براساس سرشماری سال 90 بیش از 92 درصد جمعیت کشور با سواد هستند و با توجه به روند پرشتاب تحصیلات عالی در چند سال اخیر بیش از 18 درصد جمعیت کشور دارای تحصیلات عالی و حوزوی هستند. با ادامه این روند پیشبینیها حاکی از افزایش سطح تحصیلات عمومی مردم دارد که این مسئله مستلزم افزایش متناسب فرصتهای شغلی است، موضوعی که هم اکنون به یکی از دغدغه های مهم سیاستگذاران کشور تبدیل شده است.
طبق مطالعات سازمان همیاری اشتغال دانشآموختگان جهاد دانشگاهی، جمعیت فعال کشور تا سال 1400 به 61 میلیون نفر خواهد رسید و به عبارتی دیگر 5.2 درصد رشد خواهد داشت، در نتیجه باید سطح اشتغال نیز از رشدی 5.2 درصد در سال برخوردار باشد تا وضعیت فعلی حفظ شود. به بیان دیگر تا سال 1400 باید 29 میلیون فرصت شغلی در ایران ایجاد شود.
اما نکتهای که در این میان مغفول مانده، نبود تناسب میان تعداد فرصتهای شغلی تخصصی ایجادشده در جامعه و شمار دانشآموختگان است. با استناد به نتایج آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 90 مرکز آمار ایران، مجموعاً حدود 768 هزار فارغالتحصیل دانشگاهی بیکار در کشور وجود دارد که از این تعداد 207 هزار و 310 نفر دارای مدرک فوق دیپلم، 505 هزار و 10 نفر دارای مدرک لیسانس، 52 هزار و 169 نفر فوقلیسانس و دکترای حرفهای و 3388 نفر نیز دارای مدرک دکترای تخصصی هستند.
مطابق تحقیقات سازمان همیاری اشتغال دانش آموختگان بیشترین تعداد بیکاران در رشتههای مهندسی، ساخت و تولید با 251 هزار و 402 نفر وجود دارد و پس از آن نیز 222 هزار و 112 نفر در رشتههای علوم اجتماعی، بازرگانی و حقوق قرار دارند.
از مجموع بیش از 768 هزار نفر بیکار فارغالتحصیل دانشگاهی، 363 هزار و 740 نفر مرد و 404 هزار و 311 نفر نیز زن است که بالاترین تعداد مردان بیکار در رشته مهندسی، ساخت و تولید با 178 هزار و 461 نفر است و بیشترین تعداد زنان بیکار نیز با 134 هزار و 791 نفر در رشته علوم اجتماعی، بازرگانی و حقوق تحصیل کردهاند.
مجموعاً 100 هزار و 912 نفر مرد و زن در رشتههای علوم انسانی و هنر و 76 هزار و 191 نفر نیز در علوم، ریاضی و کامپیوتر بیکار هستند..
38 هزار و 438 نفر در رشتههای کشاورزی و دامپزشکی، 25 هزار و 997 نفر در رشتههای بهداشت و رفاه (بهزیستی) و 17 هزار و 407 نیز در رشته خدمات بیکار هستند. از کل 768 هزار بیکار فارغالتحصیل دانشگاه کشور 13 هزار و 45 نفر رشته تحصیلی خود را اظهار نکردهاند.
مطابق این مطالعات نرخ بیکاری در بین 23 رشته اصلی دانشگاهی به شرح ذیل است :
گروه تحصیلی | نرخ بیکاری |
صنعت و فراوری | 41.6 |
علوم کامپیوتر | 30.4 |
روزنامه نگاری و اطلاع رسانی | 30.3 |
علوم حیاتی | 26.6 |
هنر | 26.4 |
حقوق | 25.4 |
علوم فیزیکی | 25 |
کشاورزی و شیلات | 24.8 |
صنعت و فناوری | 22.2 |
معماری و ساختمان سازی | 21.1 |
خدمات شخصی | 20 |
علوم رفتاری و اجتماعی | 20.4 |
بازرگانی و علوم اداری | 20.3 |
دامپزشکی | 20.2 |
خدمات بهداشتی | 19.8 |
خدمات محیط زیست | 19.5 |
ریاضیات و آمار | 19 |
علوم انسانی | 15.2 |
خدمات امنیتی | 8.9 |
بهداشت | 8 |
تربیت معلم | 7.7 |
خدمات حمل و نقل | 3.9 |
از 52 هزار و 169 نفر بیکار فوق لیسانس و دکترای حرفهای، 11 هزار و 886 نفر در رشتههای علوم اجتماعی، بازرگانی و حقوق تحصیل کردهاند و 12 هزار و 353 نفر نیز دارای مدرک رشتههای مهندسی، تولید و ساخت هستند. 9607 نفر در رشته علوم، ریاضی و کامپیوتر و 6781 نفر نیز در رشته علوم انسانی و هنر بودهاند. سهم سایر رشتهها از موارد یاد شده کمتر بوده است.
آمار نرخ بیکاری فارغ التحصیلان نشانگر مشکلات ساختاری در بازار کار کشور و نامتناسب بودن سامانه برنامه ریزی در نظام آموزش عالی با نیاز های بازار کار را به اثبات می رساند .
به اعتقاد کارشناسان ،بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی با تحصیلات آکادمیک و دانش تئوریک بالا ولی سطح مهارت و تخصص پایین ،نشانگر این واقعیت است که بازار کار کشور بسیار هوشمند عمل می کند و به تخصص نیروی کار بیش از مدرک آنها اهمیت می دهد در حالی که آمار نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی بالاست ،فارغ التحصیلان مراکز مهارت آموزی با کمترین نرخ بیکاری مواجه هستند .
از سوی دیگر نوع نگرش و گرایش جوانان به برخی رشته ها نیز می تواند در این زمینه موثر و قابل توجه باشد به گونه ای که در حال حاضر حدود 80 درصد دانشجویان در 20 رشته اصلی تحصیل میکنند؛ حسابداری با تعداد 230 هزار دانشجو بیشترین سهم را در میان رشته محلها به خود اختصاص داده است، پس از آن حقوق با 170 هزار دانشجو و کامپیوتر (نرمافزار) در حدود 100 هزار دانشجو دارد، مهندسی کامپیوتر (سختافزار) نیز دارای 80 هزار دانشجو است. در رشته مدیریت بازرگانی 70 هزار دانشجو، در رشته مدیریت دولتی 63 هزار دانشجو، در رشته مهندسی عمران که نهمین رشته پرجمعیت است حدود 62 هزار دانشجو، در رشته روانشناسی حدود 60 هزار دانشجو تحصیل میکنند.
35 درصد از دانشجویان در 11 درصد رشتهها مشغول به تحصیل هستند و 65 درصدشان در کمتر از 89 درصد رشته محلها مشغول به تحصیلاند. اگر رشتههای اصلی را با گرایشها یکی فرض کنیم میتوان گفت حدود 80 درصد دانشجویان در 20 رشته محل اصلی تحصیل میکنند که این امر نیازمند بازنگری است. این رشتهها از نظر داوطلبان دارای بیشترین طرفدار است.
با توجه به صرف سرمایه های مادی و معنوی زیاد برای تربیت نیروی انسانی دانش آموخته هر گونه بی توجهی به معضل بیکاری این قشر از جامعه منجر به هدر رفتن سرمایه ملی شده و می تواند اثرات زیانبار اقتصادی ، اجتماعی، سیاسی و حتی امنیتی برای کشور به همراه داشته باشد و به نوعی چوب حراج زدن به سرمایههای انسانی کشور محسوب شود.