کد خبر: ۲۵۱۵۱۶
زمان انتشار: ۲۳:۲۸     ۲۵ شهريور ۱۳۹۳
بورس تهران در مدت 8 ماه گذشته با زیان 19 درصدی و در سال 93 با زیان بیش از 9درصدی روزهای سختی را پشت سر گذاشته است و با توجه به روند مدت اخیر، نگرانی‌ها در‌مورد عبور بورس از زیان موجود افزایش یافته است.
به گزارش پایگاه 598 ؛ به نقل از اقتصاد آنلاین این در شرایطی است که در حال حاضر میزان بازدهی بازار در 12 ماه گذشته به 24 درصد رسیده که بهترین بازار سرما‌یه‌گذاری کشور را نشان می‌دهد. در این شرایط کارشناسان معتقدند تمهیدات مختلفی برای بازگشت بازار به رونق ضرورت دارد که تقویت توان مالی فعالان حقوقی، ایجاد انگیزه برای فعالان حقیقی، مذاکرات هسته‌ای ایران و غرب، گزارش‌های 6 ماهه مناسب و کاهش نرخ سود بانکی (با احتیاط) از جمله این عوامل هستند. در این رابطه تجارت فردا در گفت‌وگویی با دکتر داود دانش جعفری، وزیر اسبق اقتصاد کشور به بررسی راهکارهای بازگشت بازار از یک طرف و تامین مالی منابع مورد نیاز در بخش‌های مختلف در بخش دیگر پرداخته است. این کارشناس مسائل اقتصادی معتقد است باید بازار اولیه در بورس تقویت شود تا بتوان به هر دو هدف دست یافت. در ادامه مشروح این گفت‌وگو را بخوانید:
آقای دکتر! با توجه به رکود بازار سرمایه در ماه‌های اخیر شاهدیم که ریزش شاخص همچنان ادامه دارد. حتی در ماه گذشته اکثر روزها بازار روند کاهشی داشته است، تنها شاید طی پنج روز مثبت بوده است که در شهریورماه نیز این روند ادامه دارد. به‌طور کلی علت افت بازار سهام را پس از یک دوره رشد بی‌سابقه ناشی از چه عواملی می‌دانید؟
اگر بخواهیم علت رکود و افت بازار سرمایه را دریابیم، باید ابتدا اتفاقات گذشته را مورد واکاوی قرار دهیم. اصلا چرا در دوره قبل به یکباره بازار سرمایه با رشد جهشی و باورنکردنی مواجه شد. اگر پاسخ این سوال را پیدا کنیم در حقیقت علت ریزش‌های این بازار از سال گذشته تاکنون را نیز متوجه خواهیم شد.
پس شما اعتقاد دارید رشد بازار سرمایه در آن مقطع غیرطبیعی بوده است؟
ممکن است این‌گونه باشد. به هر حال رشد فزاینده بورس به نظر می‌رسید غیرطبیعی است و در حالت عادی بازار سرمایه نمی‌تواند تا این حد به یکباره در مقطع کوتاهی رشد کند. پیش‌بینی می‌شد همان‌طور که بازار سرمایه یکباره رشد کرده است پس از مدتی نه‌تنها از ادامه رشد بازمی‌ایستد، بلکه دچار ریزش‌ خواهد شد.
