تقیان دربارهی نحوه ی آمدنش به سازمان صدا و
سیما و روحیات داریوش فرضیایی،این مجری گفت:هیچ گاه به چشم رقیب به آدمی
نگاه نکردم زیرا باور دارم که روزی من باید بروم و امیر محمد بهترین مکمل
برای من خواهد بود.
وی در خصوص جدی بودنش در کار اظهار داشت: داشتن
جدیت در کار لازمه ی زندگی اجتماعی است برای موفقیت در کار حرفه ای باید
جدی باشی و وقت بگذاری.
عمو پورنگ ضمن تاکید بر اهمیت استفاده از
لهجههای مختلف در برنامه برای حفظ تاریخ و تمدن ایران عنوان کرد: امیر
محمد قبل از سریال "پایتخت" با لهجهی گیلکی صحبت میکرد همین لهجهها
تاریخ ایران را می سازند؛ باید فضایی به وجود آید که کودک شهرستانی از
صحبت کردنش خجالت نکشد. قالب برنامهی ما به گونهای است که در ان قصد
توهین به هیچ گروه و قومیتی را نداریم
"سوییج" به دلیل کلید کردن آدم ها "کلید" شد
داریوش
فرضیاییی در پاسخ به سوال سیاسی شدن برنامه کودک گفت: همه میدانند که
علاقه و دغدغهی سیاسی در من وجود ندارد و آقاجانی هم به موضوعات و
دیالوگهای برنامه بسیار دقت دارد؛ ماقرار بود حدیثی از امام باقر (ع) را
به صورت متفاوتی برای بچهها مطرح کنیم و متاسفانه توجه و کلید کردن مردم
بر روی یک موضوع واهی، سوییچ را کلید کرد. گروه ما همیشه عاشقانه برای
بچهها کار میکنند و به هیچ وجه وارد فضاهای سیاسی نمیشوند.
وی افزود: برنامهی ما جزو محدود آثاری است که حتی برای تبلیغاتش سناریو دارد.
فرضیایی
اظهار داشت: اصلا به دید تجاری به عمو پورنگ نگاه نمیکنم و دوست ندارم
بچهها برای دیدن من روی استیج وادار به تهیهی بلیط شوند زیرا ارزش کار
هنری بیش از اینهاست و تهیهکنندگان و مسئولان باید تدابیری برای این
موضوع بیندیشند.
وی در خصوص تعدد خالهها و عموها تصریح کرد: یکی
از دلایل کار نکردنم این است که ایدهی جدیدی ندارم و برنامههای تکراری
موجب دلزدگی کودکان میشود.
تلویزیون خانهی من است و هیچ مشکلی با مسئولان ندارم
فرضیایی
درخصوص علت کار نکردنش تصریح کرد: در حال حاضر بر خلاف گذشته باکس مناسبی
برای برنامههای کودک وجود ندارد و این به معنای جدی نگرفتن کودکان است.
ازسویی نداشتن ایدههای جدید موجب میشود تصمیم بگیرم فعلا کار نکنم اما
تلویزیون خانهی من است و هیچ مشکلی با مسئولان ندارم و آقای دارابی هم از
دوستدران برنامهی ما هستند.
وی ادامه داد: اکثر مخاطبان ما
سالمندان و بزرگسالان هستند. برنامههای کودک پایهریز آیندهی کودکان
هستند و باید به آنها اهمیت ویژه داده شود.
این مجری در خصوص شخصیت
های سلطان و بگو مگو اظهار داشت:90 درصد بچهها خواهان این شخصیتها بودند
و تنها بخش کمی از آنها میترسیدند که طبیعی بود. مردم باید ما را جدی
بگیرند زیرا در جهت پرورش کودکانشان قدم برمیداریم.
ای کاش به جای راه اندازی چالش سطل آب یخ از کودکان غزه حمایت می کردیم
فرضیایی
درباره راه اندازی کمپین حمایت از کودکان غزه توسط گروهش گفت: ما حامی
تمام کودکان جهان هستیم و کودکان غزه به دلیل موقعیت فعلی شان بیشتر حمایت
میشوند ای کاش به جای پرداختن به چالشهای بی محتوا به این کودکان کمک
میکردیم.
وی افزود: به خودم نمرهی 17 میدهم زیرا زحمات زیادی در زندگی کشیدهام. به سختی پول در میآورم و خرج میکنم.
فرضیایی
در پاسخ به این سوال علی ضیا که به ازدواج فکر می کنی گفت: به دنبال پیدا
کردن موقعیت ازدواج و رخ دادن یک اتفاق هستم . ان شاالله با هم باجناق
میشویم.
در پایان علی ضیا با خواندن قطعه ای از تیتراژ پایانی "بعضیا" به این قسمت برنامه خاتمه داد.