اتفاقا يكي از شعارهايي كه ما هميشه ادعا داشتيم این بود که انقلاب اسلامي، انقلاب منطقه اي نيست. انقلابی جهاني است كه امام(ره) هم بر اين موضوع تاكيد داشت. شعارهاي انقلاب ما شعار جهاني است، يعني وقتی در انقلاب صحبت نظام سلطه مي كنيم، نظام حاكم بر ملتها نظام كاپيتاليسمي بوده است، نظام سرمايه داري غرب يك نظام حاكم در جهان بوده است. اين مسئله صددرصد متاثر از انقلاب اسلامی است.
سرویس سیاسیپایگاه 598، بیژن نوباوه نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در چهارمین روز از نمایشگاه بین المللی مطبوعات و خبرگزاری ها در این نمایشگاه حضور پیدا کرد. عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی و عضو شورای نظارت بر صدا و سیما دقایقی را در غرفه پایگاه خبری 598 سپری نمود و با صراحت و خلوص همیشگی اش به سوالات خبرنگار ما در رابطه با مسائل داخلی و خارجی پاسخ داد. متن این گفتگو را در ادامه بخوانید.
* از بین جريانات و اضلاع اصولگرائی، جریان یا گروهی را هم سطح با جبهه پايداري مي شناسيد؟
ببينيد اين خود بيني است يا خود پسندي است كه بگوئیم ما بهترين هستیم. نه ما مثل ديگر جريانات اصول گرا هستيم، منتهی جرياني هستيم كه صد در صد خودمان را ولايت مدار مي دانيم و حرف آخر را از زبان رهبر انقلاب مي شنويم. جبهه پایداری پيرو رهبر است، پيشرو رهبر نيست. اگر رهبر معظم مي فرمايند اتحاد، اتحاد را اصل می دانیم. اما، براي ماندگاري اتحاد سازوكار مي خواهيم تعريف كنيم. هيچ تفاوتي با گروههاي دیگر اصولگرائی نداريم. بالاخره عملكرد افراد هم در هر جرياني روشن است، عملكرد جبهه پایداری و افراد جبهه هم روشن است.
* با توجه به حضور برخی از ساکتین فتنه در بدنه اصولگرائی، وحدت چه زمان و با چه شاخصه هائی حادث می شود؟
وقتي به جريان هاي سياسي نگاه مي كنيم هر فرد یا جریانی كه خودش را اصولگرا معرفي مي كند مي بايست وحدت انجام گیرد. یعنی براي رسيدن به يك هدف بزرگتر مي شود از بعضي از سليقه هاي سياسي صرف نظر كرد، مي شود بعضي از خواسته ها را ناديده گرفت، اما اين چشم پوشی ها در اصول نيست. بلکه در فروع است.
ما هميشه خواهان يك وحدت اصولي در ميان اصولگراها هستيم. جريان فتنه و جريان انحرافي را نمي توان ناديده گرفت. پس اگر هر فرد یا جریانی مدعی اصولگرائی شد و قصد استفاده از ظرفيت و پتانسيل اصولگرايي را داشت ولي عقبه و کارنامه روشنی نداشت، مشخص است که نميتوانیم با ایشان به وحدت برسيم. وحدت زماني حادث مي شود كه واقعيت ها و منطق حاكم باشد.
* شما قائل به جريان هاي انحرافي هستيد؟ بعبارت دیگر نسبت به وجود جریان های منحرفی بجزء جریان انحرافی مصطلح در ادبیات سیاسی کشور را تائید می کنید؟
صد در صد همین طور است. ببينيد اگر بخواهيم مشخصا جریانی را مشخص کنیم به انحراف مشکل است و شايد دادن كد راحت نباشد، اما قطعاً جريانهايي در صدد استفاده نا مشروع از ظرفيت هاي کشور و مردم هستند. اصلا اين راه استكبار است، امروز ديگر دشمنان ما به دنبال دشمني مستقيم نيستند چونكه ديدند در صحنه مستقيم شكست ميخورند. بدنبال ايجاد انحراف در امور سياسي، فرهنگی و حتی مذهبي هستند. جريانهاي انحرافي از مباحث عرفان و معنويت گرفته تا اقتصاد و فرهنگ و سياست در كشور ما قصد سوء استفاده دارند.
