به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه امروز سهشنبه خود نوشت:
* شام و ناهار هیچی آفتابه لگن هفت دست!
اعلام خبر برکناری مجتبی واحدی از عنوان مشاوری کروبی و تأیید و تکذیبهای
پیرامون آن، فاز تازهای از زد و خورد لفظی میان محافل ضدانقلاب را کلید
زد.
اخیراً «جرس» در خبری از قول همسر کروبی اعلام کرده بود نامبرده از اول
آبان سخنگویی در خارج کشور ندارد و کسانی که با موضع کروبی برای استقلال از
خارج توافق ندارند، مجاز به استفاده از عنوان سخنگو یا مشاور کروبی
نیستند.
به دنبال انتشار این خبر، سایت «سحام نیوز» که توسط خود مجتبی واحدی اداره
میشود، خبر جرس را تکذیب کرد و نوشت: «هرگونه اعلام اخبار، اطلاعیهها،
دیدگاهها و بیانیهها مربوط [ ؟!] به خانواده آقای کروبی صرفاً از طریق
این سایت منتشر خواهد شد و انتشار مطالبی از این دست در دیگر سایتها
غیرقابل قبول است، با این حال جرس مجدداً تاکید کرده که خبر منتشره، معتبر و
غیرقابل انکار است.
واحدی غیر از مطلب سحام نیوز، شخصاً مطلبی را نیز در فیس بوک منتشر کرده و
طی آن به جای توضیح درباره اصل مطلب، جرس را متهم کرده که مصاحبهای جعلی
با عبدالله نوری منتشر کرده است.
وی همچنین به اظهارات محسن کدیور اشاره میکند که مدعی شده بود سبزها در
روز قدس سال 88 شعار «هم غزه هم لبنان» دادهاند و نه «نه غزه نه لبنان».
واحدی که در نوشته چندی پیش خود علناً از دریافت کمکهای آمریکا جانبداری
کرده و مورد اعتراض بسیاری از محافل اپوزیسیون قرار گرفته بود، مدعی شده
است «خون دل می خورد آن کس که حیایی دارد»!
در این میان سایت خودنویس، فرصت را برای تسویه حساب قبلی با کدیور و سایت جرس مناسب دیده و جرس را «سایت خرس سبز علفی» توصیف کرد.
به نوشته خودنویس، اقدام جرس بودار است و پس از آن صورت گرفته که مشکل مالیاش برطرف شده است.
خودنویس البته در مطلب دیگری نوشت: بر اساس تحقیقات همکاران ما، این سایت
اینترنتی مینویسد: «یکی از دلایلی که برخی معتقدند باعث تلاش برای جدایی
مجتبی واحدی از خانواده کروبی شده، طرح بحث کنگره ملی و شایعه ارتباط این
مجموعه با محسن سازگاراست.
چند ماه پیش که امیر ارجمند به واشنگتن سفر کرد، با اعضای اتاقهای فکر در
پایتخت آمریکا دیدار کرد اما براساس شواهد، حاضر نشد با سازگارا ملاقات
کند.
به گفته یک منبع در واشنگتن که در مهمانی ناهار پیش از میزگرد امیرارجمند و
واحدی در جنوب واشنگتن حاضر بوده، امیر ارجمند گفته بود که با تروریستها،
سلطنت طلبان و کسانی که مرتبط با دولت آمریکا (نقل به مضمون) هستند ملاقات
نمیکند البته بنا به مدارک منتشر شده در ویکی لیکس، آقای امیر ارجمند [
به طور مخفیانه] در ترکیه با مقام های دیپلماتیک آمریکایی دیدار کرده بود،
اما در واشنگتن حتی با تلویزیون دولتی آمریکا حاضر به گفتوگو نشد.
از طرفی، نزدیک به 9 ماه پیش که با محبوس شدن میرحسین موسوی و مهدی کروبی،
شورای هماهنگی سبز اعلام موجودیت کرد، گفته میشد که اعضای این شورا مورد
تأیید رهبران جنبش سبز هستند، اما بعداً معلوم شد که مجتبی واحدی راهی به
این شورا نداشته است.
بحث اختلاف میان برخی از اعضای خانواده کروبی با مجتبی واحدی حدود یک هفته
پیش در برخی محافل طرح شده بود اما هیچگاه به طور رسمی اعلام نشد و از سوی
دیگر، تکذیب خبر سایت جرس از سوی سحام نیوز، نشان از اختلافهایی دارد که
تاکنون به این شکل سر بر نیاورده بود.»
* دیگ به دیگ میگه؛ روت سیاه!
اقدام یکی از روزنامهنگاران زنجیرهای فراری در استقبال علنی از پیشنهاد
کمک آمریکا، واکنش یکی دیگر از این روزنامهنگاران متواری را موجب شد.
