به گزارش پایگاه 598 به نقل از دنیای اقتصاد ؛ امروزه هویت نام تجاری همانند سرمایه برای سازمان و محصولات آن ارزش
میآفریند و از این رو ارتقای نام تجاری در بسیاری موارد به استراتژی تبدیل
میشود. در امر صنایع دستی نیز این موضوع باید مورد توجه قرار گیرد. مزیت
رقابتی عاملی است که سبب ترجیح سازمان یا کالا بر رقیب توسط مشتری میشود.
این مفهوم در کسبوکار، بهخصوص در شرایط رقابتی، نهایت اهمیت را داشته و
تمامی تلاشهای سازمان برای نوآوری، کیفیت، بهرهوری و مدیریت را معنا
میبخشد. تغییرات مزیت رقابتی صنایع دستی همبستگی زیادی با تغییرات سهم
بازار و بازده سرمایه دارد و به همین دلیل از این متغیرها بهعنوان شاخص
سنجش مزیت رقابتی نیز استفاده میشود. بنگاهها در محیط رقابتی چنانچه به
دنبال سودآوری بهتر، سهم بازار بالاتر و بازده سرمایه بیشتر هستند، باید
مزیتهای رقابتی خود را تقویت کنند و این امر ازطریق استراتژی و دستیابی به
جایگاه برتر رقابتی حاصل میشود.
چگونه میتوان مزیت رقابتی آفرید؟
روشهای دستیابی به مزیت رقابتی
بیشمار است، ولی همه آنها بدون استثنا از گذر خلق ارزش (بیشتر از رقیب)
برای مشتری، مزیت رقابتی میآفرینند. خلق ارزش برای مشتری و شکلگیری مزیت
رقابتی برای صنایع دستی متناظر با یکدیگر هستند و هرگاه اولی حاصل شود،
دومی نیز در پی خواهد بود. مفهوم ارزش در مباحث مدیریتی جایگاه ویژهای
دارد. درک مفهوم ارزش از دیدگاه مشتری و آگاهی از چگونگی شکلگیری آن،
پنجرهای به سوی مفاهیم ارزشمند مدیریتی میگشاید. ارزش از دیدگاه مشتری
عبارت است از مجموعه فایدههایی که از یک محصول (کالا یا خدمات) نصیب او
میشود، منهای کلیه هزینههایی که از این بابت متوجه او میشود.
نام تجاری و ارزش
یکی
از مطلوبیتهای مشتری در انتخاب یک محصول، نام تجاری معتبر و هویتساز
است. در بسیاری از بازارها، نام تجاری هویت ویژهای برای مالک محصول
میآفریند و او را به گروه خاصی از جامعه پیوند میدهد. تملک و استفاده از
محصولاتی که به طور متمایزی کیفیت و قیمت بالا به نام آنها پیوند خورده
است، خریدار را به طبقه پردرآمد جامعه منتسب میسازد. از نظر روانشناسی این
گونه کالاها علاوه بر کاربرد ظاهری برای مشتری، تشخص و اعتماد به نفس
میآفریند و از این رو مشتری آماده است برای آن بهای متفاوتی بپردازد.
علاوه بر این، نام تجاری برتر به طور ناخودآگاه برای مشتری به مفهوم کیفیت
بهتر محصول است. مشتری با خرید یک محصول با نام برتر تجاری باور دارد که در
مقابل پول خود چیز با ارزشی دریافت کرده است. پروفسور دیوید اکرز استاد
برجسته بازاریابی در تحقیقات خود به این یافته رسیده است که به عنوان یک
قاعده کلی، نام تجاری قوی برای مردم به مفهوم کیفیت بهتر است. واقعیت این
است که نام تجاری همانند سرمایه، فناوری و مواد اولیه در ایجاد ارزش افزوده
برای یک سازمان نقش دارد و از این رو مدیریت نام تجاری به یکی از مهمترین
نقشهای مدیران امروز تبدیل شده است؛ امری که اغلب در حوزه صنایع دستی
نادیده گرفته میشود.