يقيناً انحرافاتي از اين دست وجود دارد، بعنوان مثال هویت وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت اصلاحات وقتی مشخص می شود، جاسوس انگليسی است. در کنار "ای پک" بزرگترین لابی صهیونیستی حضور پیدا می کند و به مذاکره می نشیند. اين فرد وزیری بوده كه روزی مقبوليت داشته، اما امروز به عنوان يك عنصر فاسد در جامعه معروف شده که هم فساد اخلاقی داشته و هم فساد سیاسی. یا بعنوان مثال دیگر در همين جريان اختلاس بانكي اخیر بسياري از افراد هستند كه با اين همكاري كردند. قطعاً دست بيگانگان در کار است.
* در مورد اتفاق بزرگ فروپاشي نظام سرمايه داري در غرب و مشخصاٌ جنبش تسخیر وال استریت در آمریکا، چرا مردم آمريكا جلوي كاخ سفيد -که مرکز حکومت ایالات متحده می باشد- تجمع نکردند و در وال استريت جمع شدند؟
اگر با نگاه دقیق و ژورناليستي به قضيه نگاه كنيم، اتفاقا وال استريت به عنوان سنبل كاپيتاليسم (سرمایه داری) است. اگر به شعار های مردم آمریکا دقت کنید می بینید که بر روی پلاکاردها نوشته شده 99 درصد آنتی کاپیتالیسم. یعنی مردم ضد سرمایه داری هستند و آن یک درصد اداره کننده جامعه آمریکائی مورد خشم مردم هستند. شايد اين به عنوان يك حركت سنبليك است. مهم نيست مردم كجا جمع مي شوند مهم اين است كه مردم معترض به نظام سرمایه داری، همان مردمي هستند كه داخل همين نظام كاپيتاليسمي زندگي مي كنند و اين مسئله بسيار مهمي است.
* مردم آمریکا قلب تمدن مادی غرب که همان نظام سرمایه داری است را نشانه گرفته اند. توجه مردم آمریکا و برخی کشور های اروپائی که درگیر همین موضوع شده اند به چه میزان متأثر از انقلاب اسلامی در ایران است؟
اتفاقا يكي از شعارهايي كه ما هميشه ادعا داشتيم این بود که انقلاب اسلامي، انقلاب منطقه اي نيست. انقلابی جهاني است كه امام(ره) هم بر اين موضوع تاكيد داشت. شعارهاي انقلاب ما شعار جهاني است، يعني وقتی در انقلاب صحبت نظام سلطه مي كنيم، نظام حاكم بر ملتها نظام كاپيتاليسمي بوده است، نظام سرمايه داري غرب يك نظام حاكم در جهان بوده است. اين مسئله صددرصد متاثر از انقلاب اسلامی است. چرا؟ بيداري اسلامي را که تلاش بی وقفه برای انحراف در آن دارند را مي توانيد متاثر از انقلاب ندانیم؟ تاثير از حركت مردم، دفاع مقدس و ايستادگي ملت مسلمان ما داشته است، هم اين فشارها و تحریم هائی كه غربي ها به ما وارد کردند. ملتها از ملت ما درس گرفته اند و دریافته اند که در قبال غرب ايستادگي باید كرد و مستقل بود و اتفاقا اين مکتب بر عليه خودشان و توسط مردم خودشان در حال شکل گیری است.
وقتي مردم آمریکا در خيابان ها شعار عليه نظام سرمايه داري سر می دهند، این همان شعار 32سال پيش امام(ره) بود كه انقلاب اسلامي با اين شعار حركت كرد و به ثمر نشست. مقام معظم رهبری هم چند ماه پیش فرمودند که منتظر فروپاشی نظام های غربی و حرکت های مردمی در کشورهای غربی و اروپائی باشید. و دقیقاً این حرکت های مورد نظر آقا شروع شده است.