به گزارش پایگاه 598، روزنامه
کیهان نوشت: گویی این جماعت مدعی انقلاب و اصول گرایی و جذب دگراندیشان،
دست از سر فیلمساز کهنه کار سینمای ایران برنمیدارند و به هر لطایف الحیلی
که شده میخواهند او را جذب انقلاب و گفتمان انقلاب اسلامی کنند! و هر چه
این بنده خدا قسم و آیه میخواند که بابا جان! من به همان فضای 40-50 سال
پیش دلخوشم، آدمهای من مال آن دورهاند و من از این حرفهایی که شما
میزنید مثل سینمای انقلابی و اسلامی سر در نمیآورم!! بازهم رهایش
نمیکنند. بعد از اینکه سه سال پیش به یکی از ضعیفترین و اهانت آمیزترین
فیلمهایش، سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را دادند (و از هول حلیم توی دیگ
هم افتادند) و در همان جشنواره، بساط تجلیل و تحسین از فیلمسازی که هرگز
ادعای همراهی با انقلاب و نظام اسلامی نداشته را برپا ساختند، نوبت پیشگو
خواندنش رسید و گفتند که او با یکی از فیلم هایش در سال 1356 (سفر سنگ)
اصلا وقوع انقلاب اسلامی را پیش بینی کرده است!
جل الخالق !! آن هم با فیلمنامهای از بهزاد فراهانی که در آن زمان چپ
میزد و مدعی سوسیالیسم بود و با تهیه کنندگی اسی منفردزاده که به خون
انقلاب اسلامی، تشنه است و البته با پول و سرمایه مهرداد پهلبد ( شوهر
خواهر شاه) که در آن زمان، وزیر فرهنگ و هنر طاغوت بود!!!
و حالا نوبت سپردن یک ساعت از آنتن تلویزیون بیت المال ملتی است با همه
آرمان ها و ارزشهای انقلابی و اسلامی به کسی که اساسا با این آرمان ها و
ارزش ها مشکل دارد (اگرچه هرگز علیه آن نیز فعالیت علنی نداشته است).
خب، طبیعی است وقتی بخواهید به زور دگنک، یک نفر را به انقلاب و اسلام و
ارزشهای نظام اسلامی بچسبانید و به اصطلاح جذبش کنید (و همه دریافتتان از
جذب حداکثری هم همین باشد) نتیجه آن میشود که هر چه او بگوید تایید کنید،
حتی اگر مغایر با همه باورها و عقایدتان باشد و نتیجه آن میشود که در
واقع شما و برنامه و تلویزیون تان جذب او شده اید! چگونه؟ به این صورت:
او میگوید که با مراکز قدرت ارتباطی نداشته و چون مامور اطلاعاتی معروف
احضارش کرده بوده رفته. در اینجا از کماطلاعی مجری استفاده کرده و ادامه
میدهد: همچنان که اگر چه گوارا و رژی دبره را ماموران اطلاعاتی کشورشان
احضار کرده بود میرفتند، غافل از آنکه اولا امثال چه گوارا و رژی دبره
اساسا با رژیمهای خود درگیر بودند و اگر پرشان به پر سرویسهای اطلاعاتی
آن رژیم ها میگرفت، دمار از روزگارشان درمی آمد! و ثانیا سرویسهای
اطلاعاتی رژیمهای وابسته و دیکتاتوری مانند شیلی ژنرال پینوشه و کوبای
باتیستا و بولیوی باریه نتوس، چه مشابهتی با وزارت اطلاعات نظام جمهوری
اسلامی دارد که با همه جهان سلطه و دیکتاتوری درگیر است؟! در اینجا مجری
بدون آنکه کلیت حرف فیلمساز کهنه کار را دریابد، همین طور سر تکان میدهد و
تایید میکند!
او میگوید که هیچ فیلمی را بنا به خواست آن مامور اطلاعات نساخت اما
نمیگوید که چگونه با لابی انجام گرفته، خوانندهای معلومالحال را که به
همسری موقت خود درآورده بود، پس از 20 سال از کشور خارج کرد تا هم از درآمد
کنسرت هایش بهره بگیرد و هم بتواند راهی برای خود در خارج کشور باز کند. (
صرف نظر از اینکه حضور آن خواننده، چه تبعاتی برای انقلاب و نظام اسلامی
داشت و وی در مصاحبههای مکرر خویش، علیه نظام و نهادهای انقلابیاش
لجنپراکنی کرد و از کمکهای همسر سابقش گفت!که هنوز آن مصاحبهها برروی
صفحات اینترنت موجود است.)
اما مجری برنامه در برابر چندین بار اظهار برائت فیلمساز، سکوت کرده و سر
تکان میدهد!! و از اینکه فیلمساز تلاشی برای خارج شدن از کشور به خرج
نداده، ابراز خشنودی میکند !! غافل از آنکه وی در همان پروسه قبلی، این
تلاش را به خرج داده و ظاهرا برای ساخت دو فیلم "مانکن" و "تسخیر شدگان"بیش
از دو سال در کانادا به سر برد و وقتی نتوانست هیچ کدام را حتی به مراحل
پیش تولید برساند، دست از پا درازتر به مملکت بازگشت! مجری همچنان وی را
تایید و تشویق میکند!!!