با این اوصاف چه عواملی در رشد فزاینده بورس نقش داشتند؟
در آن مقطع در ارزیابی بازار ارز بارها عنوان کردم که موتور محرکی باعث رشد هیجانی شاخص بورس شد. این سوال را می‌توانید از اقتصاددان‌های دیگر هم بپرسید. به نظرم آنها نیز با من هم‌عقیده باشند که رشد فزاینده بورس ناشی از تحولات ارزی بود. تردیدی در این زمینه وجود ندارد. وقتی قیمت ارز از 1226تومان افزایش یافت و طی دو سال به حدود سه برابر رسید معنی آن از منظر اقتصادی این است که کسانی که سرمایه‌گذاری قبلی به ارز داشتند، ارزش دارایی‌های آنها به ریال متناسب با درصد سرمایه‌گذاری ارزی می‌توانست افزایش یابد. بنابراین این مساله خود به موتور محرکی تبدیل شد تا قیمت سهام در بورس افزایش پیدا کند. مثلا اگر فرض کنیم فردی یک دلار تجهیزات خارجی وارد کرده و در کنار یک دلار نیز یک هزار تومان سرمایه‌گذاری ریالی انجام داده است، وقتی قیمت دلار 1226 تومان است که مجموع ارزش دارایی‌های این شرکت فرضی 1226 تومان می‌شود. باز هم فرض کنید قیمت یک دلار به سه هزار تومان برسد آن وقت اتفاقی که می‌افتد این است که مجموع ارزش دارایی‌های شرکت فرضی به چهار هزار تومان می‌رسد. پس طبیعی است که قیمت سهام آن شرکت افزایش یابد. وقتی در آن مقطع قیمت ارز به‌طور مستمر افزایش می‌یافت هم‌تراز با آن نیز شوکی به بورس وارد می‌کرد. در‌نتیجه دارایی‌های ارزی بر اثر افزایش نرخ ارز تعدیل می‌یافت و باعث افزایش قیمت سهام می‌شد. بنابراین رشد خارق‌العاده‌ای در قیمت سهام در آن زمان به وجود آمد که به رشد چند برابری شاخص دامن زد. حتی در برخی مواقع نیز شاهد بودیم ارزش دارایی‌های شرکت‌ها فراتر از رشد نرخ ارز در بازار آزاد افزایش می‌یابد. یعنی از نظر منطق اقتصادی این اتفاق باید تا جایی ادامه می‌یافت که ارزش دارایی‌ها متناسب با افزایش نرخ ارز در بازار آزاد تعدیل می‌شد نه اینکه فراتر از آن عمل کند. این مساله از موج هیجانی که در بازار در آن مدت شکل گرفت، ناشی شده بود. انگار فعالان بازار تصور می‌کردند این روند به همین شکل ادامه پیدا می‌کند.
 شما اعتقاد دارید اگر در آن مقطع عرضه‌های متناسبی صورت می‌گرفت از رشد هیجانی شاخص جلوگیری می‌شد؟
شاید اگر سهامداران دولتی در آن مقطع عرضه‌هایشان را افزایش می‌دادند قیمت سهام به شکل بی‌رویه رشد نمی‌کرد؛ اما وقتی عرضه‌ای وجود نداشت معاملات سهام حول محور سهام موجود انجام می‌گرفت پس قیمت‌ها چاره‌ای جز افزایش نداشتند.
به هر شکل این روند تا جایی ادامه داشت که فعالان بازار متوجه علائمی شدند که دیگر قیمت ارز افزایش نمی‌یابد و متوقف شده است. از طرفی دولت جدید بر سرکار آمده بود و خوش‌بینی برای به سرانجام رسیدن مذاکرات هسته‌ای و برداشتن تحریم‌ها افزایش یافته بود. با توجه به سیاست‌های اقتصادی که دولت در پیش گرفته بود و اجازه افزایش نرخ ارز را نداد این‌گونه تصور شد که ممکن است حتی به زودی نرخ ارز کاهش یابد. مجموع این شرایط باعث شد به تدریج روند بازار سرمایه از رشد هیجانی فاصله بگیرد.
پس از این مقطع به بعد بازار سهام روند نزولی خود را آغاز کرد؟
به هر شکل این موتور محرکه در سال گذشته از حرکت بازایستاد و به تدریج فعالان بازار متوجه شدند که دیگر از افزایش قیمت‌های آن‌چنانی سهام خبری نیست. به تدریج افرادی که نیاز به نقدینگی داشتند سهام خود را فروختند؛ در نتیجه این مساله نیز موج هیجانی دیگری را دامن زد. البته قابل پیش‌بینی بود که رشد هیجانی در‌نهایت در نقطه‌ای متوقف می‌شود و شاخص با ریزش‌های شدید مواجه خواهد شد. طبیعی بود وقتی موتور محرکه افزایش نرخ ارز بازایستد این بازار نیز در جهت معکوس حرکت کند و وارد روند نزولی شود.
