برنامهای که به گفته آخوندی با هدف افزایش قدرت خرید قشر متوسط جامعه در بازار مسکن اجرا شده و در قالب آن به زوجهای جوان (خانه اولیها) حدود 80 میلیون تومان تسهیلات پرداخت میشود.
وزیر مسکن و شهرسازی دولت سازندگی در همان برنامه با اعلام قیمت 2.5 تا 3 میلیون تومانی هر مترمربع خانه در تهران راهکار جالبی را برای تامین مابقی منابع مالی ارائه کرد؛ «زوجهای جوان میتوانند بقیه پول مورد نیاز برای خرید (70 میلیون تومان) را از پدر، مادر یا برادر خود بگیرند.»
این در حالی بود که واکنش به اظهارات وزیر راه و شهرسازی بلافاصله پس از اتمام برنامه نگاه یک از شبکههای اجتماعی آغاز شد و دامنه آن خیلی زود در رسانهها گستردهتر شد. آخوندی زمانی روبروی دوربینهای برنامه تلویزیونی نشست که چند روز پیش از آن به همراه سیف رئیس کل بانک مرکزی در نامهای به رئیسجمهوری خواستار پرداخت تسهیلات معادل 50 درصد ارزش واحد مسکونی شده بودند.
اما آیا تحریک تقاضا در شرایط کنونی اقتصاد راهکار مناسبی برای خروج اقتصاد از رکود است و اینکه وام خرید میتواند گرهی از مشکلات کنونی مسکن را باز کند. شماری از کارشناسان، صاحبنظران اقتصادی و فعالان بازار مسکن « افزایش وام خرید» را نه تنها راهحل برطرف کردن مشکلات نمیدانند بلکه از آن بهعنوان یک «جوک» یاد میکنند.
گروه اقتصادی خبرگزاری تسنیم با هدف بررسی برنامه تحریک تقاضا در بخش مسکن میزگردی را با حضور افشین پروینپور کارشناس اقتصاد مسکن و ایرج رهبر عضو هیات مدیره انجمن انبوهسازان برگزار کرد.
در این میزگرد ترجیعبند این روزهای وزیر راه و شهرسازی و مشاورانش یعنی «تمام دنیا وام خرید مسکن میدهند و تقاضا را تحریک میکنند» مورد نقد و بررسی قرار گرفت تا جائیکه ایرج رهبر اظهارات عبدهتبریزی را برای سازندگان نامیدکننده ارزیابی کرد و گفت: « با صحبتهایی که از عبدهتبریزی شنیدم خیلی ناامید شدهام، قبل از آن فکر میکردیم دولت به فکر است و به حرفهای کسانیکه دستاندرکار بازار هستند توجه میکند.»
پروینپور نیز در این میزگرد با تاکید بر اینکه برنامه آخوندی با بسته خروج از رکود دولت در تضاد است سیاست پرداخت وام خرید را به جوک تشبیه کرد:« سیاست پرداخت وام خرید مسکن را میتوان به عنوان یک جوک تعریف کرد و خندید. این همه به حساب خودشان اقتصاددان هستند و نشستهاند و بسته خروج از رکود را تهیه کردهاند این بزرگترین تناقض در بسته دولت است.»
دعوت از عبدهتبریزی برای مناظره، هزینه کم ایجاد شغل در بخش مسکن، اظهارات متناقص مسئولان اقتصادی دولت، تضاد منافع مسئولان، اجرای برنامه مشاوران در بخش مسکن، آگاهی بانک مرکزی به تورمزا بودن تسهیلات خرید برای اقتصاد، اجرای الگوی مشابه مسکن مهر برای حل مشکل مسکن و غیرممکن بودن خانهدار شدن مردم از طریق پسانداز از جمله مباحثی بود که در میزگرد خبرگزاری تسنیم مطرح شد.
مشروح این میزگرد در ادامه میآید؛
تسنیم:وزیر راه و شهرسازی اخیراً از سیاست جدید دولت برای رونق در بخش مسکن پرده برداشت، آیا سیاست تحریک تقاضا میتواند بازار مسکن را از رکود خارج کند، آیا راهکار اساسی برای خروج از رکود افزایش وام خرید مسکن است؟ اگر تحریک تقاضا به عنوان یک سیاست خروج از رکود به حساب آید تبعات و آثار مثبت و منفی این سیاست برای اقتصاد کشور چیست؟
*رهبر: دولتمردان با تاخیر متوجه رکود شدند
ایرج رهبر: شاید دولتمردان و اقتصاددانان با تأخیر متوجه مسئله رکود اقتصادی شدند. چون ابتدای امر همه توجه خود را روی تورم بالای کشور معطوف کردند و تمام تلاشها روی این مسئله بود که تورم را کاهش دهند. شاید هم این اقدام بیجا نبوده و توانستهاند تا حدود زیادی در کنترل تورم موفق باشند. اما همیشه وقتی تلاش میکنیم تورم را کاهش دهیم باید در مقابلش به این موضوع توجه داشته باشیم که در نقطه مقابل کنترل تورم، رکود را نیز تقویت میکنیم.
