کد خبر: ۲۴۸۷۵
زمان انتشار: ۱۲:۵۴     ۰۸ آبان ۱۳۹۰
... اگر تمام فشارها و حرکات تروریستی علیه انقلاب را در کل 30 سال یک طرف بگذارید و جنایات این دولت‌های غربگرای دیکتاتوری عربی را یک طرف، باز هم آدم متعجب می‌شود از شدت خشونت جمهوری اسلامی! چقدر کرامت و بزرگواري.
گروه سياسي «خبرگزاري دانشجو»- علی اللهیاری؛ رها می‌کنیم یک دفعه و حتی خیلی زود. ابعاد مختلفش را نمی‌کاویم. به یک تحلیل که می‌رسیم، تعمیقش نمی‌کنیم. در فلان بعد ماجرا این تحلیل چطور بروز می‌یابد؟ از منظر و زاویه‌ای دیگر نگریسته شود چه؟ یک موضوع، غیر از استفاده سیاسی‌اش، می‌تواند درسی اجتماعی، خانوادگی و حتی فلسفی هم داشته باشد؟ می‌توان با یک فلسفه، تاریخ مناسب آن را بهتر شرح داد؟ چرا از همه ظرفیت‌های ماجراها استفاده نمی‌کنیم؟ همین ماجراهای انقلاب‌های منطقه را ببینید! هر کدامشان را می‌شود از صدها بعد و جهت بررسی کرد. مثلا من ندیده‌ام که یک تحلیل مفصل و جدی درباره ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این کشورها و میزان خشونتی که دولت‌های غرب‌گرایشان برای سرکوب استفاده کردند، ارائه شود. این تحلیل قطعا درس‌های فراوانی دارد. هم برای ما و هم برای مسلمانان جهان و هم برای آزادگان جهان! 
 
لیبی هزاران نفر را با توپ و تانک و هواپیما می‌کشد، در مصر صدها نفر کشته می‌شوند، در یمن و بحرین و تونس حتی سوریه هم! مگر چه اتفاقی افتاده است؟ یعنی در یک مدت کوتاهی حجم عظیمی از مردم کشته می‌شوند. چرا این اتفاق می‌افتد؟ دیکتاتورهایی که سالیان دراز تمام حکومت را ظاهرا با قدرت در اختیار داشتند، مورد حمایت کامل آمریکا، غرب، عربستان و تمام دیکتاتورهای عربی بودند، علیه تظاهرات مردمی که به جایی هم متصل نیستند و منبع مالی و سیاسی جدی ندارند، این طور مذبوحانه درمانده می‌شوند. درماندگی‌شان را هم با خشونت وحشیانه‌ای اعمال می‌کنند و البته آمریکا، عربستان، اروپا هم از این جنایت‌ها حمایت کامل و وقیحانه‌ای می‌کنند.
 
حالا نگاهی به جمهوری اسلامی بیندازید! یک مقایسه ساده بین شرایط جمهوری اسلامی و واکنش به مسائل با شرایط این دولت‌ها و واکنش‌هایشان؛ مثلا به فتنه سال 88 نگاه کنیم. انتخاباتی برگزار شده، یک دیکتاتور بی‌آبرو، وقتی می‌بازد، تمام رای 40 ميلیونی را زیر سوال می‌برد و هوادارانش را به خیابان می‌کشاند، آمریکا، اسرائیل، انگلیس، فرانسه و کل اروپا، عربستان و کل دیکتاتورهای عرب هم تمام قد به حمایت کامل از او می‌پردازند. پشتیبانی مالی، سیاسی، تبلیغاتی و رسانه‌ای تا حتی پشتیبانی امنیتی-نظامی؛ هدف یک فرد نیست! ماجرا، حرکت باسرعت تا سرنگونی جمهوری اسلامی است.
 
این طرف چه اتفاقی افتاده است؟ یک نظامی هست که یک رهبر الهی دارد و پشتوانه مردمی مستمر و بسیار شگفت آور! یک اقتصاد معمولی، سیاستمداران غرب زده و بزدل و ترسو هم که کم ندارد! دانشگاهیان مرعوب و بی‌سواد نیز! رسانه‌های ناکارآمد و حتی خائن! و البته یک فرهنگ غنی و پر بنیه؛ اما آن سو تمام قوای مادی متحد شده‌اند. اکثر دولت‌های جهان، زورمندان و صاحبان غول رسانه‌ای، آنهایی که خود را ابرقدرت می‌نامند، هجمه سنگین رسانه‌ای و تبلیغاتی، حجم بی‌نظیری از فعالیت‌های سیاسی، حضور با تمام قدرت دستگاه‌های اطلاعاتی امنیتی جهان، و موارد بسیاری از فکر و برنامه‌ریزی‌های شبانه‌روزی و بلند مدت که ما هنوز بی‌خبریم از ابعادش.
 
