روزنامه کیهان در شماره امروز 12 شهریور 93 نوشت:
آقای هاشمی و بازهم حرکت از پله دوم
خانواده چند تن از بازداشت شدگان فتنه برای چندمین بار با هاشمی رفسنجانی دیدار کردند.
به گزارش سایت هاشمی، وی در این دیدار
اختلافات سلیقه و نظر را براساس روایتی از پیامبر اکرم(ص) «رحمت» خواند و
گفت: آنچه که قرآن، مسلمانان و به طور کلی انسانها را از آن نهی کرده،
تنازع است که فرد و اجتماع را فشل میسازد.
آقای هاشمی توضیح نداد که به قول آقای
روحانی، کدام کشور و کدام دولت با آشوبگران و اراذل و اوباش ضد نظام مدارا
میکند؟! و این نکته بدیهی را نیز ناگفته رها کرد که چرا ایشان از پله دوم
حرکت میکند؟ و بدون اشاره به جرایم سنگین فتنهگران که وطنفروشی،
آدمکشی، همکاری با بیگانگان، آتش زدن مسجد و... از جمله آنها بوده است،
خواستار مدارا با آنان شدهاند؟!
یادآور میشود برخی از دستاندرکاران
فتنه و آشوب 88 هماکنون به عنوان مشاور هاشمی فعالیت میکنند. یکی از این
افراد عبدالحسین هراتی از عناصر هتاک به حضرت امام و حامی منتظری و نهضت
آزادی بود که چندی پیش بازداشت شد.
توسل به شگرد تمسخر و تحقیر برای ارعاب منتقدان درونی جبهه اصلاحات
در ادامه توهین و تمسخرهای مافیای اصلاحات علیه تشکیلات تازه تأسیس
ندا، روزنامه آرمان نیز به تمسخر این گروه پرداخت.اصلاحطلبان پیش از این
ضمن تمسخر و تحقیر «ندا» (نسل دوم اصلاحطلبان) دو عضو آن را مجبور بر
استعفا کردند. «بیشناسنامه، نفوذی، قدرتطلب، فرصتطلب» از جمله تعابیری
است که افراطیون و مافیای اصلاحات درباره گروه ندا به کار بردهاند چرا که
برخی اعضای این گروه خواستار اصلاح و جبران برخی تندرویهای گذشته نظیر
خروج از حاکمیت، حضور در آشوب سال 88، تحریم انتخابات، تقابل با حاکمیت و
طرح شعارهایی نظیر فتح سنگر به سنگر و فشار از پایین (به مثابه اعلام جنگ
به حاکمیت) شدهاند. پورنجاتی نیز خطاب بر نداییها به طعنه گفته با این
حساب عمه من نیز میخواهد تشکل «نساء» (نسل سوم اصلاحطلبان) را راه
بیاندازد.
در این میان روزنامه آرمان در مطلبی بدون امضا نوشت: آقای صادق خرازی
سلمهالله خوب میداند که صاحب این قلم [!!] چقدر اصلاحات را دوست دارد.
کما فیالسابق مخلصیم... آنچه تعجببرانگیز است انتخاب نام ندا بر این حرکت
خداپسندانه است.نویسنده نامعلوم ادامه میدهد: اشکال نام ندا علامت
اختصاری «نسل دوم اصلاحطلبان» در این است که پس از نسل صاحب این قلم و
آقاصادق که باید اصلاحطلبی به نسل بعدی تحویل داده شود، آنها مجبورند اسم
آن را هم عوض کنند و بگذارند «نسا» یعنی «نسل سوم اصلاحات». کاش همین بود،
اگر همینطور این پرچم ماراتن به نسلهای بعدی تحویل شود که باید چنین شود و
دعا میکنیم که بشود، نام اصلاحطلبی نسلهای سوم تا نهم به این ترتیب
خواهد بود، نچا، نپا، نشا، نها، نها و ننا. نام تشکیلات نسل پنجم از اساس
یک نام ضداصلاحات است. زیرا اصلاحات بنا به ماهیت خود نیاز به پایش دائمی
دارد و نام نپا کاملا لایتچسبک است. نسلهای هفتم و هشتم در دهه اول و
نسلهای سیزدهم تا نوزدهم در دهه دوم نامهای تکراری و گیجکنندهای خواهند
داشت و غیراصلاحطلبان در تشخیص نسلهای هفتم، هشتم،هفدهم و هجدهم به
اشتباه خواهند افتاد(!)
