زخم انگشت مرد، از رازی هولناک پرده برداشت

او در پي سرنخي از کلاف پيچيده ماجراي قتل مرد ۳۹ ساله بود که افکارش او را به سوي پازل گمشده کشاند و چشمانش بر روي نامي به نام اسدا... خيره ماند. اگرچه اسدا... نيز به همراه تعداد ديگري از متهمان، در سال ۸۴ بازداشت شده بود اما به دليل نبود ادله کافي و مستندات محکمه پسند به همراه پدر و ديگر بستگانش و با سپردن وثيقه سنگين به دادگاه آزاد شده بود.

«قاضي سبحاني» که به راز نهفته در اين پرونده جنايي مي انديشيد و احتمال مي داد که اسدا... نقشي اساسي در وقوع قتل دارد، طي دستوري از کارآگاهان اداره جنايي پليس آگاهي خراسان رضوي خواست تا با مروري دوباره، زواياي پنهان اين پرونده جنايي را مورد بررسي قرار دهند.

با توجه به اين که طي ماه هاي گذشته معماي چندين پرونده جنايي با هوشياري کارآگاهان حل شده بود، اين بار نيز سرهنگ غلامي ثاني (رئيس اداره جنايي آگاهي) دستور داد تا پرونده قتل مرد ۳۹ ساله توسط کارآگاه نريماني پيگيري شود. در حالي که کارآگاه هنگام مطالعه پرونده، از کنار هرگونه اظهارات متهمان به راحتي عبور نمي کرد اما پيچيدگي خاص پرونده جنايي در هر نقطه اي به بن بست مي رسيد.

او که با راهنمايي و نظارت مستقيم مقام قضايي به تحقيقات پليسي خود ادامه مي داد روي گروه خوني آزمايش شده قاتل و مقتول متوقف شد. هر دو گروه خوني o داشتند و اين احتمال قوت گرفت که تحقيقات از اين جا منحرف شده است اين در حالي بود که کارآگاه به اظهارات يکي از متهمان به نام اسدا... درباره انگشت زخمي خود که عنوان کرده بود «انگشت من لاي در کمپرسي نيسان مانده!» نيز مشکوک شد.

در اين هنگام کارآگاه با صدور دستوري از سوي قاضي سبحاني «اسدا...» را پس از ۹ سال دوباره به پليس آگاهي احضار کرد و مورد بازجويي هاي فني قرار داد. اسدا... که در ابتدا سعي داشت ارتکاب قتل را به پدر مرحومش که ۲سال قبل فوت کرده بود نسبت دهد، وقتي در برابر شواهد و دلايل مستند قرار گرفت چاره اي جز بيان حقيقت نديد و به ناچار وارد آوردن ضربات چاقو به مرد ۳۹ساله را پذيرفت. او که روز گذشته توسط کارآگاهان پليس جنايي به محل وقوع قتل واقع در اطراف جاده آسيايي (باغون آباد) هدايت شده بود مقابل دوربين قوه قضاييه قرار گرفت تا در حضور قاضي شعبه ۸۰۲ مجتمع قضايي شهيد قدوسي مشهد صحنه جنايت خود را بازسازي کند.

بنا به گزارش خراسان، ابتدا کارآگاه نريماني خلاصه اي از ماجراي قتل و اعترافات متهم را شرح داد و سپس مقام قضايي با تفهيم مواد قانوني از متهم ۲۶ ساله اين پرونده خواست تا مواظب اظهارات خود باشد و حقيقت ماجرا را بيان کند. او نيز پس از معرفي خود گفت: پدرم با مرد ۳۹ ساله (مقتول) چند بار به خاطر آب کشاورزي درگير شده بود و اين درگيري ها باعث کينه اي عميق شده بود و همواره بين ما و آن ها مشاجره و دعوا رخ مي داد.

آن روز ساعت ۱۰ صبح بود که من از زمين هاي کشاورزي به طرف خانه عمويم که پشت باغ قرار داشت، مي رفتم که ناگهان «رضا» (مقتول) با ديدن من از خودرو پرايدش پياده شد و در حالي که فرياد مي زد شما چه کار داريد که با فرزندان من درگير مي شويد؟! با چماق به سمت من حمله کرد وقتي او ضربه اي به سرم زد من هم چاقويم را بيرون کشيدم و ضربه اي به قفسه سينه و ضربه ديگري هم به پشت او وارد کردم که او خون آلود نقش بر زمين شد و من هم با ديدن اين صحنه فرار کردم.

متهم به قتل در پاسخ به سوال مقام قضايي درباره انگشت معيوب خود نيز گفت: هنگامي که ما با هم درگير بوديم هر دو نفر روي زمين افتاديم و تيغه چاقويي که دستم بود بسته شد اما انگشت کوچکم لاي تيغه و دسته چاقو قرار گرفت و تاندون آن پاره شد که خون زيادي هم از آن بيرون زد. قاضي پرسيد اما شما در تحقيقات اوليه پس از دستگيري عنوان کرده بوديد که انگشتتان لاي در خودرو گير کرده است!؟ متهم پاسخ داد آن موقع دروغ گفتم! و اکنون بسيار پشيمانم! ۹سال قبل من جوان بودم و به عاقبت چنين نزاع هايي نمي انديشيدم!

اين گزارش حاکي است: پس از آن که متهم همه جزئيات وقوع اين جنايت هولناک را شرح داد «قاضي سبحاني» نيز طي دستوري، پايان بازسازي صحنه قتل را اعلام کرد و بدين ترتيب متهم به قتل ۲۶ساله براي سير ديگر مراحل قانوني اين پرونده روانه زندان شد.

سابقه خبر

بيست و چهارم بهمن سال ۸۴، دو جوان پيکر خون آلود مرد ۳۹ ساله اي را با خودرو پرايد به مرکز درماني سه راه فردوسي مشهد رساندند اما آن مرد که با ضربات چاقو مجروح شده بود جان سپرد و بدين ترتيب پرونده جنايي مقابل قاضي يحيايي (قاضي ويژه قتل عمد در زمان وقوع حادثه) گشوده شد. بررسي ها نشان داد: ۲ جوان مذکور که از ترس دستگيري از مرکز درماني متواري شده اند ۲ رهگذر بودند که پس از ديدن مرد مجروح او را با خودروي مقتول که در محل روشن مانده بود به مرکز درماني رسانده اند.

در ادامه تحقيقات نيز اسدا... و چند تن از بستگان او به اتهام قتل عمدي دستگير شدند اما به دليل نبود اسناد کافي در پرونده و با سپردن وثيقه آزاد شدند تا اين که قاضي سبحاني رسيدگي به اين پرونده را به عهده گرفت و بدين ترتيب با احضار دوباره اسدا... راز اين جنايت نيز فاش شد.