استراتژی نام تجاری
یکی از
معمولترین روشهای ارتقای نام تجاری، صنعت دستی موردنظر، تبلیغات است.
تبلیغات چنانچه به طرز صحیحی طراحی و اجرا شود نقش موثری در ارتقای نام
تجاری و ایجاد نما برای سازمان خواهد داشت؛ هرچند باید توجه داشت که
تبلیغات صرفا یک ابزار است و هدف از به کارگیری آن ارتقای نام تجاری و
توسعه بازار است. این مفهوم به بهترین نحو توسط مدیرعامل شرکت ایتیاندتی
به این گونه بیان شده است که تبلیغ خوب آن نیست که مردم خوششان بیاید،
بلکه آن است که فروش را بالا ببرد. تبلیغات باید به نام تجاری هویت بخشد و
آن را با ویژگی مورد علاقه بازار پیوند بزند.
در این صورت نام تجاری
هویت پیدا میکند و برای مشتری ارزش میآفریند. اولین و مهمترین شرط
اثربخشی تبلیغات در ارتقای نام تجاری، پیوند دادن آن با یک یا چند ویژگی
متمایزکننده محصول است؛ ویژگیهایی که برای بازار صنایع دستی دارای ارزش
باشد و به سادگی توسط رقیب قابل دستیابی یا تقلید نباشد. برای ارتقای نام
تجاری باید یک یا چند ویژگی متمایزکننده محصول (از دید مشتری) را شناسایی و
تبلیغات را بر آنها متمرکز ساخت. لازمه اثربخشی تبلیغات، تشخیص صحیح ارزش
از دید مشتری است. چنانچه در این تشخیص خطایی حاصل شود، تمام تلاش و
هزینهها به هدر خواهد رفت. تمایز یک محصول تنها زمانی موفقیتساز است که
بر شناخت مطلوبیتهای مشتری شکل گرفته باشد و در غیر این صورت هیچ تاثیری
بر خلق ارزش برای مشتری (و ایجاد مزیت رقابتی برای سازمان) نخواهد داشت.
شناخت مطلوبیتهای مشتری، کار نسبتا پیچیدهای است. تقسیم بازار به بخشهای
مختلف و تمرکز سازمان بر پاسخگویی به یک بخش خاص از بازار این پیچیدگی را
کاهش و احتمال اثربخشی را افزایش میدهد. بخشبندی بازار به ویژه برای
سازمانهای کوچک که دارای منابع محدودی هستند، یک اقدام موثر به شمار
میآید؛ صنایع دستی نیز در این بخش جای میگیرد. استراتژی نام تجاری با
تشخیص مطلوبیتهای مشتری و انتخاب هوشمندانه هویت متمایز برای محصول خود
نام تجاری را ارتقا میدهد و از این راه برای مشتری ارزش و برای سازمان
موفقیت میآفریند.
در حال حاضر صنایع دستی ایران، فاقد یک نام تجاری
قدرتمند و شناخته شده است. در مواقعی خاص فعالیتهای محدود، پراکنده و فاقد
اصولی مشخص برای ایجاد نام تجاری شکل میگیرد و بعد از مدتی مساله فراموش
میشود. صرفا معرفی یک برند و نام تجاری کارساز نخواهد بود، بلکه آن برندی
مدنظر بوده که توانایی پشتیبانی از کالا را در تمام مراحل بازاریابی داشته
باشد. برند معرفی شده و شناخته شده به لایههای زیرین بازار، همراه با
ایجاد ذهنیتی مطلوب و مثبت درباره آن، توانایی حل بسیاری از معضلات
بازاریابی صنایع دستی کشور را خواهد داشت.
منبع: مدیریت بازاریابی صنایع دستی و هنرهای دستی/ دفتر پژوهشهای فرهنگی