در حالیکه بارها دلسوزان انقلاب مستقیم و غیر مستقیم از لزوم توبه این جریان از عملکرد گذشته خود سخن گفته اند، اما این جریان در طول این سالها از اقدام اشتباه و خسارت بار خود برای کشور اعلام ندامت هم نکرد، حال با چه رویی از نظام انتظار دارد، آن را بپذیرد.
رهبری بزرگوار انقلاب، زمانی که حتی جرم مشهود این جماعت را در آتش زن عکس امام و دعوت به اردوکشی خیابانی علیه انقلاب و اسلام را دیدند، باز هم از توبه ایشان نا امید نشدند، اما لجاجت این جماعت در نپذیرفتن اشتباه کار را به جایی رساند که رهبری در جلسه دیدار سال گذشته با دانشجویان بگویند: «خب، در انتخابات سال ۸۸، آن کسانى که فکر میکردند در انتخابات تقلب شده، چرا براى مواجههى با تقلب، اردوکشى خیابانى کردند؟ چرا این را جواب نمیدهند؟ صد بار ما سؤال کردیم؛ نه در مجامع عمومى، نخیر، به شکلى که قابل جواب دادن بوده؛ اما جواب ندارند. خب، چرا عذرخواهى نمیکنند؟ در جلسات خصوصى میگویند ما اعتراف میکنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود، چرا کشور را دچار این ضایعات کردید؟ چرا براى کشور هزینه درست کردید؟ کشور را لب یک چنین پرتگاهى بردند؛ خداوند نگذاشت، ملت هم بصیرت بهخرج دادند. در قضایاى سال ۸۸، این مسئلهى اصلى است»
در روزهای سال 88 حال کشور خوب نبود، ادعای دروغ تقلب توسط دو کاندیدای معترض به نتایج انتخابات آنقدر دامنه دار شد، که حتی مساجد به آتش کشیده شد، تعدادی شهید، کشته و مجروح شدند و به بیت المال خسارتهای شدید وارد شد. طرفداران مدعی تقلب به دانشجویان تعرض کردند، دانشگاهها به آشوب کشیده شد، 8 ماه فضای التهاب تهران و بعضی از شهر ها را فراگرفت. شعارهای اصیل امام توسط مدعیان خط امام واژگونه شد. جمهوری اسلامی را از آخر استقلال و آزادی حذف کردند. روزه خواران حامی تقلب در روزی که سید محمد خاتمی در میانشان بود شعار «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» سردادند. ذکر این که در فتنه چه گذشت را همه بهتر از یکدیگر می دانیم و کافی است سری به سال 88 بزنیم.
در آخرین پرده از این اتفاقات تلخ، در روز عاشورا طرفداران تقلب، پرچم عزای اباعبدالله را به آتش کشیدند، به اصل ولایت فقیه توهین و هتک حرمت کردند و توسط موسوی و کروبی -که امروز کماکان سید محمد خاتمی را همراه و حامی اصلی خود می دانند – فرزندان زهرا(س) و امت خداجوی خطاب شدند.
مرور سخنان رهبری انقلاب تنها چند روز پیش از حادثه تلخ عاشورا در 22 آذر88 که برا بازگشت این جماعت ابراز امیدواری می کنند، تامل برانگیز است، که مشخصا کسانی را مخاطب قرار دادند که حتی یک سیلی هم برای انقلاب نخوردند:« من تعجب میکنم! کسانى که اسم و رسم خودشان را از انقلاب دارند - بعضى از این آقایان یک سیلى براى انقلاب نخوردند در دوران اختناق و طاغوت - و به برکت انقلاب اسم و رسمى پیدا کردند و همه چیزشان از انقلاب است، مىبینید که دشمنان انقلاب چطور بُراق شدند، آماده شدند، صف کشیدند، خوشحالند، میخندند؛ اینها را که مىبینید؟ به خود بیائید، متوجه بشوید.»
با همه این توضیحات این جماعت متنبه نشدند و مدام از بازگشت بدون محاکمه و بدون توبه سخن می گویند. آیت الله حائری شیرازی چندی پیش در نامه ای به موسوی و کروبی، چنین می نویسد: رفع حصر خانگی در شرائط اصرار بر مواضع قبلی عیناً مانند قبول ابطال انتخابات بدون مجوز قانونی است و معنی آن این است که نظام حکم به نفی خود نموده است و از هیچ نظامی نمیتوان چنین انتظاری را طلب کرد.
با همه تلاشهای جماعت فتنه در پیگیری سناریوی «کی بود، کی بود، من نبودم» ، توجه به فتنه 88 و سخنان رهبری، که بیش از همه بر فاصله گرفتن از فتنه گران تاکید می ورزند، خود دلیل محکمی بر این مسئله است که نوشتن نامه های کذا، پیش از توبه علنی یا محاکمه سران فتنه از اعتبار و اهمیت ساقط است.