به گزارش پایگاه 598، در ستون اخبار ویژه کیهان آمده است:
اگر نمیترسید چرا میلرزید؟!
ارگان فتنهگران حلقه لندن ضمن مصاحبه با دو عضو حزب افراطی و منحله مشارکت به گروه منتقد «ندا» (نسل دوم اصلاحطلبان) حمله کرد.
حمیدرضا
جلاییپور در مصاحبه با «جرس»، گروه ندا را «اصلاحطلب بدلی» توصیف کرد و
گفت: این حزب چندان تاثیرگذار نخواهد بود چون جوانمحور است، نماینده گروه
اجتماعی جدیدی نیست، از همین ابتدا از همراه کردن چهرههای با نفوذ و
سنگین وزن سیاسی ناکام بوده و تا آنجایی که من اطلاع دارم حتی برخی از
بچههایشان هم بعد از انتشار چند نقد مستدل به ندای ایرانیان در هفتههای
گذشته از آن فاصله گرفتهاند. همچنین کیانوش راد عضو فراکسیون مشارکت
درمجلس ششم با حمله به نو اصلاحطلبان که منتقد تندرویهای گذشته جریان
اصلاحات هستند گفت: آنها در فضای سایه روشن حرکت میکنند و این قابل قبول
نیست.
در حالی که مشارکتیها واضع شعار عبور از خاتمی بودند
کیانوش راد مدعی شد، تشکیلات ندا را باید با عیار خاتمی سنجید و آنها باید
نسبت خود را با سران جنبش سبز معلوم کنند.«ندا» شعارهایی مانند خروج از
حاکمیت، فتح سنگر به سنگر و آشوبگری علیه قانون را که از سوی طیف تندرو
اصلاحطلبان انجام گرفته به نقد کشیده و خواستار عبور از این
رویکردهاست.مدعیان اصلاحات و فتنهگران توضیح نمیدهند که اگر آنگونه که
ادعا میکنند، تشکیل گروه ندا را بیاهمیت میدانند، چرا اینهمه از آن
عصبانی هستند و بیشترین اظهارنظرهای خود را به تخریب چهره این گروه اختصاص
دادهاند؟! و بالاخره اگر وحشت نکردهاند چرا اینطور میلرزند؟!
سنای فرانسه: ما بزرگترین بازنده تحریمها هستیم سنای
فرانسه، این کشور را بزرگترین بازنده تحریمها علیه ایران عنوان کرد.بر
اساس گزارش تهیه شده از سوی هیئت کمیسیون مالی مجلس سنا، «فرانسه بزرگترین
بازنده در تحریمهای اعمال شده علیه ایران است.» به گزارش روزنامه
هافینگتونپست در این گزارش آمده است «اجرای دقیق و شدید و حتی متعصبانه
تحریمها علیه ایران، تندروی بوده و با استراتژی اتخاذ شده توسط رقبایمان
به شدت مغایرت داشته است.» در واقع این رقبا برای دفاع و حفظ منافع خود در
بازگشت به ایران منتظر اجازه دیگران ننشستهاند.این هیئت که در تاریخ 22 تا
29 آوریل به ایران سفر کرده همچنین خاطرنشان میسازد بانکهای فرانسوی و
اروپایی تحت فشار حقوق قضایی آمریکا که به سیاست دوگانه دامن میزند، رشته
کار را از دست دادهاند. این در واقع تزویر به سبک آمریکایی است. این
دورویی، بهویژه با حضور بسیاری از شرکتهای آمریکایی در محل که تحریمها
را دور زدهاند، نمود پیدا میکند.
به گزارش هافینگتونپست این
هیئت مشخص کرده که چه کسی بیشترین ضرر را از تحریمها متحمل شده، در این
گزارش آمده «در حقیقت تحریمها نه تنها برای ایران، بلکه برای شرکتهای
غربی، بهویژه اروپایی و علیالخصوص فرانسوی نیز، دردناک و ناراحتکننده
است، چرا که آنها مبادلات مهمی با ایران داشتند. به هر حال، تحریمها بیشتر
به کشورهای اروپایی ضرر وارد کرده تا آمریکا و از این حیث، فرانسه در
جایگاه اول قرار دارد.» این گزارش همچنین به تاثیرات محدود تحریمها بر
اقتصاد «مقاومتی» ایران اشاره میکند و اینکه این اقتصاد «علیرغم ضعیف
شدن، فاصله زیادی با فروپاشی دارد.»