دولتیها این را می دانستند -که حتما هم میدانستند- ولی همزمان یا با تأخیر یکماهه در این رابطه اقدام می کردند شاید نتیجه بهتری در این موضوع میگرفتند. حالا بعد از یک سال متوجه شدهاند که تورم را کنترل کردهایم اما نتوانستهایم اقتصاد را از رکود خارج کنیم. در واقع به جای آن رکود اقتصادی و رکود تورمی به وجود آوردهایم که این یک معضل بدتر از تورم است.
به همین دلیل اخیرا دولت بستهای به مجلس تقدیم کرده که مصوبه یک فوریتی آنرا نیز گرفتهاند. این بسته به چهار بخش تقسیم شده تا اقتصاد از رکود بیرون آید. بخشی از این بسته مسکن است که موضوع میزگرد امروز است. مسکن یکی از راهکارها یا بخشهایی است که به قول اقتصاددانان تا 35 درصد اقتصاد کشور را می تواند به گردش درآورد و راهکاری سریع در مقابل راهکارهای دیگر مانند صنعت و کشاورزی برای خروج از رکود اقتصادی است.
راه رسیدن به هدفی که اقتصاد را متحول کند مسکن است. برای ایجاد یک شغل در بخش مسکن 20 میلیون تومان لازم است. در نفت و پتروشیمی 300 میلیون تومان، در بخش صنعت هم 930 میلیون تومان. علاوه بر رونق اقتصادی در بخش مسکن که از همه بخشها موثرتر است، هدف دیگر دولت که اشتغالزایی است از راه مسکن خیلی سریعتر و کم هزینهتر محقق می شود.
یکی از وظایف عمده دولت در کشور ایجاد اشتغال است. میتوان گفت با توجه به بخش مسکن میتوان با یک تیر چند نشان را از نگاه اقتصادی زد. نیاز کشور سالانه یک تا 1.5 میلیون واحد مسکونی است که اصل 31 قانون اساسی دولت را مکلف میکند که برای جامعه به فکر سرپناه باشد.
از سوی دیگر گردش مالی بخش ساختمان و اینکه با بیش از 120 رشته صنعت کشور ارتباط دارد در اقتصاد بسیار تاثیرگذار است. در بسته دولت مسکن اولویت چهارم است اما در واقع این بخش سریعترین و کم هزینهترین راهکار برای خروج اقتصاد از رکود است.
فرض کنید پنج دهک پایین جامعه را نتوانیم از نظر مسکن تأمین کنیم ممکن است برای مردم باری شود که برای سرپرست خانواده یک نوع سرشکستگی محسوب میشود، شاید این مسئله در نظام و حکومت هم تأثیرگذار باشد.
بنابراین در طرحهایی که داریم باید در طرحهای مسکن مسائل اجتماعی را ببینیم. یکی از ایراداتی که به مسکن مهر وارد میشود این است که چرا یک طبقه یکسانی در یک جا اسکان داده میشود و مسائل طبقاتی را مدنظر قرار نگرفته است چراکه ممکن است مشکلاتی به وجود آید.
این مسئله به پس از بهره برداری از واحد مسکونی برمیگردد. قبل از بهره برداری که هم اکنون مسکن مهر را به مردم میخواهیم تحویل دهیم اگر تأخیری هم مشاهده شود مثلا یک یا دو سال تأخیر داشته باشد دوباره تبعات اجتماعی را به وجود میآورد. مردم میگویند چرا واحد را دیر تحویل میدهید و از نظام توقع دارند. چه برسد به اینکه اصلا مسکنی برای مردم ساخته نشود یا اینکه به فکر طرح و برنامه برای ایجاد سرپناه نباشید.
بنابراین توجه به اینکه مسکن از نظر کلی هم برای اقتصاد، هم برای نظام و هم برای مردم اهمیت ویژهای دارد اگر به این مسئله توجه نشود یا دیر توجه شود یا اینکه برنامه ریزی ناقص باشد تبعاتی را به وجود میآورد که جبران آن خیلی راحت نیست.
افشین پروین پور: آقای رهبر مطالب خوبی را در رابطه با اهمیت بخش مسکن در شرایط کنونی اقتصادی کشور مطرح کردند.
ویژگی و قابلیتهای مسکن از این جهت که میتواند اقتصاد کشور را از رکود خارج کند کاملا درست است. بنظرم اگر فقط بخش مسکن فعال شود به تنهایی قابلیت این را دارد که به کلی رکود را از اقتصاد کشور خارج کند، ضمن اینکه تا الآن هم همین گونه بوده است شاید بتوان گفت در سه دهه اخیر همیشه دیدهایم اقتصاد از نمودار نوسانات ساختوساز یا رکود و رونق ساختوساز متأثر بوده است.
یعنی هر وقت مسکن وارد رکود شده کل اقتصاد وارد رکود شده است و هر وقت مسکن رونق گرفته کل اقتصاد کشور نیز رونق گرفته است. متأسفانه بخش مسکن ایران البته غیر از دولت دهم همیشه هم رکودش تورمی بوده و هم رونق آن. در هر صورت همواره وقتی ساخت و ساز رونق پیدا کرده کل اقتصاد را تحت تأثیر قرار داده است.
در رابطه با استراتژی دولت یازدهم باید گفت کلیت دولت را فاقد استراتژی مشخص در حوزه اقتصاد میبینم. مهمترین دلیل هم اظهارنظرهایی است که مسئولان اقتصادی دولت گاها ابراز میکنند که در بعضی جاها کاملا با هم متناقض است.
