قدرت، سرعت و شتاب ویژگیهایی در خودروهای امروزی
هستند که هیچ حد و مرزی را نمیشناسند. آیا خودرویی را میتوانید نام ببرید
که قدرت آن برای جثهاش کمتر از آنچه باشد که فکر میکنید؟ امروزه تنها
تعداد اندکی هستند که قدرت کمی تولید میکنند و اغلب، حتی خودروهای هاچبک
شهری، قدرتهای قابل قبولی دارند.
چند سالی است که آلمانیها، سدانهای لوکس و
خانوادگی را به یک نیروگاه اتمی نیرومند تجهیز میکنند. برای درک بهتر این
مسأله بد نیست بدانید که سه دستگاه سدان حاضر در این آزمایش، مجموعاً ۱۶۵۷
اسببخار قدرت تولید میکنند که از مجموع دو سوپراسپرت ویرون ۱۲۰۰
اسببخاری با شورلت کوروت استینگرِی ۴۵۵ اسببخاری هم بیشتر است! بنابراین
امروزه قدرت و سرعت به یکی از عناصر کلیدی برای مشتریان تبدیل شده است که
به هنگام خرید به آن توجه ویژهای دارند. از اینرو سه دستگاه از
قویترین سدانهای لوکسِ اسپرت آلمانی گرد هم آمدهاند تا بهترین آنها
برگزیده شود.
معرفی یکی از حاضرین در این
رقابت، پورشه پانامرا توربو با موتور هشت سیلندر خورجینی تویین توربو ۴٫۸
لیتری و ۵۲۰ اسببخار قدرت است. از سوی دیگر آئودی با مدل RS7 شرکت کرده
که با موتور ۸ سیلندر خورجینی به یاری ۴ لیتر حجم و تویین توربو میتواند
۵۶۰ اسببخار تولید کند و اما نیرومندترین شرکتکننده این گروه، خودرویی
نیست جز CLS63 AMG که با موتور هشت سیلندر خورجینی تویین توربو و ۵۷۷
اسببخار، قویترین خودرو این رقابت محسوب میشود. تنها جای یک سدان در
این رقابت خالی است، سدان اسپرت بامو M6 گرن کوپه که در زمان آزمایش در
دسترس نبود.
صفر تا ۱۰۰ بدون
وقفه، هر سه به پیست اتومبیلرانی برده میشوند تا حداکثر توانایی خود را
به نمایش بگذارند. جالب آنکه کندترین سه تفنگدار آلمانی، مرسدسبنز و
پورشه بودند که شتاب صفر تا ۱۰۰ آنها ۳٫۴ ثانیه بود و سریعترین آنها،
آئودی RS7 بود که در تنها ۳٫۲ ثانیه میتوانست به سرعت یکصد کیلومتر بر
ساعت برسد. ۳٫۲ ثانیه برای یک سدان لوکس چهار دَر. حتی کمتر سوپراسپرتی
میتواند به گرد پای آن برسد.
مسیر ۴۰۰ متر زمان
و سرعت به دست آمده برای مسافت یک چهارم مایل (۴۰۰ متر) نیز تعجببرانگیز
بود. کندترین در میان این سه رقیب، پورشه پانامرا توربو با ۱۱٫۸ ثانیه و
حداکثر سرعت ۱۸۷٫۲ کیلومتر بر ساعت بود. مرسدسبنز این مسیر را در ۱۱٫۷
ثانیه با حداکثر سرعت باورنکردنی ۱۹۷٫۴ کیلومتر بر ساعت طی کرد و بازهم
RS7 بود که گوی سبقت را از رقبای سرسختش ربود. آئودی زمان ۱۱٫۶ ثانیه را
ثبت کرد اما حداکثر سرعت آن با اندکی اختلاف نسبت به مرسدسبنز، ۱۹۳٫۷
کیلومتر بر ساعت ثبت شد.
فرمانپذیری تا به
حال، ارباب حلقهها مهلت نفس کشیدن را به رقبایش نداده است اما در آزمایش
فرمانپذیری همه نتایج زیر و رو میشود. در آزمایش فرمانپذیری، آئودی که در
دو آزمایش پیشین سردمدار بود، با مدت زمان ۲۳٫۷ ثانیه، جای خود را به
پانامرا میدهد و با زمان ۲۴٫۲ ثانیه در جایگاه آخر قرار میگیرد و
مرسدسبنز هم با زمان ۲۳٫۹ ثانیه میان آن دو قرار میگیرد. شایان ذکر است
که سوپراسپرت فراری ۴۵۸ ایتالیا، این آزمایش را در ۲۴ ثانیه انجام میدهد و
جای تعجب دارد که دو سدان لوکس میتوانند این عمل را سریعتر انجام دهند.