البته شما قبلا هم در میزگردی که در اسفندماه سال گذشته برگزار شد، پیش‌بینی کرده بودید که بازار سرمایه از رشد هیجانی می‌کاهد و به یکباره از آستانه 90 هزار واحد به حدود 70 هزار واحد می‌رسد. در این شرایط که بورس به‌زعم کارشناسان به کف قیمت‌ها رسیده و اکنون در رکود فرورفته است، چگونه می‌توان از این وضعیت خارج شد؟
بازار اولیه بورس ما بازار محدودی است. آنچه در حال حاضر اقتصاد ما نیاز دارد، تزریق منابع مالی جدید است. همان‌طور که می‌دانید اتفاقاتی که در زمینه خرید و فروش سهام رخ می‌دهد در محدوده بازار ثانویه تعریف می‌شود. یعنی فرض کنید ایران‌خودرو بخشی از سهام خود را می‌خواهد بفروشد، آن را به طرف مقابل عرضه می‌کند؛ یعنی عرضه سهام بین دو مالک انجام می‌شود. در‌نتیجه خود سهم بزرگ نمی‌شود.
یعنی اگر بازار اولیه تقویت شود ما شاهد افزایش قدرت تامین مالی بازار سرمایه خواهیم بود؟
بله، اگر بازار اولیه بزرگ و مشکلات آن رفع شود، می‌تواند به موازات سیستم بانکی بخشی از تامین مالی پروژه‌ها و نیازهای بخش تولید را تقبل کند. باید ابزارهای مالی در این عرصه تقویت و زمینه برای رفع محدودیت‌های بازار اولیه فراهم شود. اگر این اتفاق رخ دهد بازار سرمایه می‌تواند نقش قابل توجهی ایفا کند. به‌طور مثال شرکت‌های خودروسازی قبلا هر سال حدود 6 تا 7 هزار میلیارد تومان از سیستم بانکی سرمایه در گردش می‌گرفتند تا با آن بتوانند نیازهای مالی خود را برطرف کنند و پس از فروش محصولات خود این مبلغ را به بانک بازمی‌گردانند. این به معنی آن است که هر ساله این شرکت‌ها فشار مضاعفی به بانک‌ها وارد می‌کردند تا بتوانند تامین مالی کنند. این در حالی است که در دنیا این کار از طریق بازار سرمایه انجام می‌شود. پس باید بازارها و ابزارهای متناسب با آن تعریف شود تا خود این شرکت‌ها سهام با بازده سود تضمین‌شده و قابل رقابت با اوراق بانک‌ها را بفروشند در نتیجه بی‌نیاز از بانک‌ها خواهند بود. از طرفی به همین شکل بورس با تقویت بازار اولیه می‌تواند کمبود منابع اقتصادی را که بزرگ‌ترین مشکل اقتصاد کشور در حال حاضر است، رفع کند. آنچه مهم است پول و سرمایه در دست مردم است باید فرمول و ابزارهایی تعریف شوند تا این منابع شکار شوند، به سمت بورس بیایند و در نتیجه به اقتصاد کشور کمک کنند.
 به نظر شما بازار سرمایه چه زمانی از رکود خارج می‌شود و دوباره رونق می‌گیرد؟
اگر همین امروز زمینه‌های تقویت بازار اولیه را فراهم کنیم می‌توان امیدوار بود که در فاصله کوتاهی بازار به سمت رونق و رشد حرکت کند.