مثلا وزیر راه و شهرسازی یک چیزی میگوید، وزیر اقتصاد چیز دیگری میگوید که خلاف آن است، بانک مرکزی نیز چیز دیگری میگوید .به عنوان مثال در همین بسته خروج از رکود دولت به فهم خوبی رسیده البته فقط در ظاهر و حرف. مقام معظم رهبری در افطاری مسئولان به این نکته اشاره فرمودند: «که مسئولان دولتی در حرف میگویند اقتصاد مقاومتی ولی در عمل چیزی نمیبینم اینگونه نباشد که حرف بزنیم اما عمل نکنیم.»
دولتیها در حرف میگویند میخواهیم اقتصاد را بدون تورم از رکود خارج کنیم بعد میگویند در شرایط کنونی اقتصاد هرگونه تحریک تقاضا -عین متن پیش نویس بسته خروج از رکود- باعث تورم میشود یعنی اگر بخواهیم بخش تقاضا را در هر کالایی تحریک کنیم چون نمیتواند به دلیل عدم تناسب عرضه و تقاضا سریع رفلکس نشان دهد و تورم را به دنبال دارد. البته مسکن دیگر از همه کالاها بدتر است، چرا که حداقل یک تا یک سال و نیم زمان نیاز دارد تا واحد مسکونی ساخته شود. پس اولا تحریک تقاضا تورمزاست دوما میخواهیم بدون تورم اقتصاد را از رکود خارج کنیم بعد میخواهیم از بخش مسکن هم استفاده کنیم. حالا سیاست دولت در این زمینه چیست؟ میگویند میخواهیم وام خرید بدهیم. این را میتوان به عنوان یک جوک تعریف کرد و خندید که این همه به حساب خودشان اقتصاددان هستند و نشستهاند و بسته خروج از رکود را تهیه کردهاند این بزرگترین تناقض در بسته دولت است.
تسنیم: در بسته خروج از رکود دولت به مسئله تحریک تقاضا مشخصا اشاره شده است؟
پروین پور: بله همین طور است.
تسنیم: ابتدای بسته خروج از رکود تأکید شده تحریک تقاضا تورمزاست و در بخش مسکن گفته شده سیاست دولت برای خروج از رکود، تحریک تقاضاست. این موضوع به این معنی است که عملا تورم در بخش مسکن برای دولت پذیرفته شده است.
پروین پور: شعار کلی بسته خروج از رکود دولت این است که ما میخواهیم بدون تورم از رکود خارج شویم. این مسئله نشان میدهد یا اینکه دوستان دچار تناقض هستند یا اینکه اینگونه نیست، میفهمند چه میگویند ولی تضاد منافع دارند یکی از این دو حالت که بیشتر نیست.
تسنیم: تضاد منافع در چه چیزی؟
پروینپور: در هر صورت مسئولان بخش مسکن یک چیزی را میگویند چارهای نداریم جز اینکه با تورم از رکود خارج شویم در بخش مسکن. مسئولان اقتصاد کلان میگویند نخیر میخواهیم بدون تورم از رکود خارج شویم. این دو کاملا با هم متناقض است.
تسنیم: شما به تورم زا بدون وام خرید معتقدید؟
پروینپور: احساس میکنم دولت کاملا فاقد استراتژی اقتصادی منسجم و درستی است. در تأیید سخنان آقای رهبر باید بگویم تا 10 سال آینده باید سالانه 2 میلیون واحد مسکونی بسازیم تا بتوانیم عرضه و تقاضا را با هم برابر کنیم یعنی تا 10 سال آینده جمعا 20 میلیون واحد بسازیم.
*پروین پور: ساخت سالانه 1 میلیون مسکن رشد اقتصادی را 2 رقمی می کند
تسنیم: اثرات تورمی وام خرید مسکن چیست؟
پروینپور: اگر سالانه دو میلیون واحد مسکونی ساخته شود و متراژ هر واحد را 100 مترمربع بگیریم (75 متر خالص و 25 متر مشاعات) دو شغل مستقیم و غیرمستقیم ایجاد می شود و ساخت سالانه دو میلیون واحد مسکونی 4 میلیون شغل مستقیم و غیرمستقیم ایجاد میکند. با توجه به ارتباط مسکن با 120 صنعت اگر دولت هیچ کاری دیگر نکند و به غیر از مسکن صنعت و کشاورزی تعطیل شود به طور کامل نیاز اشتغال و رشد اقتصادی کشور برطرف میشود.
حتی با ساخت سالانه یک میلیون واحد مسکونی رشد اقتصادی کشور دو رقمی میشود این موضوع خیلی در تورم موثر است با توجه به اینکه وزن مسکن در تورم عمومی 40 درصد است اگر بتوانیم این را کاهش دهیم در کاهش تورم هم تأثیرگذار خواهد بود.
دو روش برای خروج مسکن از تورم وجود دارد روش بد همین است که تقاضا را تحریک کنیم الآن متقاضی بالقوه برای مسکن وجود دارد و میتوانیم سیاستگذاری و تخصیص منابع مالی و زمین را مستقیما به سمت عرضه سوق دهیم که باعث شود واحد مسکونی بدون واسطه به دست متقاضی نهایی برسد. روش دوم مدلی است که دولت یازدهم روی آن تأکید میکند اصل حرف دولت این است که اصلا به عرضه کاری نداشته باشیم به انبوه سازان و سازندگان نیز کاری نداشته باشیم فقط تقاضا را تحریک کنیم. در این صورت عدهای توانمند میشوند که در بازار حضور پیدا کنند در این صورت این سیگنال به سازندگان میرسد که عدهای متقاضی مسکن در بازار وجود دارد پس برای اینها مسکن بسازیم. به عبارت دیگر بهصورت غیرمستقیم عرضه را تحریک کنیم یعنی با تحریک مستقیم تقاضا.