او میگوید از هیچ یک از مراکز قدرت پول نگرفته و برای آنها فیلم نساخته
است، درحالی که اغلب فیلم هایش در دوران طاغوت را برای مراکز و استودیوهایی
ساخت که وابسته به مراکز قدرت بودند: از رضا موتوری ( که برای علی عباسی و
سازمان سینمایی پیام ساخت که دربار و اشرف پهلوی در آن سرمایهگذاری کرده
بودند) تا داش آکل ( که با سرمایه سینما تئاتر رکس متعلق به برادران
رشیدیان از وابستگان MI6 و دربار شاه تولید کرد ) تا فیلمهای خاک و بلوچ و
گوزنها ( که با پول مهدی میثاقیه بهایی از نوکران رژیم شاه ساخته شدند )
تا غزل ( که با هزینه تلویزیون قطبی و تل فیلم و کانون سینماگران به اصطلاح
پیشرو وابسته به دفتر فرح ساخته شد) و تا سفر سنگ ( که بنا به گفت و گوی
خود فیلمساز با نشریه سینما در سال 1356 با حدود یک میلیون تومان پول
پهلبد، وزیر فرهنگ شاه جلوی دوربین رفت).
بازهم مجری برنامه، بدون دقت و بررسی، سر تکان میدهد و حرفهای نادرست فیلمساز را تایید میکند!!!
بالاخره او از فراریان و گریختگان از کشور میگوید و ضمن شماتت برخی از
آنها، بعضی دیگر که کارنامه سیاهشان از آن شماتت شدگان صدها بار سیاهتر
است را به کشور فرا میخواند و میگوید چه اشکال دارد بهروز وثوقی به کشور
بازگردد و در فیلمهای این سینما بازی کند؟! و جناب مجری، این حرف را هم
تایید میکند و سر تکان میدهد!!
موجودی که در همان زمان طاغوت از طریق رابطه با سمبلهای فحشاء و تباهی
همچون اشرف پهلوی به قله سینمای طاغوت هل داده شد. عباس شباویز تهیه کننده
فیلم قیصر و مدیر آریانا فیلم در مصاحبه چندین سال پیش با نگارنده، پرده
از این موضوع برداشت که برای قطع رابطه نزدیک وثوقی و اشرف، به دستور دربار
زمینههای ارتباط وی با گوگوش (همسر بعدی جناب فیلمساز کهنه کار) در همان
آریانا فیلم و همچنین سازمان سینمایی پیام متعلق به علی عباسی فراهم آمد.
در حالی که در آن زمان، وی همسر محمود قربانی ،کاباره دار معروف بود و نکته
جالب اینکه خود وثوقی در خاطراتش میگوید که برای فیصله دادن پیوندش با
گوگوش، هویدا، نخست وزیر وقت هم به میدان آمد!!!
اگر همه این فساد و فحشاء را فراموش کنیم، چگونه میتوان عملکرد و اعمال
ضد انقلاب و علیه ملت ایران را در این سالهای اقامت در خارج کشور نادیده
گرفت که تا همین سال گذشته و بازی در نقش اول فیلم ضد ایرانی "فصل کرگدن"
ادامه داشته است؟ فیلمی که به خیال خود همه هویت و ریشههای ایرانی بودن را
لجن مال میکند!!
چگونه از تریبون رسانه ملی یک ملت که بیش از 35 سال است برای پاسداشت همان
هویت و باورها و ریشه ها، در برابر همه دنیا ایستاده، موجودی همچون بهروز
وثوقی (که با کارنامه سیاه تاریکش تا همین امروز همراه و همپای دشمنان این
سرزمین، آن ارزش ها و باورها را تحقیر کرده) دعوت به کار در سینمای
ایران میشود؟ و مجری برنامه هم، همدلانه تایید میکند؟!!!
اصلا چطور است از خود اشرف پهلوی دعوت شود؟! چه اشکال دارد بیاید و در
سینمای ایران کار کند؟! او اگر از بهروز وثوقی سینماییتر نباشد، کمتر از
وی هم نبوده است!(سرمایه گذاری در استودیوهای فیلمسازی معروف آن زمان همچون
آریانا فیلم و سازمان سینمایی پیام و سینما تئاتر رکس و استودیو میثاقیه و
...همه از سوابق سینمایی اشرف است، علاوه براینکه در سالهای آخر رژیم شاه،
سازمان گسترش سینمایی را نیزحتما برای گسترش و توسعه سینمای ایران تاسیس
کرده بود و خود ریاستش را برعهده داشت). ضمن اینکه رفیق گرمابه و گلستان،
همان هنرپیشه طاغوتی هم بوده است!