امید حبیبینیا در واکنش به نوشته «ا ـ ن» در روزنت تأکید کرد: او در مطلب
«خانم کلینتون ما کمک می خواهیم» نیت درونی خود مبنی بر دخیل بستن به
آمریکاییها را برملا کرد و اگر فرض کنیم وی نماینده اصلاحطلبان است در
این صورت این اظهارنظر علنی او مبنی بر اتکا به آمریکاییها را میتوان
نشانه بارزی از دگردیسی اصلاحطلبان خارج از کشوری از زائده جریان
اصلاحطلبی به ابواب جمعی لشگر امپریالیسم به شمار آورد.
در این میان آنچه مغفول میماند منافع ملی، استقلال و مبانی دموکراسی است
زیرا واضح است که هیچ گربهای برای رضای خدا موش نمیگیرد، سالهاست که
سلطنتطلبان به طور مستقیم و برخی دیگر از گروههای اپوزیسیون به صورت
غیرمستقیم مورد حمایت آمریکاییها قرار دارند ولی از آنجا که این گروهها
پایگاه مردمی در داخل کشور ندارند، اساساً حمایت از این گروهها نفعی برای
آمریکاییها نداشته است، هر چند که ممکن است سربازان سر به راهی به نظر
برسند.
حبیبینیا که خود با رسانههایی چون بی بی سی و رادیو زمانه همکاری داشته،
ادامه میدهد: به نظر میرسد مدتهاست توجه آمریکاییها از سلطنتطلبها به
سوی اصلاحطلبان تغییر کرده است از همین روست که رقابت میان سه جریان
اصلاحطلبان، سلطنتطلبان و مجاهدین خلق [منافقین] در آمریکا شدت گرفته
است، مجاهدین خلق خواستار خروج از لیست تروریستی است که امکان فعالیت و
لابی علنی را میدهد، اصلاحطلبان علیه مجاهدین امضا جمع میکنند، مقاله
مینویسند و حتی واقعیت را قلب میکنند تا خود را جایگزین مناسبتری برای
حمایت آمریکاییها قلمداد کنند و سلطنتطلبان نیز به تکاپو افتادهاند.
وی با اشاره به فرار و اقامت تعداد زیادی از مدعیان اصلاحطلبی در خارج
کشور نوشت: استخدام یا دادن بورس و کمکهای مالی علنی و غیرمستقیم به این
گروه، بیدلیل نیست، آمریکا و اروپا سالهاست متوجه شدهاند که نباید خود
را مستقیماً با شاخ ایران در بیندازند و به همین دلیل از تغییر تدریجی در
ایران توسط اصلاحطلبان حمایت کردهاند.
حبیبینیا نوشت: علناً دست به دامن وزیر خارجه آمریکا شدن امری است که حتی
سلطنتطلبان نیز طی 33 سال گذشته ـ حداقل در گفتار رسمی ـ با چنین صراحتی
از آن سخن نگفتهاند در حالی که حمایت خارجی بدون چشمداشت نمیشود، مادر
بزرگ من مثلی داشت که میگفت این قدر که زور میاری به نایات، زور بیار به
پایت.
* باراک: هر روز به محو اسرائیل از نقشه نزدیکتر میشویم
یک روزنامه صهیونیستی، گندهگوییهای سران اسرائیل درباره تهدید نظامی علیه ایران را جنگ روانی و حربه تبلیغاتی توصیف کرد.
هاآرتص هدف تبلیغات مقامات این رژیم را ایجاد جو روانی و تحریک کشورهایی
چون روسیه و چین برای اعمال فشار به ایران دانست و افزود: هزینه اعمال فشار
برای اسرائیل و همپیمانانش بسیار کمتر از ایجاد یک جنگ میباشد و به همین
دلیل است که آنها تبلیغات رسانهای گستردهای در این زمینه به راه
انداختهاند.
این روزنامه اسرائیلی با بیان اینکه تهدیدات علنی تل آویو علیه تهران برای
ساکنان اسرائیلیها موجه و قابل پذیرش نیست، تصریح کرده است: این تهدیدات و
تبلیغات حتی برای بسیاری از مقامات وین، نیویورک، لندن و واشنگتن هم
توجیهی ندارد، ادامه دادن چنین بازیهایی منجر به واکنشی میشود که خود
اسرائیل را به خطر خواهد انداخت.
ایهود باراک وزیر دفاع رژیم صهیونیستی پریروز به بی بی سی گفته بود «هر
روزی که میگذرد به حمله به ایران نزدیکتر میشویم و هر روزی که میگذرد
به یک معنا ما به محو اسرائیل از نقشه زمین نزدیکتر میشویم.»