اشکال این داستان این است که در شرایط کنونی اقتصادی کشور هرگونه تحریک تقاضا باعث افزایش قیمت میشود. اتفاقی که میافتد این است که با سیاست تحریک تقاضا مسکن گران میشود. قیمت که افزایش یافت، دولت به عنوان سیاستگذار هرچه قدر وام خرید بدهد متناظر با آن قیمتها افزایش مییابد و در سیکل زمانی که متقاضی قرار بود توانمند شود، ناتوان میشود چون افزایش قیمت روی داده است. اینگونه میشود که هیچگاه متقاضی مصرفی ما که به او وام خرید داده میشود، صاحبخانه نمیشود. در این صورت همیشه تقاضا باید دنبال عرضه برود و هیچگاه این دو به هم نمیرسند. این غلط ترین روشی است که میتوان آنرا در بازار مسکن اعمال کرد. البته عدهای سوداگر، سرمایه دار که سازنده حرفهای نیستند و دنبال سودهای کلان و نجومی در بخش مسکن هستند از سیاست دولت منتفع میشوند اما نه متقاضیان مصرفی در بخش مسکن و نه سازندگان حرفهای که دنبال سود معقول هستند.
*رهبر: پرداخت تسهیلات برای خرید عقبگرد در سیاستهای قبلی است
تسنیم: آقای رهبر شما در این زمینه با آقای پروین پور موافق هستید؟
رهبر: از قبل هم توصیه کردهام به دولتمردان که اگر میخواهید تسهیلات خرید بدهید یا تسهیلاتی در اختیار مردم قرار دهید که صاحب خانه شوند یک سیکل به عقب برگردید و از طریق ساخت و تولید مسکن که تسهیلات را به سازنده میدهد و پس از آن به متقاضی منتقل کنید، مانند همان کاری که در مسکن مهر اتفاق افتاد؛ یعنی اول تسهیلات دادند مسکن مهر ساخته شد و پس از آن این وام به متقاضیان واجد شرایط منتقل میشود. به جای اینکه تقاضا را تحریک کنیم طرف عرضه را تقویت می شود چرا میخواهیم تقاضا را تحریک کنیم، آقایان میگویند میخواهیم این کار را انجام دهیم تا برای بخش تولید انگیزه به وجود آید. یعنی بنده تولیدکننده بگویم مسکن ساخته شده روی دستم نمیماند خریدار هم وجود دارد و از من میخرند پس بروم و تولید کنم.
وقتی این صحیح است که تقاضا نداشته باشید ولی وقتی انباشت تقاضا داریم دوباره تحریک کردن تقاضا با انگیزه تولید بی معنی است. بنابراین پایه اول تولید را انجام دهیم بگوئیم بفرمائید تولید را بخرید. ولی اگر به این مسئله توجه نکنیم و بگوئیم سازنده خود بخود برای ساخت انگیزه پیدا میکند، این موضوع باعث افزایش قیمت میشود، این مسئله را بارها دیدهایم. زمانی بانکهای خصوصی بسته به قدرت بازپرداخت وامهایی را برای خرید مغازه و خانه میدادند پس از ارزیابی ارزیاب بین 50 تا 200 میلیون تومان براساس ارزیابی صورت گرفته به متقاضایان وام پرداخت میشد و متقاضی خانه را میخرید بعد هم مشاوران املاک میگفتند این خانه وام دارد و دنبال خانه میگردد. تولیدکننده وقتی میبیند تقاضا زیاد است و برای خرید خانه صف ایجاد میشود قیمت را افزایش میدهد یعنی میگوید متقاضی پول دارد و کم هم ندارد پس قیمتها را افزایش میدهم.
تسنیم: یعنی انتظار تورمی در بازار مسکن شکل میگیرد؟
رهبر: بله، همین طور است بنابراین باید در مرحله اول تولید مسکن صورت گیرد چه اشکالی دارد با یک سال تأخیر طرف برای دریافت وام معرفی شود. مثلا 500 نفر سازنده داریم که برای ساخت مسکن به آنها تسهیلات بدهیم. یک متقاضی هم نیازمند وام است حتما باید به سازندگانی مراجعه کند که وام دارند برای اینکه رانت ایجاد نشود هر سازندهای که صلاحیت ساخت دارد را انتخاب و متقاضیان به آنها مراجعه کنند.
پروین پور: این نوع وام کارکرد دوگانه پیدا میکند، یعنی وقتی وام به سازنده پرداخت و خانهای با آن ساخته و به خریدار منتقل میشود. این هم وام ساخت است هم وام خرید یک وام با دو کارکرد پرداخت میشود که به دلیل افزایش عرضه اثر کاهنده روی قیمت دارد. اما وقتی فقط وام خرید پرداخت میشود اثرات تورمی دارد.
رهبر: با پرداخت وام ساخت تولید تحریک میشود صنایع مرتبط با بخش مسکن تحریک میشود، اشتغالزایی بالایی صورت میگیرد، خریدار هم به چیزی که میخواهد میرسد و خانه دار میشود. مسئله بانکی را میتوان اینگونه حل کرد که زمان دوره ساخت سود بانکی برعهده سازنده باشد، بقیه سود هم توسط خریدار پس از انتقال وام پرداخت شود.
با این راهکار هم رونق بانکی خواهیم داشت و هم اینکه رضایت سازنده به این وسیله تأمین میشود. متنها بانکها میتوانند روی نحوه پرداخت، سود بانکی، زمان ساخت و زمان بازپرداخت مانور بدهند. آقای عبده تبریزی خیلی از وام خرید دفاع میکند و میگوید چرا بعضیها میگویند دارید تقاضا را تحریک میکنید، تمام دنیا دارد این کار را میکند. بله تمام دنیا که انباشت تقاضا ندارد انباشت عرضه دارند یعنی میخواهند انگیزه برای تولید به وجود آید و تقاضا را تحریک میکند در قالب پرداخت وامهای تا 90 درصد ارزش خانه.
این سیاست در جاهایی مانند آمریکا که انباشت عرضه وجود دارد اجرا میشود. حتی در این قبیل کشورها برای زمین هم به سازنده وام می دهند اما در ایران اینگونه نیست.
پروین پور: اولا اینکه ما از تریبون خبرگزاری تسنیم از آقای عبده تبریزی دعوت میکنیم بیاید و در این رابطه مناظره کند. بنشینیم و جواب این اظهارات را بدهیم. یکی از بدبختیهای ایران در همه حوزهها این است که از کشورهای دیگر تقلید کورکورانه میکنیم. میگویند همه جای دنیا این کار میکنند اولا کجای دنیا؟ همه جای دنیا که حرف نشد، کدام کشور؟ بعد مثلا کشوری مشخص میشود ولی این کشور در چه شرایط اقتصادی این سیاست خاص را اعمال میکند رشد اقتصادی و تقاضای مسکن چقدر است، ترکیب سنی جمعیتی این کشور چگونه است. تورم و رشد اقتصادی چگونه است این موارد را باید کنار هم گذاشته میشود و در نهایت کشوری به یک سیاست میرسد. این سیاست لزوما برای ایران که نمیتواند درست باشد. فرض کنید دو نفر مریض داریم که یک نسخه واحد ممکن است یکی را بکشد و دیگری را خوب کند. چون جنس بیماری این دو نفر با یکدیگر متفاوت است نمیتوان گفت چون این دو مریض هستند یک نسخه بدهیم خوب شوند. اینکه همه جای دنیا دارند این کار میکنند نشد استدلال.
باید دید شرایط کشوری که سیاست خاص را اعمال میکند، چیست. چقدر به کشور ما نزدیک است. اگر واقعا نزدیک بود بعد برویم عین همان سیاست را اجرا کنیم نه اینکه بگوئیم چون آمریکا کشور پیشرفتهای است و الان دارد این کار را انجام میدهد برویم و از آن کپی برداری کنیم.
*پروینپور: دولت از از پرداخت وام خرید پرهیز کند
تسنیم: بعضی از اقتصادهای توسعه یافته بیشتر به سمت وامهای خرید میروند به دلیل اینکه مازاد عرضه دارند، اما اقتصادهای نوظهور خیلی به سمت وام خرید یا بازار رهن نرفته اند چون تورم زاست آقای رهبر شما پیشنهادی برای پرداخت وام ساخت به دولت دادید؟
پروینپور: تمام صحبت ما این است که دولت از پرداخت وام خرید پرهیز کند. نمیدانم چه اصراری برای وام خرید وجود دارد. با یک تاخیر میتوانیم مسکن را بسازیم و آنرا به خریدار منتقل کنیم.
تسنیم: دولت برای تهیه بسته خروج از رکود از نظرات بخش خصوصی استفاده کرد؟
رهبر: آنچنان که باید خیر. قبلا در زمان مهندس نیکزاد پیشنهاداتی را ارائه کردیم و در این دولت کسی چیزی از ما نخواسته است. پیشنهاد دادیم که تا 100 میلیون تومان تسهیلات بدهید نه به خرید برای ساخت. چراکه هر چقدر تولید زیاد شود عرضه و تقاضا به تعادل میرسد و خودبخود تثبیت قیمت را به وجود می آورد و آنرا ثابت میکند. اما اگر بخواهید دستوری از افزایش قیمت مسکن جلوگیری کنیم مشکل بهوجود میآید. اگر بتوانیم مسئله فیزیک نباشد یعنی هر کاری را با روال و اصول خودش جلو برویم و آن کار را جا بندازیم خودبخود بدون هیچ نظارتی و دستوری میتوانیم کار را عملیاتی کنیم. قانون پولشویی از هفت هشت سال پیش در مجلس بوده ولی هنوز عملیاتی نشده، این قانون چه خاصیتی دارد؟ مثلا الان در مرز افغانستان هستید که از نظر مواد مخدر وضعیت بدی دارد. راحت طرف میآید مواد مخدر را وارد ایران میکند و خریداران هم با چمدان پول نه با مثلا حواله مواد را میگیرد. اگر قانون پولشویی بود هیچ وقت کسی نمیتوانست این پول را از یک بانک بگیرد و برود آنجا به این صورت خرج کند. این خود یک مانع از ورود قاچاق به کشور است. به جای اینکه سرتاسر مرز را نیرو بچنید و بهصورت فیزکی جلوی این کار را بگیرید با یک حرکت اقتصادی خیلی ساده میـوان جلوی این کار را گرفت. در سایر موارد نیز اینگونه است؛ به زور نظارت میکنیم که قیمت مسکن و میوه بالا نرود و همش در نظارت هستیم و باز هم نتیجهای از این نظارت نمیگیرم. شیر و لبنیات اتومبیل قیمت را بالا میبرند، اما اگر رقابت بین خودرسازان بود و انحصاری نبود و چنانچه کالای بهتری وارد ایران میشد هیچ وقت ایرانخودرو در رابطه با قیمت ناز کند و کیفیت را کاهش دهد. وزیر ارتباطات کار خوبی برای تلفنهای همراه کرد وی گفت کاری میکنم شمارههای خود را حفظ کنید اما هر اپراتوری را میخواهید انتخاب کنید.
این یک کار بسیار خوبی بود، چرا به همراه اول فشار بیاوریم که تعرفه را گران نکن، اما اینکه همان شماره همراه اول را نیز مثلا ایرانسل دارد رقابت ایجاد کرده است. اگر بتوانیم با یک سری تدبیر روابطی ایجاد کنیم که بدون نظارت کالایی در اختیار خریدار قرار گیرد بازار رقابتی به وجود میآید.
در بخش مسکن مسئله خانههای مالی که میخواهند برای آن مالیات وضع کنند، مسئولان دارایی میگویند هزینه شناسایی برای خانههای خالی خیلی بیشتر از این است که چند خانه خالی پیدا کنیم تا از آن مالیات بگیریم. اینها مسائلی است که بنظرم اگر به سمت و سوی آنها برویم میتوانیم نتیجه بهتری بگیریم.
تسنیم: بازخورد دولت در رابطه با طرح انبوهسازان برای پرداخت وام ساخت چه بوده است؟
رهبر: با صحبتهایی که از عبدهتبریزی شنیدم خیلی نامید شدهام، قبل از آن فکر میکردیم دولت به فکر است و به حرفهای کسانیکه دستاندرکار بازار هستند توجه میکند. ولی خیلی آقای عبده تبریزی در برنامه تلویزیونی گفت: «خیلیها بیخود میگویند داریم تحریک تقاضا میکنیم،یعنی چه تحریک تقاضا. چیزی یاد گرفتهاند و میگویند تحریک تقاضا،تحریک تقاضا. چنین چیزی نیست باید تقاضا را تحریک کنیم...» یکسال پیش باز هم گفته بود باید تقاضا را تحریک کنیم که برای تولید انگیزه برای تولید بهوجود آید. این در حالی است که انگیزه در تولید هست متقاضی هم پشت سرش است. بنده در صورت تولید مسکن نگران فروش نیستم. الان همه به مسکن نیاز دارند و نمیتوانیم آنرا از کشورهای دیگر وارد کنیم و حتما باید از سازندگان خریداری شود. بافتهای فرسوده زیادی در کشور داریم که باید احیا شوند همین ایجاد انگیزه میکند. چه دلیلی دارد که میخواهیم بازار را از طریق تقاضا تحریک کنیم. من هنوز متوجه نشدهام.
*پروینپور: وزیر راه تحت تاثیر مشاورانش است/ بانکها بزرگترین سوداگران مسکن هستند
تسنیم: وزارت راه و شهرسازی با چه هدفی میخواهد تقاضا را تحریک کند؟
رهبر: فکر میکنم وزیر به حرف مشاورانش گوش میدهد و چاره دیگری ندارد. شاید اینقدر فرصت ندارد که وضعیت را تجزیه و تحلیل کند. چه کسی میخواهد این کار را برای دولت انجام دهد؟ یک سری آدمهای خاصی در بخش مسکن هستند. وزارت راه و شهرسازی نیز مشاورانی دارد که نزدیکترین کسی که میتواند به لحاظ صلاحیت به دولت راهکار دهد همین مشاوران هستند. حالا هدف آنها چیست بنده نمیدانم.
پروینپور: پیشینه افراد تا حدود قابل قبولی نشان میدهد انگیزه این مشاوران از کار چیست. همین مشاوران و همین شخصی که در تلویزیون صحبت میکرد رزومه مشخصی دارد. همین الان عضو چندین شرکت مختلف ساختمانی است، موسس یکی از اولین بانکهای خصوصی است. هماکنون خیلی از سرمایههای بانکهای خصوصی در املاک و مستغلات خوابیده و درصد نقدشوندگی پول این بانکها کم شده است. اینها جزو سازندگان حرفهای هم نیستند و سوداگر هستند بانکها الان بزرگترین سوداگران زمین و مسکن هستند. الان منافع اینها به خطر افتاده و با رکودی که در بازار است در حال ضرر دادن هستند. همین شخصی که از دل چنین مجموعهای بیرون آمده مشخص است که چگونه سیاستگذاری میکند. بهگونهای سیاستگذاری میکند که نه به نفع سازندگان واقعی مسکن است و نه به نفع مصرفکنندگان. این وسط سوداگران با این سیاست منتفع میشوند. اگر این سیاست اجرا شود و اگر به نتایج مورد نظر برسند این وسط فقط سوداگران نفع میکنند. پیشینه شخص مشخص است و سیاستها در راستای فعالیتهای قبلی است و چیز پیچیدهای نیست. البته از نیات درونی افراد خبر نداریم و علم غیب هم نداریم اما چیزی که مشاهده میکنم بر اساس رفتار و سابقه افراد این را میگوید.
