روزنامه شرق: زنی اسفند دوسال قبل به پلیس خبر داد همسایهاش به نام مژگان به قتل رسیده و سر او را بریدهاند. این زن که بهشدت ترسیده بود از ماموران خواست هرچه زودتر خود را به خانه مژگان برسانند. وقتی کارآگاهان به محل رفتند با توجه به جراحتهایی که روی بدن مقتول وجود داشت احتمال دادند جواهرات او به سرقت رفته باشد. این در حالی بود که کودک دوساله مژگان هم بالای سر مادرش رها شده بود. زنی که جسد را پیدا کرده بود مورد بازجویی قرار گرفت.
او گفت: «مدتی بود که صدای گریه کودک را میشنیدم چون مژگان روی بچهاش خیلی حساس بود و اجازه نمیداد او گریه کند متعجب شدم و برای اینکه ببینم چه مشکلی پیش آمده به خانه او رفتم و متوجه شدم در خانه باز است. چندباری مژگان را صدا کردم جوابی نداد صدای گریه بچه در خانه پیچیده بود. وقتی وارد شدم دیدم بچه بالای سر جسد مادرش نشسته و گریه میکند. صحنه خیلی وحشتناک بود. سر مژگان را کاملا از تنش جدا کرده و روی سینهاش گذاشته بودند. او زن پاک و خوبی بود و من هیچوقت ندیده بودم با کسی دعوا کند یا درگیر شود.»
وقتی بازپرس خانواده مژگان را مورد بازجویی قرار داد، پدر این دختر گفت به خواهرزادهاش مشکوک است. این مرد توضیح داد از آنجایی که ناصر معتاد است احتمال اینکه برای سرقت وارد خانه مژگان شده باشد زیاد است. ماموران چندروز بعد ناصر را پیدا و بازداشت کردند. این جوان در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت: «بهشدت اعتیاد داشتم و برای اینکه مواد تهیه کنم از مژگان پول میخواستم به همین دلیل هم او را کشتم حالا خیلی عذاب وجدان دارم و درخواست میکنم من را هرچه زودتر قصاص کنید.»
در حالی که پرونده قتل مژگان روند قانونی خود را طی میکرد خانواده این زن خبر دادند پدر مژگان بهصورت ناگهانی از خانه خارج شده و دیگر برنگشته است. اینبار پیداکردن سرنخی از پدر مژگان در دستور کار پلیس قرار گرفت اما با توجه به گذشت دوسال هیچ ردی از او پیدا نشده و به این ترتیب پرونده تکمیل و کیفرخواست صادر شد و از آنجایی که یکی از اولیایدم حضور نداشت دادستانی از سوی پدر مژگان برای متهم درخواست قصاص کرد. سپس پرونده برای رسیدگی به شعبه71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. روز گذشته جلسه رسیدگی به اتهام ناصر تشکیل شد. بعد از اینکه نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و از کیفرخواست دفاع کرد، مادر و همسر مقتول نیز شکایت خود را مطرح کردند و خواستار قصاص متهم شدند.
در ادامه ناصر در جایگاه حاضر شد. او که 26ساله است با قبول قتل گفت: «به کوکایین و شیشه اعتیاد شدیدی داشتم و چندسال بود که مصرف میکردم. با اینکه کابینتساز بودم و پول خوبی بهدست میآوردم اما کفاف خرج موادم را نمیداد. روز حادثه برای اینکه از مژگان پول بگیرم به خانه او رفتم مژگان حاضر نشد به من کمک کند و گفت پولی ندارد. با او درگیر شدم و مژگان را خفه و بعد هم سرش را از تنش جدا کردم. بچهاش در خانه بود اما به او آسیبی وارد نکردم و خانه را گشتم تا پول پیدا کنم. نتوانستم جای پولها را پیدا کنم النگو، انگشتر و گوشواره مژگان را از بدنش جدا کردم و با خودم بردم و بعد که مواد خریدم و کشیدم از کاری که کرده بودم پشیمان شدم.»
متهم گفت: «از کاری که کردهام خیلی پشیمان هستم. واقعا دیگر دلم نمیخواهد زندگی کنم و از شما و اولیایدم هم خواهش میکنم تا هرچه زودتر حکم قصاص را اجرا کنید چون توان تحمل اینهمه عذاب را ندارم.»
بنابر این گزارش، هیات قضات بعد از پایان جلسه محاکمه برای صدور رای وارد شور شدند و متهم را به جرم قتل، به قصاص و به جرم سرقت جواهرات مقتول به 10سال حبس محکوم کردند.