زمان ثبت شده برای پانامرا توربو، دقیقاً با زمان لکسوس LFA برابری
میکند. برای آزمایش دقیقتر فرمان این سه اَبَر سدان، به خیابانهای
Willow برده شدند و بار دیگر آمار و ارقام زیر و رو میشود.
در این
مسیر ۲٫۵ کیلومتری، RS7 جایگاه نخست را از مرسدسبنز میرباید و زمان
۱:۲۴٫۳۰ را ثبت میکند در حالی که مرسدس بنز تنها با چند صدم ثانیه بیشتر،
۱:۲۴٫۷۱ را ثبت میکند و اما سریعترین آنها، پانامرا توربو با زمان
۱:۲۲٫۶۸ ثانیه، جایگاه نخست را به خود اختصاص داد. مجدداً باید ذکر کرد که
هر سه سدان آلمانی، این مسیر را سریعتر از سوپراسپرت آستون مارتین ونتیج
V12 S میپیمایند که زمان ۱:۲۴٫۸۵ را برای خودش ثبت کرده بود. این زمان
برای فراری ۴۵۸ ایتالیا، ۱:۲۲٫۳۰ ثبت شد که با آهستهترین شرکتکننده این
گروه، فقط ۲ ثانیه اختلاف دارد. زمان ثبت شده برای پانامرا با زمان شورولت
کامارو ۱LE که برای پیست آماده شده است، یکسان است و این امر، گروه
آزمایش را به تشویق وا داشت.
سواری مرسدسبنز
در طول آزمایش، اندکی لغزش و تکان داشت و دلیل آن هم تایرهای کانتیننتال
کانتی اسپرت کانتَکت ۵p هستند، نه اینکه این تایرها بد باشند، اما توانایی
رویارویی با چالشهای پیست را نداشتند. تایرهای RS7 که پیرلی پی زیرو
بودند، به خوبی از پس آزمایشات برآمدند اما پس از دو روزِ آزمایش، دیگر
بازدهی نداشتند. اما تایرهای میشلین پایلوت اسپرتِ پانامِرا، پس از دو روز،
بدون هیچگونه مشکلی همچنان به بهترین شکل کار میکردند.
اما در
معابر و خیابانهای شهری، CLS63 AMG عملکرد رضایتبخشتری نسبت به آئودی
داشت چرا که آئودی دارای کم فرمانی شدیدی بود. اما بهترینِ آنها، پانامرا
توربو بود که به گفته گروه آزمایش نیاز به محاسبه برای گاز دادن یا ترمز
گرفتن برای عدم انحراف نداشت و راننده ارتباط بهتری را با آن برقرار
میکرد. اعتماد به نفسی که این سدان لوکس به شما میدهد، به اندازهای است
که در کمتر خودرویی میتوان تجربه کرد.
نواقص این سه تفنگدار آلمانی یکی
از ویژگیهای پانامرا که تعجب بر انگیز بود، تمایل آن به انحراف عقب در
مواقعی بود که پدال گاز تا آخر فشرده میشود. بخش تعجببرانگیز در این مورد
اینجاست که این سدان، همچون رقبایش از سیستم تمام چرخ متحرک بهره میبرد و
قاعدتاً نمیبایست چنین اتفاقی بیفتد. نرمی کمک فنرهای آئودی نیز دیگر
موردی بود که جای تأمل داشت. در پیچهای تند، RS7 با پیچش بدنه شدیدی مواجه
میشد و به دلیل تکانهای حاصل از ناصافی مسیر، از راحتی کابین کاسته
بود.
مرسدسبنز
نیز در مهمترین بخش، یعنی بخش فنی، نقصهایی داشت. عملکرد نیرو محرکه و
انتقال قدرت، با یکدیگر هماهنگ نبودند و برخلاف رقبایش، واکنش لحظهای
پدال گاز و تعویض دنده برایش معنایی نداشت. افزایش دنده، دارای تأخیر بود و
به نظر میرسید که همیشه بر روی خط قرمز تمایل به تعویض دنده ندارد و
گاهی اوقات احساس میشد که در دورهای پایینتر باید دنده را تعویض کرد.
علاوه بر این، CLS 63 AMG بسیار سنگین احساس میشد و فرمان دادن به آن،
کاری مشکل به نظر میرسید.
ستاره درخشان آلمانی شاید
پیش خودتان فکر کنید که چه کسی پیدا میشود که سدانهای لوکس دو تنی را
به پیست ببرد؟ در پاسخ باید گفت که به یاد داشته باشید این سدانهای لوکس
بیش از ۵۰۰ اسببخار نیرو تولید میکنند و پا در جایگاه سوپراسپرتها
گذاشتهاند. بنابراین باید چنین قابلیتی را داشته باشند. از این رو، این
سه سوپر سدان آلمانی برای آزمایش بعدی، به جادههای پر پیچ و خم بالای
مالیبو برده شدند و مرسدسبنز در این مسیر، مایه ناامیدی گروه آزمایش شد.