تسنیم: با توجه به نامه وزیر راه و شهرسازی و رئیس کل بانک مرکزی، دولت موافق پرداخت وام خرید نیست و آنها با اینگونه اقدامات (نامهنگاری) به نوعی به دنبال جلب نظر و اعمال فشار برای اجرایی شدن این برنامه هستند؟
پروینپور: سیاست دولت متناقض است، یعنی اینکه بخشی دنبال یک سیاست میرود و بخش دیگری نه. بانک مرکزی میداند این سیاست تحریک تقاضا تورمزاست، دولت هم به مردم قول کاهش تورم را داده است. ضمن آنکه می دانند مسکن وزن زیادی در تورم دارد و اگر تورم در این بخش روی دهد قول دولت به مردم عملی نمیشود. این است که مسئولان بانک مرکزی مقداری در اختصاص وام خرید اکراه دارند، دولت هم به مفهوم آقای روحانی خیلی تمایل به اعمال این سیاست به دلیل تورمزا بودن ندارند. الان مسئولان بخش مسکن فشار میآورند که این اتفاق بیافتد. بهطور مرتب پیشنهادات متعددی را ارائه می دهند و ارقام متخلفی را از جمله 45 میلیون، 60 میلیون و 80 میلیون تومان را ارائه میکنند. دو روز دیگر میگویند 120 میلیون تومان تسهیلات خرید به مردم بدهیم.
*رهبر: بانکها تمایلی به پرداخت تسهیلات خرید ندارند
تسنیم: آقای رهبر آیا بانکها تمایلی به پرداخت تسهیلات مسکن دارند؟
رهبر: به فرض اینکه در مقابل وام خرید است وام ساخت بدهند و آنرا منتقل دهند. از نظر بانکها این دو مسئله وام ساخت دادن بهتر از وام خرید دادن است. به همین دلیل که دوران مشارکت زمان ساخت و حداقل با بهره خاصی را سریع دریافت میکنند. بانکها به ما گفتند "خیلی تمایلی به پرداخت تسهیلات در بخش مسکن نداریم چون دراز مدت است. وام مسکن 15 ساله و 20 ساله بازپرداخت می شود، اگر وام ساخت بخواهید سه ساله به انبوهسازان میدهیم." اصلا معلوم نیست در طول 15 سال وضعیت تورم و اقتصاد چگونه میشود به همین دلیل بانکها علاقهای به پرداخت تسهیلات ندارند. اما در مجموع بانکها موافق نیستند مگر اینکه دولت وارد این ماجرا شود. گفته شده 14 تا 28 درصد تسهیلات را دولت سوبسید می دهد و بانک میگوید 28 درصد را تامین کنید تسهیلات را پرداخت میکنم. بانک میخواهد به سودش برسد حالا اگر دولت سوبسید را بدهد که بهتر است.
پروینپور: اما کلا دولت در پازل غلطی حرکت میکند و جهت وام را غلط میدهد چون به سمت خرید میرود در شرایط اقتصادی کشور بازار مسکن را به دلیل افزایش قیمت تخریب میکند. حالا هرچه قدر میگوید یارانه تسهیلات میدهیم اما مسیر غلطی است.
تسنیم: در بحث سود یارانهای دولت این مبالغ را از کجا تامین میکند؟
پروینپور: بنده نمیدانم از کجا باید تامین کند سئوال خوبی است که باید از مسئولان پرسیده شود.
تسنیم: در نامه آخوندی و سیف آمده از محل وجوه اداره شده یا بودجه عمومی سود یارانه تسهیلات پرداخت شود.
رهبر: وجوه اداراه شده از همین افزایش قیمت حاملهای انرژی 20 درصد برای بخش صنعت در نظر گرفته بودند و مسکن هم بخشی از صنعت است و مقداری از سود یارانهای را از این محل پرداخت کنند.