 با توجه به اینکه شما یکی از متصدیان اجرای اصل44 قانون اساسی در سال‌های قبل بودید، چرا در گذشته خصوصی‌سازی بخش سلامت مورد توجه قرار نگرفته بود، این شیوه‌های تامین مالی اصلا امکان اجرایی شدن را نداشتند؟
در قانونی که در آن مقطع مجلس در رابطه با اصل44 تصویب کرد گفته شد که بخش سلامت شامل خصوصی‌سازی نیست اما می‌توان از چارچوب‌های دیگری برای حضور بخش خصوصی در حوزه سلامت استفاده کرد. در واقع طرح مشارکت عمومی و خصوصی که اکنون اجرایی شده است مشابه قراردادهای بی‌اُ‌‌تی بوده که در سال‌های اخیر در بودجه و برنامه پنج‌ساله آمده است. در حقیقت از این چارچوب استفاده شده تا مقدمات حضور بخش خصوصی را در حوزه سلامت فراهم کند. تاکید دارم که ارزش اقتصادی این طرح از این جهت است که در حال حاضر با توجه به رکود بخش صنعت و مسکن سرمایه‌ها می‌توانند به این حوزه سوق پیدا کنند. چراکه بخش سلامت هیچ‌گاه دچار رکود نمی‌شود زیرا از نیازهای اساسی مردم است. بنابراین بخش خصوصی از این فرصت می‌تواند استفاده کند و حتی سودهای قابل توجهی را می‌برد. حتی اخیرا مراجعاتی از سوی سرمایه‌گذارانی که در بخش مسکن و صنعت فعال بوده‌اند، داشتیم. آنها نیز از این مساله استقبال کردند. البته اجرای این طرح تنها شامل ساخت بیمارستان نیست بلکه تجهیز بیمارستانی را نیز دربر می‌گیرد.
در زمینه ایجاد ابزارهای مالی در بخش سلامت و تامین مالی از طریق بازار سرمایه چه تدابیری اندیشیده‌اید؟ با توجه به اینکه سایر بخش‌های دولتی چون راه و شهرسازی برای انتشار صکوک در حال برنامه‌ریزی هستند آیا در حوزه سلامت نیز شما برنامه‌ای به این شکل دارید؟
در این چارچوب نیز برای استفاده از سرمایه‌های خرد می‌توان از بازارهای مالی استفاده کرد. یعنی به جای اینکه سرمایه‌گذار خودش سرمایه بگذارد می‌تواند از طریق بازار سرمایه تامین مالی کند و سرمایه مربوطه را به بخش سلامت در قالب مشارکت عمومی-خصوصی هدایت کند. نکته مهم این است که بخش‌های خصوصی قبلا خدماتی را که تنها در بیمارستان‌های خصوصی ارائه می‌داد اکنون می‌تواند در بیمارستان‌های دولتی در قالب مشارکت عمومی-‌خصوصی ارائه دهد و بخش قابل توجهی از مردم از این امکانات برخوردار شوند. بنابراین تامین مالی از طریق سرمایه نیز گزینه مناسبی است. چرا که بازده سود تضمین شده است و سهامدارانی که وارد این عرصه شوند، متضرر نخواهند شد.
یعنی شما اعتقاد دارید اجرای این‌گونه طرح‌ها به کمک بازار سرمایه می‌آید و حتی باعث تقویت این بازار می‌شود؟
بله، اگر تامین مالی از طریق بازار سرمایه انجام گیرد در پروژه‌ای است که بازده سود آن از قبل تضمین شده است و دیگر نگرانی از افت سهام برای سهامدار یا سرمایه‌گذار وجود ندارد. حتی باعث ایجاد تحول در بازار سرمایه می‌شود. از طرفی کسانی که حاضر به ریسک‌پذیری بالا نیستند یا روحیه ریسک‌گریز دارند از این ابزار می‌توانند بهره بگیرند و با توجه به اینکه بازده سود تضمین شده است، با خیال آسوده سرمایه‌گذاری کنند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها