یادگیری از گذشته؛
1. متجاهر به فسق، یعنى کسى که آشکارا و علنى گناه مى کند، که غیبت کردن از او در همان گناه جایز است.
2. غیبت کردن مظلوم از ظالمى که بر او ظلم کرده، نسبت به آن ظلم.
3. در مورد مشورت، که اظهار عیب به قصد نصیحت مشورت کننده، در حدّى که نصیحت محقّق شود، جایز است.
4. غیبت بدعت گذار در دین، و کسى که موجب گمراهى مردم مى شود.
5. غیبت براى اظهار فسق شاهد، یعنى اگر کسى که شهادت مى دهد فاسق است،
غیبت او به اظهار فسق او، براى آن که به شهادت او حقّى ضایع نشود، جایز
است.
6. غیبت کردن از شخصى براى دفع ضرر از جان یا عرض یا مال آن شخص.
7. غیبت کردن از گناهکار به قصد بازداشتن او از آن گناه، در صورتى که به غیر آن بازداشتن او ممکن نباشد.