در بخش دیگری از گزارش آمده
است: مبادلات بازرگانی فرانسه با ایران از 4 میلیارد یورو در سال 2004 به
500 میلیون یورو در سال 2013 کاهش یافته که این حاصل سقوط ناگهانی صادرات
از زمان اعمال تحریمها در سال 2012 بوده است، چرا که «صادرات به میزان 52
درصد در فاصله سالهای 2011 و 2012 و سپس به میزان 38 درصد بین سالهای
2012 تا 2013 کاهش داشته».هافینگتونپست افزود: وقوع این وضعیت به دلیل
اعمال تحریم به نظر منطقی میرسد، ولی این هیئت به عدم تاثیرگذاری آن اشاره
میکند و اینکه «در محل، شرکتهای آسیایی و ترکیهای جایگزین شرکتهای
فرانسوی و اروپایی شدهاند.» یکی از نمونههای آشکار صنایع اتومبیلسازی
فرانسه است که بیشترین آسیب و ضرر را از تحریمها متحمل شده است.
در
گزارش سنای فرانسه آمده است: «شرکتهای ما، رنو و بهویژه پژو، قبلا
از پیشروان این صنعت در ایران محسوب میشدند ]بیش از 35 درصد بازار[، ولی
آنها از این پس فعالیتهای خود را به شدت کاهش دادهاند و پژو حتی
فعالیتهای خود را به طور کامل متوقف کرده و اینها همه به دلیل اعمال
تحریمهای آمریکاست ]...[ رنو که در سال 2012 در حدود 100 هزار اتومبیل در
سال تولید میکرده، فعالیتهای خود را به یکسوم کاهش داده و در این راستا
800 میلیون یورو متضرر شده، پژو که قبل از سال 2012 در حدود 500 هزار
اتومبیل در سال تولید میکرد، همه فعالیتها را متوقف کرد و 900 میلیون
یورو متضرر شد.»روزنامه آمریکایی همچنین نوشت: تحریمهای آمریکا باعث شد تا
بازار ایران تقدیم شرکتهای چینی شود و آنها اکنون 10 درصد از بازار
اتومبیل ایران را به خود اختصاص دادهاند که این میزان قبل از تحریمها
تنها 1 درصد بود.
هیئت فرانسوی تأیید میکند که شرکتهای آمریکایی
از اعمال تحریم علیه ایران سود بردهاند. در این گزارش به سیاست دوگانه
اشاره شده که «حضور شرکتهای آمریکایی، مانند شرکتهای اتومبیل سازی یا
شرکت بوئینگ، مهر تأییدی بر آن است.» این یک سرقت اقتصادی است.
هیئت
فرانسوی افزوده است: «فرانسه تحریمهای مختلف را به شدت و حتی به شکلی
متعصبانه به مرحله اجرا گذاشته». استراتژی فرانسه باعث حیرت بسیاری از
مسئولان ایرانی شده که شاهدند «کشورهای دیگر چطور به صورت مستقیم از منافع
اقتصادی خود دفاع میکنند، در حالی که به نظر میرسد فرانسویها برای
بازگشت منتظر اجازه نشستهاند.»
اعتراض یک اقتصاددان به آمارسازی در دولت «دادن
آمارهای دروغین اقتصادی خدمت به کشور نیست خیانت است».دکتر حسین راغفر
استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا ضمن اعلام این مطلب در واکنش به انتشار خبر
رشد 2/5 درصدی اقتصاد گفت: نمیشود ظرف سه هفته شرایط اقتصادی کشور رشد کند
و رئیس جمهور بگوید از رکود عبور کردیم. کسانی این آمارها را میدهند و با
عجله هم تلاش میکنند از زبان عالیترین مقام اجرایی کشور بیان شود. این
خدمت به کشور نیست، بلکه خیانت است. این خبر خوشی نیز نیست و مردم بهتر
میفهمند که این آمارها صحت ندارد.این اقتصاددان به الف گفت: مردم این
آمارها را باور ندارند چرا که آنها هستند که از نظر اقتصادی با وضعیت بد
مواجه هستند.اقتصاددان اصلاحطلب اضافه کرد: این آمارسازیها اعتماد عمومی
را کم میکند و دولت باید از این اقدامات تبلیغاتی جدا حذر کند.راغفر ادامه
داد: به نظر من ارائه آمارهای نادرست یک نوع بیاعتمادی آمارها را به
دنبال دارد، نهادینه شدن آمارسازی خطرناک است و دولت باید جداً از آمارسازی
خودداری کند.
