سروصدای مربیان استقلال درآمده است. آنها میگویند هیچیک از ملیپوشان استقلال همانی نیستند که قبل از اردوهای طولانی و پرتعداد و «بازیکن کُش» کارلوس کروش بودند. استقلال حق بیشتری برای شکایت در این زمینه دارد زیرا تعداد ملیپوشانش هم فزونتر از سایر باشگاهها بوده است. نگاهی به میزان و نحوه حضور حیدری، بیکزاده، صادقی و تیموریان در استقلال ظرف دو سه سال اخیر و به ویژه فصل گذشته و اوایل فصل جاری بیندازید تا پی ببرید حرفهای مربیان آبی آنقدرها هم بیزمینه و بیدلیل و بیپایه نیست. البته امیر قلعهنویی و دستیارانش هم با اصرار در استفاده از بازیکنان مصدوم به اندازه کافی در این روند مقصر و سهیم بوده و در تشدید آسیبدیدگی ملیپوشان شراکت داشتهاند اما شروع ماجراها به اردوهای معروف کروش برمیگردد، به اردوهایی که به گذشته و اعصار قبلی تعلق دارند و دیگر در هیچ جای دنیا در طول سال برای تیم ملی 5، 6 اردوی طولانیمدت و وقت و بیوقت نمیگذارند. فشار مفرط این اردوها به اضافه فشار مسابقات داخلی که بسیار فشرده و هر چهار، پنج روز یک بار برگزار میشوند، محصولاش میشود استقلالیهایی که میبینیم: خسرو حیدری که همیشه مصدوم است، هاشم بیکزاده که در 6 ماه سپری شده امسال در حدود 5 ماه آن پشت خط بوده، امیرحسین صادقی که در 6 بازی اول استقلال در فصل جاری غایب بود و به محض بازگشت اشتباهات بزرگی را مرتکب شد که در شکست صفر-2 استقلال مقابل نفت تهران در اواخر هفته گذشته سهم بزرگی داشت و سرانجام آندو تیموریان که خودش هم معترف است آن بازیکن گذشته نیست و به شدت فرسوده شده است.
برای نابودی چیزهای باقی مانده!
مشابه این وضعیت برای ملیپوشان اکثر باشگاههای دیگر هم برقرار است و به ندرت بازیکنانی مثل سید جلال حسینی را میبینید که فشار مفرط اردوهای کروش و شرکت همزمان در لیگ آنها را مصدوم و بیمار و ناقص نکرده باشد و همچنان سرحال – در لیگ قطر – توپ بزنند. محمود فکری یکی از دستیاران امیر قلعهنویی سرمربی استقلال با چنین نگرشی بعد از شنیدن خبر بازگشت کروش به تهران و ابقای او به عنوان سرمربی تیم ملی گفته است: «قدمش روی چشم! کروش بیاید و بقیه فوتبالمان را هم نابود کند. او برای ما چه کار کرده است جز اینکه ملیپوشان ما را مصدوم و از صحنه خارج کرده و کسانی را تحویل ما داده که دیگر به درد بازی نمیخورند؟»
خطر عاجل
بدتر از همه اینکه از حالا اردوی بعدی تیم ملی با نظر کروش برای مهر ماه و در پرتغال طراحی شده و آنجا هم فرصت خوب و مساعدی است تا مصدومهای جدیدی را روی دست استقلال و سایر باشگاهها بگذارند! بازیکنانی که بلافاصله پس از عبور از کوره 10 هفته ابتدای لیگ به پرتغال بروند و آنجا به اندازه کافی خسته شوند و تمرینات سنگین تازهای روی آنها اعمال شود، تا پایان فصل چه چیزی برایشان خواهد ماند؟
آنها دیگر «بازیکن» نمیشوند
تازه حداقل یک اردوی مهلک اضافی هم از ابتدای دی تا شروع جام ملتهای آسیا انتظار ملیپوشان را میکشد و سپس این مسابقات 3 هفته وقت و انرژی اضافی را هم از ملیپوشان خواهد ستاند و بسیار قابل فهم و تصور خواهد بود که در پایان آن رقابتها، ملیپوشان به درد هیچ میدانی نخواهند خورد و باید چند ماه بستری شوند! این اولین تصوری است که بازگشت کروش در این هفته برای باشگاهها و بخصوص استقلالیها به وجود میآورد.