البته بخشی از این گزاره که شهادت درباره وخامت اوضاع اسرائیل است از باب
شهادت درباره خود پذیرفتنی است اما بخش دیگر گفته وی، نه از عهده اسرائیل
کوچک که از حتی از عهده آمریکاییهای سرشکسته از جنگ عراق و افغانستان هم
برنمیآید.
جمعه گذشته سارکوزی رئیس جمهور فرانسه در حاشیه اجلاس کن گفت: صحبت درباره
گزینه نظامی علیه ایران ایده بسیار خطرناکی است، ما در دیدار با سران
کشورها، درباره موضع ایران این گونه سخن نمیگوییم.
افرایم هالوی رئیس اسبق سرویس موساد نیز به رادیو اسرائیل گفته است: درگیری
نظامی اسرائیل با ایران، برای مدت 100سال بر اوضاع خاورمیانه تاثیر منفی
میگذارد، بنابراین باید به روش دیگری متوسل شد.
* گزارش خواندنی مأمور سیا از ملاقات با قاسملو در بغداد
رئیس وقت گروه اطلاعاتی سفارت آمریکا در بغداد، گزارش جالبی از عملکرد
عبدالرحمن قاسملو (رئیس گروهک حزب دموکرات کردستان) در ارتباط با
آمریکاییها، رژیم صدام و گروهکهای ضدانقلاب تهیه کرده بود.
براساس یکی از اسناد محرمانه سفارت آمریکا در بغداد که در تاریخ 16 فوریه
1988 (27 بهمن 1366) تهیه شده، قاسملو با رئیس گروه اطلاعاتی سفارت ملاقات
کرده و اطلاعاتی را در اختیار وی گذاشته است، این سند چند ماه پیش توسط
ویکی لیکس منتشر شده و اکنون از سوی سایت اینترنتی وابسته به بنی صدر
مجدداً منتشر شده است.
گزارش رئیس گروه جاسوسی «سیا» حاکی است: قاسملو 10 فوریه از کوهها پایین
آمد و در بغداد با صدام ملاقات کرد اما برخلاف رجوی، از اینکه با صدام عکس
داشته باشد، پرهیز میکند... رئیس گروه [اطلاعاتی آمریکا در بغداد ] نزد
سفیر سوئد وساطت کرد تا قاسملو با وی ملاقات کند، قاسملو عمیقا آزرده خاطر
است از اینکه رئیس جمهور آمریکا [ریگان] با مشتی از بنیادگرایان عقب افتاده
افغانی [طالبان بعدی] ملاقات کرده و اصرار به بزرگ کردن گروههای مخالف در
نیکاراگوئه که هیچ شانسی ندارد، دارد اما هیچ توجهی به گروههایی چون حزب
دموکرات که برای ارزشهای جهانی حقوق بشری میجنگند، نمیکند.
مأمور ارشد سازمان سیا مستقر در بغداد گزارش خود را این گونه ادامه میدهد:
قاسملو [«] ادعا میکرد[»] بین 10 تا 12هزار نیروی مسلح تحت فرماندهی دارد
و خواستار پول یا اسلحه نیست بلکه در پی حمایت سیاسی و معنوی است، وی از
افشای منابع مالی خود ابا داشت و مدعی بود که هر خانواده کرد به آنها
کمکهای داوطلبانه میکند اما در طول مذاکره معلوم شد که حزب دموکرات
کردستان بخشی از مخارج خود را از راه قاچاق به دست میآورند.
در گزارش سفارت آمریکا مربوط به بهمن ماه 1366 [ماههای پایانی جنگ تحمیلی]
آمده است: قاسملو اظهار داشت که اگر [امام] خمینی از دنیا برود در ایران
به ویژه تهران آشوب خواهد شد... او پذیرفت که اخیرا به علت بمباران شدید
مواضعش از سوی ایران مجبور به انتقال ستاد خود شده است... قاسملو مایل نبود
درباره ملاقاتش با صدام صحبت کند، او گفت که برخلاف رجوی رئیس سازمان
مجاهدین خلق [منافقین]، مطلقا میل نداشت با صدام در عکسی دیده شود و یا در
مورد سفرش به بغداد اطلاعرسانی شود، به نظر او اینکه معلوم شود با صدام
ملاقات کرده، انعکاس خوبی در ایران ندارد، رئیس گروه [اطلاعاتی سازمان سیا
در عراق] به او فشار آورد که چه کسی در عراق مسئول مسائل مربوط به کردهاست و
قاسملو گفت صدام مسئول است، این به کنار، به گفته وی، در موضوعات روزانه 3
فرد مهم در عراق هستند، صدام و عدنان خیرالله وزیر دفاع و علی حسن المجید.