راغفر ادامه داد: این نرخ رشدی که اعلام میشود
اصلاً هیچ نسبتی با ظرفیت اقتصادی ندارد و متأسفانه میانگین رشد بلند مدت
که حدود سه درصد است نیز اصلاً با ظرفیتهای اقتصادی ایران که میتواند رشد
دو رقمی را نیز به سهولت تجربه بکند خیلی فاصله دارد.وی افزود: تفکر
ورشکستهای متأسفانه حداقل 25 سال است که اقتصاد کشور را رقم میزند کماکان
ادامه دارد و تا اینجا اصلیترین قربانی هم تولید است و مادامی که تولید
صنعتی محوریت صنعت کشور را تشکیل ندهد این فرایندها فقط به بدتر شدن وضعیت
اقتصادی کمک میکند.
چرا دستیابی به توافق هستهای در نیویورک محتمل نیست؟ «دستیابی
به توافق نهایی میان ایران و 5+1 در نیویورک محتمل نیست».خبرگزاری فرانسه
با انتشار این تحلیل و در توضیح دلایل خود نوشت: مهمترین مشکل غنیسازی
است. آیتالله علی خامنهای، رهبر عالی ایران در ماه ژوئیه گفت ایران
میخواهد توانایی غنیسازی خود را در سطح صنعتی افزایش دهد، اما قدرتها از
ایران میخواهند آن را کاهش دهد.فرانس پرس اضافه میکند: غیر از غنیسازی
جنبههای مبهم دیگری نیز در مورد برنامه هستهای ایران وجود دارد و
مهمترین آن طول مدتی است که واشنگتن میخواهد برنامه هستهای ایران با
دامنه بسیار کم پی گرفته شود. واشنگتن به زمانی بیش از 10 سال و تهران به
زمانی بسیار کمتر از آن معتقد است.این گزارش حاکی است: دشواری دیگر سرعتی
است که تحریمها براساس آن لغو میشود و اینکه چطور میتوان کاهش یا لغو
تحریمها را با اقدامات اساسی ایران متناسب کرد.
خبرگزاری فرانسه
با بیان اینکه لغو تحریمها توسط شورای امنیت و کنگره آمریکا که به شدت
بدبین است، یکی دیگر از مشکلات حقوقی در این زمینه است، نوشت: مانع دیگر
برای رسیدن به توافق هستهای، بررسی ابعاد نظامی است.فرانس پرس نوشت: تمدید
مذاکرات برای یک دوره دیگر، با آنکه مذاکرهکنندگان اصرار دارند که 24
نوامبر (3 آذر) را آخرین ضربالاجل برای دست یافتن به توافق میدانند،
کارشناسان گمانهزنی میکنند که تمدید توافق سال گذشته ژنو برای یک بار
دیگر ممکن است، دست کم به دلیل وضعیت بحرانی خاورمیانه. «مارک فیتز پاتریک»
از مؤسسه بینالمللی مطالعات راهبردی میگوید: خوشبختانه گزینه دیگر در
مقابل دست یافتن به توافق نهایی لزوماً به معنای شکست روند دیپلماتیک و
بازگشت به تحریمهای شدید از طرف غرب یا غنیسازی بیشتر ایران نیست، یا
اقدام نظامی در چشمانداز دیده نمیشود. بلکه گزینه دیگر میتواند دست
یافتن به توافق موقت دیگری با شرایط و قوانین متفاوتی مانند توافق برای
تغییر طراحی راکتور اراک باشد به نوعی که پلوتونیوم کمتری تولید کند.
