متهمان اما در بازجوييها مدعي شدند كه 2روز بعد از گروگانگيري، از ترس دستگيري، زهرا را به قتل رسانده و جسدش را در حياط خانه مدفون كردهاند و به اين ترتيب جسد دختربچه از عمق 1.5 متري زمين بيرون كشيده شد.
آغاز گروگانگيري
با گذشت چند روز از اين ماجراي هولناك، ميركاظم بديهي، پدر زهرا كه يكي از تاجران معروف آهن است در گفتوگو با همشهري درباره جزئيات ماجرا ميگويد: دخترم هر روز با سرويس مدرسه به خانه برميگشت. روز حادثه هم با سرويس به خانه برگشت اما آدمربايان كه با يك خودروي پژو پرشيا در كمينش بودند، او را از مقابل خانهمان ربودند.
وي ادامه ميدهد: مدتي است كه در مقابل خانه ما، شهرداري در حال ساختوساز است و همين ساختوساز باعث شده كه رفتوآمد از اين خيابان كمتر شود و در مقابل خانه ما بهدليل موانع، ديد كافي وجود نداشته باشد. آدمربايان هم از اين مسئله استفاده كرده و ماشينشان را در محلي پارك كرده بودند كه به راحتي ديده نميشد. آن روز بعد از اينكه دخترم در مقابل خانه از سرويس پياده شد، 2نفر از آدمربايان در صندوق عقب را باز كرده و وانمود ميكردند كه در حال تعمير ماشين هستند. وقتي دخترم به آنها نزديك شد، در چشمبرهمزدني به او حمله كردند و بعد از ربودن وي، زهرا را داخل صندوق عقب گذاشتند و به سرعت فرار كردند.
درخواست ميليون يورويي
تنها 15دقيقه بعد از ماجراي آدمربايي بود كه آدمربايان در تماس با پدر و مادر زهرا، آنها را در جريان ربودن فرزندشان قرار دادند. «حدود ساعت يك بود كه تلفن زنگ خورد. مرد ناشناسي پشت خط بود كه ميگفت براي آزادي دخترم بايد 5/1ميليون يورو بهصورت اسكناسهاي 500يورويي پرداخت كنم. ابتدا باورم نشد اما وقتي با همسرم تماس گرفتم، او وحشتزده گفت كه زهرا را دزديدهاند.»
مادر زهرا تنها چند دقيقه بعد از دزديدهشدن دخترش متوجه ماجرا شده بود. او ميگويد: «آن روز داخل خانه بودم كه صداي جيغ بلند دختري را شنيدم. ابتدا تصور كردم كه صداي دختربچه همسايه است اما بعد نگران دخترم شدم. ميدانستم او در راه خانه است. با راننده سرويسش تماس گرفتم كه گفت چند دقيقه قبل زهرا را مقابل خانه پياده كرده است. وحشتم بيشتر شد و دوان دوان به كوچه رفتم اما از دخترم خبري نبود. به خانه كه برگشتم تلفن زنگخورد. مردي ميگفت دخترم نزد آنهاست و اگر ميخواهيم او را زنده ببينيم بايد به حرفهايشان گوش كنيم.»
وحشت در خانه بديهي حكمفرما شده بود. آنها تنها راه آزادي دخترشان را كمك گرفتن از پليس ميدانستند و به همين دليل ماجرا را به مأموران اطلاع دادند. پدر زهرا ميگويد: «بناب شهر كوچكي است. وقتي مأموران وارد عمل شدند، آدمربايان متوجه ورود پليس به پرونده شده و ترسيده بودند كه دستگير شوند.
آنها فقط 2بار با من تماس گرفتند و ديگر خبري از آنها نشد. من و همسر و 2دختر ديگرم روزهاي وحشتناكي را سپري كرديم. ماموران تلاش زيادي كردند كه جا دارد از آنهاتشكر كنم. تا اينكه يك شب زنگ زدند و گفتند كه آدمربايان را دستگير كردهاند. وقتي سراغ دخترم را گرفتم، مأموران خبر دادند كه آدمربايان 2روز بعد از ربودن زهرا، از ترس دستگيري او را خفه كرده و در حياط خانهشان دفن كرده بودند. وقتي جسد دخترم را ديديم، رد طناب روي گردنش معلوم بود.
گروگانگير آشنا
بعد از دستگيري آدمربايان بود كه مشخص شد نقشه اين گروگانگيري از سوي فردي آشنا طراحي شده است. كسي كه از اقوام دور مادر زهرا به شمار ميرود: «من اين مرد را نديده بودم و با او رفتوآمدي نداشتيم. اما وي از وضعيت مالي من خبر داشت و براي همين نقشه ربودن دخترم را طرح كرده بود.
او با 2نفر از دوستانش در كارگاهي كار ميكرد و وقتي نقشه گروگانگيري را كشيد، با كمك آنها اين نقشه را عملي كرد. آنها بعد از دزديدن دخترم ابتدا او را به كارگاهي كه يكي از متهمان داشت ميبرند. بعد او را به خانه پدر و مادر وي كه در مسافرت بودند منتقل ميكنند و همان موقع متوجه ميشوند كه پليس وارد ماجرا شده و از ترس اينكه گير بيفتند و لو بروند، دخترم را به قتل ميرسانند و در حياط همان خانه دفن ميكنند.»
پدر زهرا با اشاره به اينكه درخواست او و خانوادهاش از دستگاه قضايي، محاكمه و مجازات هرچه زودتر آدمربايان است ادامه ميدهد: پس از اين ماجرا، نهتنها ما بلكه همه مردم شهر شوكه شدند. خيلي از مردم با حضور در مساجد براي اينكه دخترم سالم به خانه برگردد دعا كرده بودند و حتي مسئولان مدرسه دخترم، همراه بچهها راهي مسجد شده بودند تا براي بازگشت او دعا كنند. براي همين وقتي خبر مرگ دخترم را شنيديم، همه ما شوكه شديم. زهرا دختر خوشقلب و مهرباني بود. او دختر دومم بود و حالا تنها خواسته ما محاكمه هر چه زودتر عاملان اين جنايت است.