اما چه اتفاقی می‌افتد؟ این نظام می‌آید جلوی این هجمه عجیب و همه‌جانبه می‌ایستد! با چه آرامش و متانت عجیبی هم می‌ایستد. هول نمی‌شود، خود را گم نمی‌کند، حتی وقتی که خیلی از آنها که خودخواص‌پنداری دارند و باید باری از دوش انقلاب برمی‌داشتند، اما خود غده‌ متعفنی بر دوشش شدند، کم آورده و ترسیده بودند.
 
فقط بیایید خشونت و میزان کشته‌های انسانی را ببینید. چقدر کشته داده شد؟ 40 و خورده‌ای! بیش از نصفشان هم یا بسیجی‌اند یا مردم عادی که رهگذر بوده و مورد حمله تروریستی قرار می‌گیرند. بعد تمام بوق تبلیغاتی مستکبرین و گروهک سبز نمی‌تواند لیست 72 تا جنازه را درست کند! هی شهیدانشان زنده می‌شوند، دروغی از آب در می‌آید، جنازه 6 سال پیش را جا می‌زنند! با خباثت بی‌نظیر در ختم آدم زنده شرکت می‌کنند.
 
اتفاقی که افتاده خیلی مهم است! اصلا نمی‌فهمیم چقدر بزرگ است. در 8 ماه مبارزه تمام عیار و سنگین با‌ امکانات همه دنیا (آمریکا، اروپا، عربستان و ...)، با ارفاق کمتر از 20 نفر کشته از مخالفین! بعد کشورهای دیکتاتور عربی با وجود همه حمایت دنیا (آمریکا، اروپا، عربستان و...) و مخالفان بی سازماندهی و به ظاهر بی‌پشتوانه از لحاظ مسائل مادی، این افتضاح را در مدت کوتاهی می‌آفرینند! یعنی ظرف چند روز این همه خشونت؟ تازه فتنه 88 یکی از موارد بسیاری است که جمهوری اسلامی به خود دیده است.
 
این یک مثال بود. به نظرم تمام فشارها و حرکات تروریستی علیه انقلاب را در کل 30 سال یک طرف بگذارید و جنایات این دولت‌های غربگرای دیکتاتوری عربی را یک طرف، باز هم آدم متعجب می‌شود از شدت خشونت جمهوری اسلامی! چقدر کرامت، بزرگواری، آرامش، لطافت و مهربانی؟ تمام حوادث این 30 سال و اندی را با چنان درایتی و کمترین هزینه مادی و معنوی مدیریت کرد، که باور کردنی نیست.
 
هزاران پروژه تحقیقاتی و پایان‌نامه باید درباره این قدرت و مانور شکوهمند جمهوری اسلامی نوشته شود. هم از بعد اجتماعی و جامعه شناختی و فرهنگی، هم امنیتی، نظامی، سیاسی و...! خیلی ماجرا بزرگ است! شاید قرن‌ها بگذرد کمی از بزرگی و تاریخ‌ساز بودن رفتار جمهوری اسلامی شناخته شود.
 
ریشه این تفاوت عظیم را غیر از منابع معنوی (اسلام ناب محمدی، آرمان‌های امام روح الله، رهبری گرانقدر، مردمی مومن و مقاوم) باید به سالیان دراز تجربه‌ مقاومت پس از انقلاب علیه توطئه‌های مستکبرین در حوزه‌های مختلف سیاسی، امنیتی، اجتماعی، فرهنگی و غيره دانست.
 
تجربه‌ای که بشدت جمهوری اسلامی را قدرتی بی نظیر کرده است؛ قدرتی که نه تنها دیکتاتورهای مزدور آمریکایی کشورهای عربی، فاقد آنند، بلکه حتی خود کشورهای اروپایی چون فرانسه، انگلیس، ایتالیا و اسپانیا نیز در آشوب‌های اخیر اروپا نشان دادند، توان مدیریت بحران را ندارند.
 
این تجربه قطعا بدون یک ایدئولوژی توانمند و نیز حمایت قلبی و اعتقادی مردمی وفادار و صبور - حتی فراتر از مرزهای ایران -، هیچ فایده‌ای نخواهد داشت؛ دو فاکتوری که مزدوران عربی و تمام دولت‌های آمریکایی و اروپایی از آن بی‌بهره‌اند؛ این عاملی است که انقلاب اسلامی را تنها قدرت واقعی جهان ساخته و آینده‌ جهان، آینده‌ای درخشان برای بشریت در سایه آرمان‌های انقلاب اسلامی است.
 
آری برادر! درود بر جمهوری اسلامی!
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها