اما سیاست ضد تورمی دولت ، میزان رکود اقتصادی را تشدید نمود . کنترل تورم در کنار پارامترهای همچون افزایش نرخ مالیات ، افزایش دستوری دستمزد نیروی انسانی ، افزایش قیمت حاملهای انرژی و افزایش هزینه مواد اولیه وارداتی ، فشار وحشتناکی را بر صاحبان صنایع و کسب و کار وارد کرده و رقابت پذیری آنها را به شدت کاهش داده است . این موضوع تعطیلی گسترده کسب و کارها را به دنبال داشته و بر میزان رکود افزوده است . شدت رکود به حدی است که تیم اقتصادی دولت صاحب نظران و کارشناسان اقتصادی را به همفکری و ارائه طریق واداشته است . بر خلاف سادگی کنترل تورم، کنترل رکود دشوار بوده و تنها عامل در اختیار دولت برای این کار کارآمد نمودن و رشد بهره وری نهاد دولت است ، زیرا رشد اقتصادی تابعی از رشد سرمایه گذاری بوده و سرمایه گذاری نیز حاصل استفاده از منابع داخلی و خارجی است . موضوع استفاده از منابع خارجی در شرایط فعلی قابل تحقیق نیست زیرا چشم انداز رفع تحریم ها حداقل در کوتاه مدت خوش بینانه نیست و به دلیل وجود تضادهای اساسی با محیط بین الملل ، بازسازی چهره مخدوش کشور در اذهان سرمایه گذاران در کوتاه مدت میسر نمی باشد . بعلاوه جریان های سیاسی داخلی به راحتی پذیرای سرمایه گذاران خارجی نیستند ، و انحصارات مستحکم ایجاد شده به بهانه حمایت از تولید داخلی از موانع عمده سرمایه گذاری خارجی است .
اما در رابطه با استفاده از منابع داخلی قابل ذکر است که درآمد نفت نسبت
به سال 91 ، 50% کاهش یافته و با توجه به پیدا شدن جایگزینهای جدید در
بازار نفت ، دستیابی به بازارهای پیشین و ظرفیت صادراتی قبلی تقریباً
محال است . دولت برای جبران کاهش درآمدها ی خود به افزایش مالیات و خدمات
دولتی ، افزایش حاملهای انرژی و تثبیت نرخ ارز روی آورده و همین موضوعات
عامل اصلی رکود اقتصادی در کشور است . زیرا هر سه عامل ذکر شده در کنار
افزایش دستوری دستمزدها ، فشار مضاعفی را بر تولید کنندگان وارد آورده و
ضمن کاهش رقابت پذیری آنها موجب تعطیلی گسترده کسب و کار ها شده است . از
این رو هر گونه سیاست ضد رکودی دولت با توجه به محدودیت شدید دسترسی به
منابع خارجی باید متوجه کارآمد کردن و بهره ور نمودن نهاد دولت شده و موارد
زیر را در نظر داشته باشد .
1- چابک سازی و کاستن از تعداد کارکنان دولت ( برای مثال در دانشگاه لرستان
نسبت تعداد کارمند به دانشجو یک به 10 است که حداقل نسبت قابل قبول باید
یک به 30 باشد )
2- پرهیز از ارائه خدمات زائد و غیر ضروری دولت همچون توزیع سبد کالا که سیاست های پو پو لیستی پیشین را در ذهن تداعی می کند .
3- حذف هزینه ها مبهم و غیر ضروری ( آقای دکتر جلالی رئیس محترم مرکز
پژوهشهای مجلس طی مصاحبه ای اعلام نموده که 54 هزاز میلیارد تومان ردیف
مبهم و غیر شفاف در بودجه وجود دارد )
4- خود اتکا نمودن صندوقهای بازنشستگی و باز کردن گره آنها از سر دولت (
بیش از 90% بودجه صندوقهای بازنشستگی از محل اعتبارات دولتی است)
5- پرهیز اکید از افزایش نرخ مالیات و خدمات دولتی – برای مثال دولت علاوه
بر افزایش نرخ مالیات در سال جدید هزینه های انشعاب برق ، آب ، گاز و
بیمه در بخش ساختمان را به ترتیب 400، 100، 100، 200 درصد افزایش داده و
این موضوع در کنار افزایش هزینه دریافت عوارض شهرداری ، نظام مهندسی و
نهاده های ساختمانی عملاً منجر به گرانی شدید فعالیتهای ساختمانی شده و بر
رکود موجود در این بخش افزوده است .
6- به هر حال دولت نباید هزینه پرسنل بسیار زیاد و ناکار آمد خود را از جیب
فعالان کسب و کار تامین نماید . زیرا این موضوع چیزی جز تعطیلی فعالیت
های اقتصادی و رکود مضاعف پیامد دیگری در پی ندارد.
*رئیس دانشکده اقتصاد، دانشگاه لرستان