روزنامه زنجیرهای آرمان در ادامه تمسخر خود نوشت: متاسفانه اشکال این
نامگذاری به همین جا ختم نمیشود. از نسل بیستم تا نود و نهم یک حرف و از
نسل صدم تا نهصد و نود و نهم دو حرف از هزاره دوم تا نسل هزار و نهصد و نود
و نهم سه حرف و به همان ترتیب در هر هزاره یک حرف به نام این تشکیلات
اضافه خواهد شد. به این ترتیب در نسل پنجهزار و نهصد و هفتاد و سوم نام
تشکیلات به نپهنهسا تبدیل خواهد شد که تصدیق بفرمایید خیلی ثقیل است. حالا
بماند که این نامگذاری در نسلهای میلیون به بالا به چه معضلی برای اعضا و
غیراعضا تبدیل میشود. تنها خوبیاش آن است که در مسابقات رادیو تلویزیونی
به هر کس بتواند سه مرتبه بدون لکنتنام این تشکیلات را بگوید یک جایزه
نفیس میدهند.آرمان در پایان درد اصلی افراطیون را بازگو کرد و نوشت: چرا
به رغم حسننیت و قلب سلیم آقا صادق عزیز، چنین اشتباهی در نامگذاری رخ
داده است؟ صاحب این قلم را گمان بر این است که با بزرگان اصلاحات مشورت
نشده است.
به پریشان گویی آمریکا اعتنا نکنید اروپا باید به ایران نزدیک شود
«اروپا باید از پریشانگویی آمریکا چشم بپوشد و به ایران نزدیک شود
چرا که زمان نزدیک شدن به ایران است».وبسایت خبری مدیا پارت با بیان این
مطلب میپرسد: آیا اروپا بالاخره از فشارهای آمریکا و اسرائیل در خصوص
دشمنتراشی از ایران شانه خالی خواهد کرد. به نفع اروپا است که به چند دهه
خصومت با ایران پایان دهد و علیه تروریستهای داعش متحد شود.این سایت
اروپایی افزود: «ایران کشوری به شدت مسلمان است و قوانین اسلامی تا حد
شدیدی در آن تحمیل میشود. از یک طرف، همکاری با ایران حداقل به شکلی قابل
توجه به حفظ تعادل و صلح در خاورمیانه کمک خواهد کرد. از سوی دیگر، ایران
با نزدیک شدن به اروپا میتواند به مبادلات اقتصادی و فرهنگی روی آورد که
بیشک برای هر دو طرف سودمند و جالب توجه خواهد بود. ولی فراموش نکنیم که
اروپاییها، باید از پریشانگویی سیاست آمریکا در خاورمیانه چشمپوشی و از
آن پرهیز کنند. اروپاییها باید در این زمینه نه تنها با ایران، بلکه با
روسیه نیز هماهنگ عمل کنند، چرا که منافع و خطرات مشترک این گونه ایجاب
میکند.
چرا دولت تمایلی به احیای سازمان مدیریت ندارد؟
به دلیل فقدان سازمان مدیریت و برنامهریزی، اجزای مختلف دولت تلقیهای بسیار متناقضی از برنامه دولت درباره خروج از رکود داشتهاند.
فرشاد مؤمنی با بیان این مطلب در روزنامه شرق نوشت: به دلیل اهمیت
برنامهریزی و نقش مهم آن است که رئیسجمهور در جریان مبارزات انتخاباتی
خود یکی از تعهدات اصولی خود را احیای سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور و
تعهد و پایبندی به برنامهریزی و اتخاذ رویکرد برنامهای در فرآیند
تصمیمگیری عنوان کرد. اما واقعیت این است که این وعده حیاتی و سرنوشتساز
به همان اندازه که در مقام بیان، سهل و قابل عمل بود، در مقام اجرا دشوار
است.وی با اشاره به عملی نشدن وعده احیای سازمان مدیریت نوشت: واقعیت این
است که در همین یک سال گذشته برخی برخوردهای غیربرنامهای در تیم اقتصادی
دولت دیده میشود. یکی از بارزترین نمونههای آن، برخورد افراد مختلف دولت
با بسته موسوم به «خروج غیرتورمی از رکود» است. طی همین چندروز گذشته اجزای
مختلف دولت تلقیهای بسیار متفاوت و متناقضی از این برنامه داشتهاند.
