سرویس سیاسی پایگاه 598 -
دکتر حسن نیلی*/ وقتی این سئوال پرسیده می شود که در دستت چیست، این تصور در ذهن می آید که کسی دست خود را بسته است و دیگری که در برابر او ایستاده است، این سئوال برایش مطرح می شود که در دست فلانی چیست؟ وقتی این سئوال از آقای ظریف پرسیده می شود، شاید عده ای تصور کنند که چون آقای ظریف و تیم مذاکره کننده هسته ای از ابتدا مذاکرات را بصورت محرمانه (البته از ملت ایران) پیش می بردند، یک فن محرمانه ای داشتند که نمی خواستند پیش از موعد از آن رمز گشایی نمایند و لذا برای افزایش قدرت مانور خود آن را محرمانه نگه داشته بودند!! که ادامه روند مذاکرات ابعاد این محرمانه بودن آن را بیشتر روشن نموده و می نماید.
ولی واقعیت اینست که منظور هیچکدام از این موارد نیست. اگر دقت کنیم، این سئوالی است قرآنی از سوی خداوند و مخاطب آن حضرت موسی (ع) است، در ابتدای سوره طه آیه 17 و لذا موضوع ابعاد دیگری می یابد و سئوالات متعدد دیگری مطرح می شود. سئوال اول اینکه اگر خداوند نمی داند که در دست حضرت موسی (ع) چیست، این چگونه خداوندی است؟ و اگر می داند این سئوال به چه منظوری پرسیده می شود؟ و آیا مخاطب آن فقط حضرت موسی (ع) است؟ پی گیری داستان حضرت موسی (ع) و اتفاقاتی که برای ایشان و قوم بنی اسرائیل می افتد، سطح و عمق این سئوال را بیشتر روشن می نماید.
وقتی این سئوال پرسیده می شود، حضرت موسی (ع) در بیابان مشغول چوپانی است. و چون فراقتی برای مکالمه با خداوند می یابد، فرصت را غنیمت شمرده و شروع می کند کاربردهای فیزیکی آن تکه چوب را، که شاید تنها مایملک او در آن بیابان است را بر می شمرد. ولی خداوند در ادامه، کاربردهای دیگری از آن تکه چوب را نشان حضرت موسی (ع) و قومش می دهد و بعد این داستان را در قرآن رسانه ای می کند تا مخاطب آن همه عالمیان قرار گیرند و بدانند که خاصیت اشیاء در عالم می تواند متفاوت از آن چیزی باشد که آنها در محاسبات ظاهری و مادی خود تصور می کنند.
خداوند برای پیروزی حضرت موسی (ع) بر فرعون از همان تکه چوب استفاده می کند. و بسیاری دیگر از مشکلات ایشان را، مانند عبور از رود نیل از طریق همان تکه چوب حل می شود. به عبارت دیگر ظرفیت های موجود در دست حضرت موسی (ع) در بیابان همانی است که موسی در پاسخ به سئوال خداوند بر می شمرد. و چون این ظرفیت را برای خداوند وارد میدان می کند، خداوند این تکه چوب را خاصیتی میدهد که همه معادلات را بر هم می زند.
داستان مشابهی در خصوص ملت ایران، حضرت امام (ره) و فرعون زمان رخ می دهد. و وقتی ملت ایران قبل از انقلاب را می نگریم می بینم که مانند یک تکه چوب خشک بود. دولت و مجلس و قوه قضائیه در سیطره سفارت خانه های انگلیس و آمریکا بودند. و با یک تماس تلفنی یک کارمند دون پایه سفارت انگلیس، امور به نفع بریتانیا حل و فصل می شود. ولی خداوند به ملت ایران خاصیتی می دهد که به دست حضرت امام (ره) بر فرعون زمان پیروز می شود و از رود نیل که معضلات بعد از پیروزی انقلاب از جمله "جنگی هشت ساله" بود به کمک همین مردم عبور می کند.
اگر حضرت موسی (ع) در دوران قوم بنی اسرائیل و حضرت امام در قرن بیستم به جای توکل بر خداوند توجهشان به دست فرعون زمان و تشکیلات او می بود، خداوند نیز آنها را به حال خود رها می کرد. در داستان مذاکرات هسته با موضوع مشابهی مواجه هستیم. اگر تیم مذاکره کننده تمام همت و توجهش را به دستهای تیم مقابل دوخته است. که مثلا قدرت نیروی نظامی آمریکا چنان و چنین است و با یک بمب می تواند همه توان نظامی ما را از بین ببرد و مثلا قدرت اقتصادی و تکنولوژیکی آن چنین است... همانی می شود که تاکنون در روند مذاکرات بدست آمده است و سلسله تحقیر و توهین به شکلی در می آید که در تاریخ سی و چند ساله انقلاب اسلامی و شاید تاریخ ملت ایران بی سابقه است.
ولی اگر تیم مذاکره کننده به سخن پرودگار توجه داشته و داستانهای قرآنی را مرور نمایند، و خداوند را نیز به عنوان یک بازیگر بین المللی در معادلات خود محاسبه نمایند، حاضر نخواهند شد که اینهه توهین و تحقیر به ملت ایران و آرمانهای انقلاب اسلامی نسبت داده شود. و همانگونه که حضرت امام فرمود ما ابرقدرت ها را به خاک مذلت می نشانیم و ... تیم مذاکره کننده نیز در همین مسیر حرکت می کردند و از گفتمان انقلاب اسلامی دفاع می کردند. و موجب سربلندی ملت ایران می شدند. در آن صورت خدواند آنها را از دشمن بی نیاز می کرد. و حتی در مذاکرات هسته ای با دستی پر به سوی ملت ایران می آمدند. و نه اینکه با انبوهی از ماموریت های خارج از کشور و اقامت در هتل های اروپایی و سرانجام تحقیر و توهین به ملت ایران؟! و مثلا خانم اشتون فکر کند که ایران امروز، ایران دوره محمد رضا شاه است که برای قوه قضائیه ایران خط و نشان بکشد و آقای ظریف نیز گویی این سخنان را نشنیده اند؟!
تجربه بیش از سه دهه انقلاب اسلامی نشان میدهد که هر گاه ما به خداوند تکیه کردیم، بزرگترین تحولات را رقم زدیم. اتفاقا حوزه اقتدار انقلاب اسلامی مربوط به حوزه هایی است که ما با تکیه برخداوند بر روی پای خود ایستادیم و در برخی موارد از صفر شروع کردیم ولی نتایج آن باعث تغییر معادلات شد. و تاکید رهبری نیز بر همین امر است که مبادا تیم مذاکره کننده دچار اشتباه محاسباتی شود و مثلا خداوند و سنت های الهی را در محاسبات خود نیاورد؟ به ظرفیت های داخلی بی توجه باشد و از گذشته درس نگیرند.
* دکتر حسن نیلی احمدآبادی - استاد دانشگاه شیراز