سفارت آمریکا در گزارش خود به وزارت خارجه میافزاید: قاسملو ملایمتش را از
دست نداد که بخواهد از عراق انتقاد کند اما در عین حال نتوانست جلوی خود
را از نکته پرانی هم بگیرد و گفت که نسبت به رژیم عراق حالت تحقیر دارد، او
میگوید از آمدن به عراق مگر اینکه مطلقا لازم باشد اجتناب میکرده است.
قاسملو مجبور به پذیرش این نکته شد که جامعه ایران جامعهای پویاتر است،
میگفت «بله در ارومیه، مردم هر زمان که دلشان بخواهد میتوانند به آمریکا
زنگ بزنند و مسافرت نیز آزاد است».
رئیس گروه اطلاعاتی سازمان سیا در این گزارش درباره ملاقات قاسملو با
اپوزیسیون مینویسد: قاسملو پذیرفت که حزب دموکرات محتاج اتحاد با دیگر
گروههای اپوزیسیون ایرانی است زیرا بدیهی است که به تنهایی نمیتواند رژیم
را واژگون کند، او پذیرفت که رژیم اسلامی ایران، پایگاه حمایتی وسیعی در
میان مردم دارد و سرنگونی آن آسان نیست.
رئیس گروه [اطلاعاتی سفارت] در مورد امکان یک اتحاد با رجوی ـ که در حال
حاضر گزارش شده بود در حال انجام عملیات نظامی در شمال بود ـ پرسید.،
قاسملو، رجوی را «بیاعتبار و آماتوری که حداکثر 1200 نفر نیرو دارد اما
دارای دستگاه تبلیغاتی خوبی است» توصیف کرد.
به گفته قاسملو، سازمان مجاهدین هیچ توانایی واقعی برای عملیات در ایران
ندارد، او میگوید در واقع از میان تمام گروههای اپوزیسیون، فقط حزب من
است که توانایی قابل توجهی دارد.
این گزارش اطلاعاتی در معرفی قاسملو مینویسد: وی متولد 1930 و تحصیل کرده
کالج آمریکایی در تهران است و بعدها در پاریس به دانشگاه رفت، او برنده یک
بورس تحصیلی از دانشگاه پراگ شد.
یادآور میشود قاسملو 5 ماه پس از این حضور رمزآلود در بغداد، به تاریخ
13ژوئیه 1989 در وین اتریش و در جریان یک تسویه حساب مربوط به گروهکهای
اپوزیسیون مقیم خارج به قدرت رسید، با توجه به اظهارات قاسملو در دیدار
مامور اطلاعاتی آمریکا، میتوان سازمان منافقین را در این تسویه حساب دخیل
دانست هرچند که بنابر اظهارات پرادعای وی در نفی سایر گروهکها میتوان
احتمال داد اغلب گروهکها مایل به حذف وی بودهاند.
* کودتای اپوزیسیون تزریقی علیه اپوزیسیون تحمیقی در VOA
به دنبال اوجگیری تسویه حسابهای داخلی در صدای آمریکا و اخراج شماری از
همکاران آن، شبکه بالاترین گروه برنده این درگیریها را «اپوزیسیون تزریقی»
خواند.
بالاترین با اشاره به اخراج سازگارا، صحتی، بختیار، باطبی و چالنگی نوشت:
اپوزیسیون دستسازی که مدتها در آب نمک خوابانده شده بود، اکنون مقابل
دوربینهای VOA قرار گرفته است، شرح وظیفه این اپوزیسیون تزریقی ایجاد
اختلاف در میان نیروهای اصیل و شناسنامهدار مخالف جمهوری اسلامی و به
انحراف کشاندن مبارزات و انحراف توجهات به حاشیهها است، مشکلات ایجاد شده
در برنامههای اخیر صدای آمریکا و به ویژه برنامه تفسیر خبر را میتوان در
این راستا دید، ناهماهنگیهای اندکی که در برنامه تفسیر خبر وجود داشت،
رامین عسگرد را واداشت که دست به اخراج چهرههای مخالف با «اپوزیسیون
تزریقی» بزند، عباس فخرآور (ملقب به پریوش) نمایندگی گروه «اپوزیسیون
تزریقی» را برعهده دارد.
متهم کردن گروه برنده در درگیریهای داخلی VOA به «اپوزیسیون تزریقی» در
حالی است که برخی مدیران آمریکایی با بدگمانی شدید به اخراجیهای VOA
مینگرند و معتقدند آنها طی چند سال اخیر، یکی از عوامل مهم از خاصیت
انداختن اپوزیسیون و کم شعور نشان دادن آن هستند، آنها به اشتباه کسانی چون
سازگارا و باطبی و صحتی را نفوذی تلقی کردهاند.