دنده دوم بسیار بلند بود در حالی که دنده اول تقریباً غیر قابل استفاده
بود. سرعت گرفتن با آن پس از خروج از یک پیچ تند، به کندی صورت میگرفت در
حالی که از یک سدان توربو تمام چرخ متحرک، بیش از اینها انتظار میرود.
آیا راضیکننده است که یک سدان ۵۷۷ اسببخاری، این چنین تنبل باشد؟ البته
واژه «تنبل» در اینجا در قیاس با دو رقیب دیگر معنا پیدا میکند، در غیر
این صورت، این سدان اسپرت به خودی خود، بینظیر است.
ارباب حلقهها از
سوی دیگر، آئودی در این مسیر توانست خودی نشان دهد. برخلاف عملکردش در
جادههای معمولی، جاهای مشخصی در این مسیر بود که گروه آزمایش RS7 را به
پانامرا توربو ترجیح میدادند و آن هم به هنگام خروج از پیست و سرعت گرفتن
در مسیر مستقیم بود. کشش و توانایی موتور آئودی تحسین برانگیز بود. تعویض
دندههای سریع، این حس را به شما منتقل میکنند که سوار بر یک موشک هستید.
در ترافیک شهری احساس میکنید سوار بر یک خودرو با موتور توربو ۲ لیتری
هستید و به محض فشردن پدال گاز، RS7 همچون گلولهای که از یک تفنگ خارج
شده، از زمین جدا میشود. شاید در پیست، این سدان نتواند پا به پای یک
سوپراسپرت و به خوبی آن خودی نشان دهد، اما در دنیای واقعی و خارج از پیست،
یک مجموعه فوقالعاده است.
اشتوتگارتیِ بیرقیب در
خیابانهای Willow، پورشه زمان ۱:۲۲٫۶۸ ثانیه را ثبت کرد. این در حالی
است که کوپه اسپرت جگوار XKRS-GT این مسیر را در ۱:۲۲٫۵۳ ثانیه طی کرد.
حدود یک دهم ثانیه اختلاف بین یک کوپه اسپرت که پسوند R، S و GT را به یدک
میکشد و یک سدان لوکس با صندلیهای مجهز به گرمکننده و خنککننده و
لوکسترین امکانات ممکن. رانندگی با پانامرا توربو بسیار لذتبخشتر از
RS7، CLS63، XKRS-GT و حتی آستون مارتین ۱۲ سیلندر بود. چرا که همیشه در
کمال آسایش و راحتی رانندگی میکنید و در مواقع لزوم با فشردن پدال گاز،
پانامرا توربو قابلیتهایی را از خودش ارائه میدهد که حتی برخی از
سوپراسپرتها را نیز پشتسر میگذارد. به گفته گروه آزمایش، رانندگی با
پانامرا این حس را به شما منتقل میکند که گویی نیمی از وزن مرسدسبنز را
دارد و هر عملی را که شما از آن بطلبید به بهترین شکل ممکن انجام میدهد.
همچنین آنها بیان میکنند که پانامرا یکی از بهترین خودروهای ساخته شده در
طول تاریخ است.
نمرهدهی اگر
بخواهیم به بخش فنی این سه سدان آلمانی نمره بدهیم باید بگوییم که موتور
بینقص آئودی لایق A+ و گیربکس ۸ سرعته اتوماتیک ZF آن لایق A است. در
حالی که باید به موتور پورشه A داد و به گیربکس ۷ سرعته دو کلاچه تقریباً
بدون نقص آن A+. موتور AMG مرسدسبنز هم استحقاق نمره A را دارد اما به
گیربکس ۷ سرعته اتوماتیک آن با کلاچتر باید نمره C را داد.
جایگاه سوم: مرسدسبنز CLS63 AMG شاید احمقانه به نظر برسد اما سومین سدان سریع دنیا، در رویارویی با دو رقیبش تنبل به نظر میرسد. جایگاه دوم: آئودی RS7 موتور آن یکی از بهترینهای حال حاضر در دنیا میباشد. شاسی، موتور و گیربکس آن مجموعه فنی بینقص و بینظیری را تشکیل داده است. جایگاه اول: پورشه پانامرا توربو اگر توانایی خرید آن را دارید، حتی لازم نیست به خودرو دیگری فکر کنید. چون نمیتوان هیچ ایرادی را به آن وارد دانست.