آیت الله کعبی:
زن جوانی که با همدستی شوهرش و با بغل گرفتن یک عروسک از مغازه‌ها سرقت می‌کرد، بــــا هوشیاری یک مالباخته دستگیر و در پلیس آگاهی به بیش از صد فقره سرقت اعتراف کرد.
به گزارش جام جم، چند روز پیش و در پی تماس تلفنی با مرکز فوریت های پلیسی 110 مبنی بر دستگیری دو مرد و یک زن از سوی مردم در منطقه یافت آباد تهران، ماموران کلانتری 151 با عزیمت به محل، تحقیق در این زمینه را آغاز کردند.
در بررسی اولیه معلوم شد، صاحب یک مغازه فروش لوازم برقی وقتی مقداری اجناس به زن و مردی که با یک نوزاد وارد مغازه شده بودند تحویل می دهد، آنها به بهانه گریه نوزاد مغازه را ترک میکنند و هنگامی که با کالاهای خریداری شده قصد فرار داشتند، مرد مغازه دار با آویختن به در خودرو مانع از فرار آنها می شود و با افتادن خودرو به درون جوی آب، دیگر همسایه ها به کمک مرد مغازه دار آمده و متهمان را دستگیر و معلوم می شود سارقان به جای نوزاد، یک عروسک حمل می کرده اند.
با انتقال متهمان به کلانتری و تشکیل پرونده، موضوع در دستور کار ماموران پایگاه پنجم آگاهی تهران قرار گرفت و متهمان با اعتراف به بیش از صد فقره سرقت عنوان کردند، با بغل کردن عروسک وارد مغازه های مختلف شده و سپس به بهانه گریه نوزاد، زن جوان به خودرو بازمی گشت و شوهر وی و فرزند همسرش با سرقت کالا خود را به خودرو رسانده و از محل متواری می شدند و در این سرقت ها تاکنون چند نفر از مغازه داران نیز هنگام تعقیب متهمان دچار آسیب جسمی شده اند. با اعتراف متهمان تعدادی از مالباختگان شناسایی و علیه متهمان شکایت کردند.
گفت و گو با متهم
حضور متهمان در پلیس آگاهی این فرصت را برای خبرنگار ما فراهم کرد تا با زن جوان گفت وگو کند که در پی می آید.
چند سال داری؟
ملیحه هستم و 26 سال دارم و هیچ سابقه کیفری ندارم.
چند سال است ازدواج کرد ه ای؟
حدود چهار سال و با همسرم بیش از 20 سال اختلاف سنی دارم.
با او کجا آشنا شدی؟
قبلا شرکت داشت و من منشی او بودم، اما ورشکست شد و تصمیم به سرقت گرفتیم.
مرد دیگری که در سرقت ها با شما همدست بود چه نسبتی با شما دارد؟
او پسر شوهرم است و تقریبا همسن من است.
چه کسی طراح سرقت ها بود؟
شوهرم، او گفت اگر یک عروسک بخریم که گریه کند می توانیم مغازه دار ها را فریب دهیم.
بیشتر چه اموالی سرقت می کردید؟
خیلی فرق نمی کرد همه چیز از مواد غذایی تا تلفن همراه.
چند نفر را هنگام سرقت ها مجروح کرده اید؟
تعداد دقیق آن را نمی دانم، اما چند نفری بودند که هنگام فرار از پنجره خودرو آویزان می شدند تا مانع فرار ما شوند.
خودرویی که با آن سرقت می کردید، سرقتی بود؟
خیر خودروی شوهرم بود و پلاک آن را مخدوش کرده بودیم.
اخبار ویژه
نظرات بینندگان
جدیدترین اخبار پربازدید ها