از
سوی دیگر المانیتور وبسایت آمریکایی در گزارشی به نقل از یکی از مقامات
گروه 5+1 نوشت: اصلاً خوشبین نیستیم زیرا اختلافها زیاد است.این مقام که
خواست نامش فاش نشود، افزود: مسأله تعداد (سانتریفیوژ)ها مطرح است، به نظر
گروه 5+1 تعداد سانتریفیوژها باید بسیار محدود باشد اما تعدادی که
ایرانیها در مورد آن صحبت میکنند بسیار بیشتر است. به سختی میتوان این
مواضع را به هم نزدیک کرد.
وی افزود: زمانی که تاریخ دست یافتن به
توافق نهایی را به عقب میبردیم، تصور میکردیم بالاخره نتیجهای حاصل
میشود و ایران قدمی به جلو برخواهد داشت، ممکن است آنها هم نظر مشابهی
مانند ما داشتهاند اما اکنون بسیار از هم فاصله داریم.«رابرت اینهورن»
مقام پیشین مذاکره کننده آمریکایی میگوید به نظر من بن بست اساسی همچنان
باقی است، جان پرکویچ کارشناس بنیاد کارنگی نیز معتقد است فاصله غیرقابل
عبوری میان دیدگاه آمریکا و ایران وجود دارد.
فراموشی عمدی عواقب تلخ طرح گفتوگوی تمدنها رئیس
هیئتمدیره باران گفت روحانی مجددا طرح گفتوگوی تمدنهای خاتمی را مطرح
کند.حسن رسولی با اشاره به جلسه بنیاد باران تصریح کرد: موضوع گفتوگوی
تمدنها که توسط بانی و مبتکر آن یعنی آقای خاتمی در اجلاس رسمی مجمع عمومی
سازمان ملل مطرح شده بود مورد استقبال و پذیرش مجامع جهانی و صلحجویان
دنیا قرار گرفت.رسولی اضافه کرد: فکر میکنیم طرح مجدد این موضوع و بازگویی
آن که در این مقطع که تقریبا تمامی جهان اسلام در معرض تهدید جدی جریانات
افراطی مانند داعش، بوکوحرام، القاعده، طالبان، النصره و سایر شعبات فرعی
مربوطه هستند، قدم اساسی برای اثبات این نکته خواهد بود که گفتمان انقلاب
اسلامی برخلاف جهتگیریهای رسانهای غرب است که با سیاست اسلامهراسی و
با پرداختن به فعالیتهای وحشیانه داعش به دنبال ارائه چهره خشن و مشوش از
اسلام سیاسی معاصر هستند.
خاتمی نیز در جلسه داخلی بنیاد باران
گفته داعش، صهیونیسم و نئوکانهای آمریکا دشمنان گفتوگوی تمدنها
هستند.یادآور میشود بنابر تصریح هیلاری کلینتون گروههایی نظیر طالبان و
داعش دست ساخته دولت آمریکا هستند؛ ضمن اینکه دموکراتها نیز در طول تاریخ
به موازات جمهوریخواهان و نومحافظهکاران بلکه بسیار بیشتر از آنها جنگ و
جنایت به راه انداختهاند. در عین حال دولت اوباما طی یک سال گذشته هویت
واقعی خود را در قبال موضوعاتی نظیر مذاکره و گفتوگو نشان داد و زبان
تهدید و گستاخی را برگزید.
خاتمی و بنیاد باران اشارهای به این
واقعیت تاریخی نکردهاند که آمریکاییها با وجود تظاهر به استقبال از طرح
گفتوگوی تمدنها و کمک به تصویب سال گفتوگوی تمدنها (2001) در سازمان
ملل، همان سال جنگ افغانستان را به راه انداختند و با سخن گفتن از جنگ
صلیبی، اسلام را دین خشونت معرفی کرده و از ضرورت حمله به 24 کشور اسلامی
سخن گفتند. همچنین به خاطر نرمشهای ذلیلانه دولت خاتمی و با وجود
خوشخدمتیهای انجام گرفته در ماجرای اشغال افغانستان، دولت آمریکا ایران
را محور شرارت قرارداد و در حقیقت خاتمی و اطرافیانش باید توضیح دهند که
عایدی ادعای گفتوگوی تمدنها و زمینهسازی برای مذاکره و نرمش با آمریکا
چه چیزی جز گستاخی شیطان بزرگ به همراه داشت؟!