بدون تردید تشتت آرا و فقدان استنباط واحد از اصول و مبانی اجرایی برای
دولت و کشور مسئلهساز خواهد بود.
مؤمنی تصریح کرد: یکی دیگر از عواملی که سبب میشود دولتها تمایلی به
برنامهریزی نداشته باشند آن است که کمتر مقید به پاسخگویی باشند و بیشتر
بتوانند اعمال سلیقه کنند. آنچه مسیر حرکت دولت به سمت سلیقهای عمل کردن
را سد میکند، داشتن یک برنامه منسجم و برخورد برنامهای با مسایل است.
اگرچه معاونت برنامهریزی کشور، برنامههای سازمان مدیریت و برنامهریزی
را دنبال میکند اما به نظر می رسد بیش از محتوا به شکل امور توجه دارد.
لایه بودجه سال 93 به موقع تحویل مجلس شد اما اغلب مشکلات ساختاری
بودجههای پیشین را در دل خود داشت. مشکلات بودجه در سال جاری نشان میدهد
چه میزان از فرصتها از دست رفته است. حال، هم لایحه بودجه سال 94 در دست
تهیه است و هم برنامه ششم توسعه.
روزنامه شرق در عین حال از قول محمدباقر نوبخت معاون برنامهریزی و
نظارت راهبردی رئیسجمهور نوشت: «در مورد احیای سازمان مدیریت سناریوهای
مختلفی مطرح است. از جمله اینکه به صورت سازمان مدیریت احیا شود یا سازمان
برنامه و بودجه یا اینکه به عنوان معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی
ادامه فعالیت دهد یا وضع دیگری داشته باشد. ما در حال دریافت و بررسی نظر
کارشناسان هستیم و تا یک ماه آینده برای انتخاب یکی از این حالتها به
جمعبندی خواهیم رسید. در حال حاضر سازمان با مشکلی روبهرو نیست و با
ایجاد دو معاونت در ریاست جمهوری کارهای لازم انجام میشود، بنابراین برخی
میگویند دولت موضوع احیای سازمان مدیریت را فراموش کرده درست نیست.»
شرق درباره این سخنان نوشت: آنچه از اظهارات نوبخت و اقدامات معاونت
برنامهریزی برداشت میشود این است که سازمان مدیریت و برنامهریزی یا احیا
نخواهد شد یا احیای آن به زودی انجام نمیشود و حتی اگر این سازمان احیا
شود احتمالا نه نقشی در تدوین برنامه ششم خواهد داشت و نه در بودجه سال
94.این روزنامه خاطرنشان کرد: دولت مدتی است که سیاستهای کلی برنامه ششم
توسعه را در معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری تدوین و به
رئیسجمهور تسلیم کرده است. پس حتی اگر سازمان احیا شود، در تدوین
سیاستهای برنامه ششم نقش نخواهد داشت. از طرف دیگر براساس گفتههای نوبخت،
در مهرماه در خصوص احیای این سازمان تصمیمگیری میشود و دولت باید دو ماه
بعد از آن یعنی 15 آذر لایحه بودجه سال 94 را به مجلس تقدیم کند. پس این
سازمان در صورت احیا در تدوین بودجه هم نقشی نخواهد داشت.
گفتنی است در کنار معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی، ستادی به نام
ستاد هماهنگیهای اقتصادی دولت نیز تشکیل شده که مسئولیت آن پیش از این
برعهده محمدعلی نجفی بود و سپس به مسعود نیلی منتقل شد. اخیرا سعید لیلاز
از اعضای مرکزیت کارگزاران در مصاحبه با روزنامه اعتماد تصریح کرده بود
کشور به سازمان مدیریت نیاز ندارد و روحانی نیز با وجود وعده انتخاباتی
اکنون احساس نیاز به چنین سازمانی نمیکند.
