به گزارش پایگاه 598 به نقل از دنیای اقتصاد ؛ ما هشت سال دفاع مقدس داشتيم، در مورد اين هشت سال ميشود تا هشتاد سال
فيلم ساخت و هنوز فيلمهاي دفاع مقدس حتي ذرهاي از جنگ را بازگو
نكردهاند.» اين بخشي از سخنان مصطفي رزاقكريمي كارگردان فيلم تحسين شده
«خاطراتي براي تمام فصول» در گفتوگو با روزنامه «دنياياقتصاد» است. در
اين سالها البته فيلمهاي بسياري هم درباره جنگ ساخته شدهاند و سينماي
ايران در اين عرصه در اواخر دهه 60 و اوايل دهه 70 دوران درخشاني را پشت سر
گذاشت و فيلمهاي نسبتا موفقي در اين ژانر ساخته شدند. فيلم عقابها و
كانيمانگا در دهه 60، آژانس شيشهاي و ليلي با من است در دهه 70 و
سهگانه اخراجيهاي1 و 2 و 3 در دهه 80 پرفروشترين فيلمهاي سينماي دفاع
مقدس در كشور بودهاند.در اين گزارش به پرفروشهاي اين ژانر پرداختهايم.
اخراجيها (مسعود دهنمکی، دهه 80)
نخستين
فيلم دفاع مقدس و دومين اثر كه پس از فيلم «آتشبس» توانست رکورد میلیاردی
را قاطعانه از آن خود کند «اخراجيها»، اولین ساخته مسعود دهنمکی بود.
دهنمکی با دستمایه قرار دادن ماجراي اخراجیها که داستانی مستند بود، فیلم
خود را با حضور جمعی از ستارگان سینمای ایران جلوي دوربين برد. این فیلم
شاید بعد از «لیلی با من است» دومین فیلم مهم سینمایی باشد که جنگ تحمیلی
را با زاویه طنز مینگرد و البته دهنمکی در مقابل کمال تبریزی کمترین خط
قرمز ممکن را در پرداختن به این موضوعات داشته است. دهنمکی توانست در دو
فیلم بعدی خود نیز به فروشهای میلیاردی دست پیدا کند و نام خود را به
عنوان پولسازترین کارگردان سینمای ایران ثبت كند. «اخراجيها 3» با فروشي
معادل پنج ميليارد و 900 ميليون تومان، «اخراجيها 2» با فروش سه ميليارد و
750 ميليون تومان و «اخراجيها1» با فروشي معادل 2 ميليارد و 400 ميليون
تومان ركوردداران سينماي ايران از لحاظ ميزان فروش هستند.
عقابها (ساموئل خاچیکیان، ۱۳۶۴)
پرتماشاگرترين
فیلم دفاع مقدس سینمای ایران که در بهترین زمان ممکن ساخته شد و به نمایش
درآمد. استفاده از بازیگران معروف و محبوب از جمله سعید راد که در آخرین
لحظات برای ایفای نقش اول انتخاب شد، در کنار ریتم پرکشش فیلم، فیلمنامه
جذاب و پرداخت مناسب همه دلایلی بود که موجب شد، فیلم به مذاق تماشاگر خوش
آید و صفهای طولانی در کنار سینماهای نمایشدهنده عقابها پدید آمد. هرچند
فقر از سر و روی فیلم میبارید و در تمامی صحنههای پرواز هواپیماها، جنگ
هوایی با استفاده از فیلمهای مستند روی میز مونتاژ ساخته شد اما عقابها،
با ۱۶ میلیون تومان فروش در اکران اول تهران، در حالي كه ۳۰ درصد جمعیت ۶
میلیونی تهران فیلم را دیدند، پرفروشترین فیلم سال ۱۳۶۴ لقب گرفت.
کانی مانگا (مرحوم سیفالله داد، ۱۳۶۷)
كانيمانگا،
نسبت به همتايش «عقابها» فيلم بسيار بهتري بود، اما نتوانست ركورد فروش
آن فيلم را جابهجا كند. اگر عقابها درست در بحبوحه جنگ هوایی ایران و
عراق روی پرده آمد، اکران کانیمانگا مصادف شد با پذیرش قطعنامه و پایان
جنگ. صحنههای نبرد هوایی در کانیمانگا، بر خلاف عقابها روی میز مونتاژ
ساخته نشد و برای اولین بار در سینمای ایران، صحنههای نبرد هلیکوپتر به
یمن امکاناتی که سیفالله داد فراهم کرد، بازسازی شد. پرفروشترین فیلم سال
۱۳۶۷ با رقمی نزدیک به ۱۲ میلیون تومان که در اکران شهرستانها هم بسیار
موفق بود، تا سالهای سال اکران میشد و میفروخت. اين فيلم را نزديك به يك
ميليون نفر تماشا كردند.
افق (مرحوم رسول ملاقلیپور، ۱۳۶۸)
«افق»،
نشانه عزم راسخ سازندهاش برای ساخت یک فیلم جنگی پرفروش و خوشساخت و
حرفهای بود. جلوههای ویژه در افق، اهمیت بسزایی داشت. در این فیلم شاهد
انفجارهای پیاپی بوديم تا منطق و دلیل. به همین جهت افق به مذاق تماشاگر
عام خوش آمد. افق، اگر چه در کارنامه سازندهاش فیلم شاخصی نیست؛ اما در
میان فیلمهای سینمایی دفاعمقدس یکی از شاخصترینهاست. دومین فیلم پرفروش
تهران در سال ۱۳۶۸ كه نزديك به يك ميليون نفر آن را تماشا كردند، با رقمی
حدود ۱۶ میلیون تومان و پرفروشترین فیلم همین سال در اکران شهرستانها
متعلق به همين فيلم رسول ملاقليپور است.
آژانس شیشهای (ابراهیم حاتمیکیا، ۱۳۷۷)
«آژانس
شیشهای» در فضای ملتهب سیاسی آن سالها، فیلمی جنجالآفرین بود و از خطری
خبر میداد که جامعه ایران آن روز را تهدید میکرد: شکاف نسل جنگ رفته و
عامه مردم. این شکاف حتی میتوانست به درگیری مسلحانه و گروگانگیری تبدیل
شود و عمیق و عمیقتر شود. فیلم پس از موفقیت در جشنواره فجر سال ۷۶ به
اکران درآمد و مورد استقبال مردم قرار گرفت. دومین فیلم پرفروش سال ۱۳۷۷
رقمی حدود ۱۷۰ میلیون تومان فروخت و باعث شد جايگاه حاتمیکیا در سينماي
ايران بيشتر از گذشته به تثبيت برسد