به گزارش سرویس نقد رسانه پایگاه 598، مستغاثی ابتدا توضیح داد: خوب یا بد توصیف کردن حضور فیلمهای ایرانی در
جشنوارههای غربی بدون هیچ شناخت و تحلیل و بررسی دقیقی، نوعی حرف زدن روی
هواست. این فقط محدود به این موضوع نمیشود و همه پدیده ها را در بر
میگیرد. مثل حضور تیمهای ورزشی ایرانی در مسابقات بازیهای آسیایی که اگر
نسبت به این مسابقات، چگونگی برگزاری آن ها و اینکه چه کسانی این مسابقات
را برگزار کرده و چه افرادی در آن ها حضور مییابند بی اطلاع باشیم،
نمیتوان تصمیم درستی را اتخاذ کرد و قطعا شکست خواهیم کرد.
کارگردان
مجموعه «اینک آخرالزمان» تأکید کرد: متأسفانه مسئولین سینمایی ما از ابتدا
بدون شناخت دقیقی توی این جشنواره ها و جوایز شرکت کرده اند.
وی ادامه
داد: حضور سینمای ما در بسیاری از جشنوارههای غربی درست مثل این است که
کسی کارخانه بذر داشته و بخواهد در جشنواره سم سازی شرکت کند! طبیعتا چنین
فردی یا نمیتواند در آن جشنواره شرکت کند یا مجبور خواهد بود بخشی از
کارخانه بذرسازی خود را به تولید سم اختصاص دهد تا بتواند مجوز شرکت در
جشنواره را پیدا کند. متأسفانه الان سینمای ما در حال چنین کاری است.
مستغاثی
تصریح کرد: ما بدون شناخت جشنواره ها و بی آنکه اصلا بدانیم چه کسانی
برگزار کننده این جشنواره ها هستند و با چه اهدافی فعالیت میکنند به هر
طریقی میخواهیم خودمان را به آن ها تحمیل کنیم.
کارگردان مجموعه «راز
آرماگدون» گفت: سطح سواد و اطلاعات متولیان سینمای در حوزه بینالملل و
کسانی که در دستگاه سینمایی ما ادعای شناخت مناسبات جهانی سینما را دارند،
به قدری پایین است که سال گذشته فیلمی را که تهیه کنندهای غیرایرانی دارد،
به عنوان نماینده سینمای ایران به مراسم اسکار معرفی کردند! آن ها
نمیدانستند که ملیت یک فیلم را تهیه کننده آن فیلم تعیین میکند. شاید هم
تا این حد بی سواد نیستند و خودشان را به بی سوادی زده اند! به دست
اندرکاران بینالمللی سینمای کشورمان پیشنهاد میکنیم که کمی درباره این
گونه مسائل مطالعه کنند و شناخت بیشتری درباره جشنواره ها و مناسبات جهانی
سینما پیدا کنند.
وی افزود: جشنوارههای غربی دارای قواعدی هستند؛
اینکه به فیلمی مثل «آرگو» جایزه میدهند، یک اتفاق خلق الساعه نیست و طبق
یک سری قواعد و اصول اتفاق میافتد. اینکه یک فیلمساز را به خاطر انتقاد از
اسرائیل از جشنواره کن با لگد بیرون میکنند، یک قاعده است. وقتی شما
قواعد آن ها را زیر پا بگذارید، نمیتوانید جایی در بین آن ها داشته
باشید.
مستغاثی که خود تجربه حضور در برخی از این جشنواره ها را دارد
در ادامه بیان کرد: جشنواره ها و مراسمی چون کن، برلین، ونیز، اسکار و ...
هیچ کدام با پول خیریه اداره نمیشوند و این کمپانی ها و سرمایهدارها و
مالکان کارخانههای بزرگ هستند که بودجه این جشنواره ها را فراهم
میکنند. طبیعی است که این افراد برای خودشان چشم انداز و ایده خاصی دارند و
فیلمهایی را میپذیرند که با آن ایده و چشم انداز تطابق داشته باشد.
البته این یک أمر طبیعی است. هر کس در زمینهای سرمایهگذاری میکند،
انتظار برآورده شدن نتایج مدنظر خود را دارد، نه توقعات دیگران را.
رئیس
اسبق انجمن منتقدان تصریح کرد: این کمپانی ها و سرمایه دارهایی که هزینه
جشنوارههای غربی را تأمین میکنند، همانهایی هستند که سال هاست به دشمنی
با ما مشغولاند و دست به همه کاری میزنند تا ما نتوانیم حرف خودمان را
بزنیم. آن ها با اهداف و چشم اندازها و عقایدی که مخالف منافع شان باشد
اصلا کنار نمیآیند چه برسد به اینکه به آن جایزه هم بدهند. به همین دلیل
هم امثال سیلوستر استالونه با تانک از روی فرش قرمز جشنواره کن -با آن همه
ادعای استقلال هنری- عبور میکنند. برگزار کنندههای جشنواره کن مجبور
هستند با همه ادعاهای خودشان به سخیف ترین و تبلیغاتی ترین فیلمهای
آمریکایی مجال خودنمایی بدهند، وگرنه پولشان تأمین نمیشود.
وی اظهار
داشت: فهم این گونه مسائل به هوش سرشاری نیاز ندارد و مثل حساب دو دو تا
چهار تا است. منتها برخی از دوستان سینمایی و مسئولین فرهنگی ما میخواهند
به اجبار بگویند که دو دو تا میشود سه تا.
مستغاثی بین داشت: این چه
دردی است که ما به هر معلق بازی دست میزنیم تا در جشنوارههای غربی ما را
بپذیرند و به ما جایزه بدهند؟ آیا این تحقیر نیست؟ چرا ما باید علیه کشور
خودمان سیاه نمایی کنیم و هر چه سیاهی است را نزد خارجی ها ببریم تا به ما
جایزه دهند؟! این کار مثل این میماند که سر خودمان را خم کنیم تا توی
سرمان بزنند برای اینکه تکهای گوشت جلویمان بیندازند!
این مستندساز
تأکید کرد: البته شبه روشنفکرها دارای همین خاصیت هستند و همیشه و در طول
تاریخ به همین تکه گوشت ها راضی شده اند. آن ها حاضر هستند تا هر خفتی را
بپذیرند و تن به هر حقارتی بدهند تا دیگران جلویشان یک تکه گوشت بیندازند!
اصلا ماهیت جریان شبه روشنفکری ما در تمام طول تاریخ را همین رفتارها شکل
داده است. از میرزا ملکم خان که در قرارداد روتاری 50هزار لیره رشوه گرفت
تا کشورش را بفروشد تا تقیزاده ها و ...
مستغاثی در پایان گفت: اما
این دلیل نمیشود که مسئولین ما از بیت المال هزینه کنند تا شبه روشنفکرهای
ما با حراج آبروی ملت خودشان کاسبی کنند! ملتی که 35 سال است ایستاده تا
سرافرازی اش را نشان دهد، اگر قرار بود که خفت را تحمل کند که دیگر انقلاب
نمیکرد، چون شاه هم همان خفت را ابراز میکرد. پس چرا این همه شهید دادیم و
این همه سختی کشیده و مقاومت کرده ایم؟
منبع: کیهان