اضطراب نوچه فتنهگران از بازداشت یک پادوی رسانهای
مشاور رسانهای هاشمی رفسنجانی به دوستانش توصیه کرد که برای بازداشت
نشدن مراقب چتها و تلفنهایشان باشند.فواد صادقی پس از بازداشت عمار
کلانتری سردبیر خبرگزاری وابسته به دانشگاه آزاد که به منظور اجرای حکم وی
صورت گرفته، نوشت: 6ماه گذشته که بدلیل برخی ارتباطات و رفتارهای آقای علی
غزالی، همکاری با وی را قطع کردیم. نامبرده با تهدید مکرر اقدام به تحریک و
پروندهسازی علیه آقای کلانتری، خانم آذرپیک، بنده و برخی دیگر از دوستان
کرد که در مورد خانم آذرپیک و آقای کلانتری تحریکات و پروندهسازیهای
نامبرده تا حدی موثر واقع شده است.این نوچه رسانهای شبکه فتنه در ادامه
ضمن توصیهای امنیتی به دوستانش نوشته است: با سایر دوستانی که با آقای
غزالی، ارتباط دارند توصیه میکنم که نسبت به اظهارات حضوری یا تلفنی و
چتها مراقبت ویژهای داشته باشند تا آسیب نبینند.
اما علی غزالی که از سوءاستفاده اخیر مافیای فتنه از وی در جریان
استیضاح وزیر علوم کاملا شاکی است، در پاسخ فواد صادقی گفت: به هر حال
ایشان نظر خودشان را گفتهاند اما کاش برای بیان چنین مسائلی، نخست دقت
میکردند که آقای عمار کلانتری طبق اظهارات آقای صادقی، دارای حکم قطعی
بودند و نیازی به پروندهسازی اینجانب و امثال من نداشتهاند ضمن آنکه
دستگاههای نظارتی و قضایی با تلاش و فشار افراد خارج از این سیستم، نه
تنها توصیهپذیر نیستند که سعی میکنند با هرگونه دخالتی برخورد کنند.به
گزارش تسنیم وی با اشاره به انتشار برخی اخبار در مورد صدور حکم مشاورت
رسانهای رفسنجانی برای فواد صادقی گفت: تا جایی که من اطلاع دارم و از
دفتر آیتالله استعلام کردم، این حکم از سوی دفتر ایشان منتشر نشده و صرفا
به درخواست شخص آقای صادقی و بدون اطلاع دفتر آیتالله، در برخی، رسانهها
منتشر شده است لذا در صورت صحت صدور این حکم، اوج مظلومیت آیتالله هاشمی
را در میان برخی اطرافیانشان نشان میدهد که برخی برای سرازیر کردن
هزینههای ناشی از فعالیتهای پیش و پس و حین خود، از وجهه این استوانه
نظام و یار دیرین رهبری به نفع منویات شخصی و باندی خود استفاده میکنند.
غزالی با بیان اینکه یک نهاد امنیتی اخیرا شکایت خود از فواد صادقی را
در دادگاه 9 شهریور در حضور هیئت منصفه پس گرفته است، اضافه کرد: همان
نهاد، شکایتش را از اینجانب پس نگرفته است، آن هم در شرایطی که موارد
اتهامی اینجانب نسبت به آقای صادقی، بسیار کمتر بوده است.وی درباره توصیه
امنیتی مشاور رسانهای هاشمی به دوستان خود برای مراقبت از چتها و
تلفنهایشان نیز گفت: این جملات خودش سؤال و بسیار شبههبرانگیز است. مگر
دوستان آقای فواد صادقی در چتها و تلفنها و مراوداتشان چه چیزهایی مطرح
میکنند که از نظر امنیتی باید در قبال آنها نگران و مراقب باشند؟این
روزنامهنگار در پایان این سؤال را مطرح کرد که چرا آقای فواد صادقی پس از
جدا شدن از سایت تابناک، همواره دیگران را به عنوان مدیران مسئول سایتهای
خود منصوب میکند تا آنان به جای وی مسئولیت اقداماتش را متحمل شوند؟ آیا
به جز عمار کلانتری که او نیز قربانی اقدامات صادقی شد، از بقیه مدیران
مسئول سایتهای دیگر آقای صادقی، خبری هست؟ آنان اینک کجا هستند؟