تسنیم: آقای آخوندی مبحثی را مطرح کرده بود که افزایش عرضه باعث سوداگری در بازار مسکن میشود یعنی دقیقا خلاف چیزی که کارشناسان و صاحبنظران میگویند. این حرف را چقدر کارشناسی میدانید، آیا این اظهارات در ادبیات سیاستگذاری مسکن وجود دارد و اینکه در دورهای شاهد این مسئله بودهایم که تحریک عرضه منجر به افزایش تقاضای سرمایهای در بازار مسکن شود؟
پروینپور: اول باید سوداگری را تعریف کنیم و پس از آن باید ببنیم که این حرف چقدر حرف مربوطی است. دو مدل تقاضا در مسکن داریم؛ مصرفی و سرمایهای. تقاضای مصرفی آن است که به قصد خرید و استفاده از مسکن است. مدل دیگر تقاضای سرمایهای است که خود متقاضی واحد مسکونی دارد و به قصد کسب سود وارد بخش مسکن میشود. یعنی از طریق خرید و فروش یا احتکار مسکن کسب سود میکند این نوع فعالیت که سرمایهگذاری در خرید و فروش است تقاضای سوداگرانه است. به این افراد سوداگران بخش زمین و مسکن هستند چون فعالیت آنها مخرب بازار مسکن است و باعث افزایش مسکن میشود. هر مدل خرید و فروش غیر ضروری باعث افزایش قیمت میشود، بنابراین این افراد بازار مسکن را تخریب میکنند. خرید و فروشهای غیرضروری، احتکار مسکن، داشتن مسکن بیش از میزان نیاز سوداگری است. حالا دادن وام ساخت چطوری با این تعریف منجر به سوداگری میشود ربطی بین این دو مقوله نمیبیینم. ممکن است وام خرید به سوداگری منجر شود، چراکه کسی که یک واحد مسکونی دارد و دولت به این وام میدهد و توانمند شده و یک واحد دیگر خریداری میکند. کسب سود از طریق خرید و فروش همین فردی که الان دو واحد مسکونی دارد منجر به سوداگری میشود. یعنی دولت ابزار سوداگری را در اختیار افراد قرار میدهد. اما از طریق وام ساخت سوداگری به وجود نمیآید.
رهبر: به نظرم مسئله را به این صورت بگوییم سوداگری ایجاد میکند اگر سرمایهداری که نیازی به بانک و تسهیلات ندارد میتواند تولید مسکن کرده و سوداگری کند. حالا محدودیتی در قیمت نیست که کسی جلوی این سرمایهدار را بگیرد. خیلیها هستند که نیازی به تسهیلات ندارند و میتوانند از سرمایه خود سوداگری کنند! با تولید ایجاد اشتغال شده و هزار مشکل برطرف میشود. باید تولید مسکن تحریک شود. به هر حال اگر بخواهیم این مقایسه را انجام دهیم بین تحریک تقاضا و تحیک عرضه که کدامیک بیشتر سوداگری به وجود میآورد، تحریک تقاضا بیشتر سوداگری را بهوجود میآورد. حالا شاید گفته شود که به یک نفر بیشتر از یک فقره وام اعطا نمیشود، عیبی ندارد همان یکبار را در تعداد ضرب کنیم، اما باز هم در بازار تاثیر منفی میگذارد. محدودیتی ندارد کسی که وام گرفته میتواند آنرا پس از چند ماه میفروشد. باز یک شکار دیگری میکند.
پروینپور: به اینکه کسی بخواهد ملک مصرفی را پس از 6 ماه بفروشد، سوداگری نمیگوییم. سوداگری این است که کسی خانهای مازاد دارد را در بازرا میچرخاند که باعث افزایش قیمت در بازرا میشود. این کار مخرب است. اگر کسی میخواهد ملک خود را ارتقا دهد یا نیاز به خانه بزرگتری دارد، خرید و فروش این نوع ملک که ایرادی نداشته و تاثیری در بازار ندارد.
تسنیم: با توجه به شرایط کنونی، بهرهبرداری احتمالی از پروژههای طرح مسکن مهر چه تاثیری بر بازار مسکن خواهد داشت؟
پروینپور: هر نوع عرضه مسکن به حال بازار و کل اقتصاد مفید است. این کار باعث ایجاد اشتغال، رشد اقتصادی و کاهش تورم میشود. در چون سیاست طرح مسکن مهر همراه با سیاست کنترل سوداگری اجرا نشد نتوانست تاثیر قابل توجهی در کاهش قیمت داشته باشد علی رغم عرضهای که صورت گرفت. اگر این دو سیاست با هم اجرا میشد قطعا تاثیر شگرفی در جهت کاهش قیمت میگذاشت. اما حداقل این بود که جمعی از تقاضاهای بالقوه بازار معطوف به طرح مسکن مهر شد، یعنی از فشار روانی تقاضا در بازار جلوگیری شد. بالاخره حدود تقاضای 4 میلیون متقاضی مسکن معطوف به مسکن مهر شد. حداقل تاثیر مسکن مهر این بود که بخشی از تاثیر روانی بازار را به خود معطوف کرد و از رشد بیشتر قیمتها جلوگیری کرد. این را دیگر کسی نمیتواند انکار کند. به نظرم طرح مسکن مهر از این جهت محاسن بزرگی داشت و متوقف که شد بار روانی معطوف شده به این طرح به بخش مسکن کل کشور اضافه شد. ضمن اینکه بر اساس آمار مرکز آمار ایران ساخت و تولید مسکن در سه ماه اول امسال نسبت به مدت مشابه 70 کاهش یافته است. یعنی طرف عرضه تقریبا در حال تعطیل شدن در بخش مسکن است.
رهبر: بارها گفتهام اولا مسکن برای یک قشر خاصی در جامعه نیست اگر به طور کلی و جامع فکری برای مسکن کنیم میتواند در کنترل قیمتها و عرضه بیشتر کمک کند. اما مسکن مهر برای سه چهار دهک بود که توان خرید مسکن را نداشتند. به عبارت دیگر تقاضا بود اما چون قدرت خرید را نداشتند در واقع نمیتوانستند در نوسانات قیمت مسکن تاثیرگذار باشند. از سوی دیگر اصلی داریم که میگوید برای ثبات قیمت مسکن عرضه و تقاضا باید تعادل داشته باشند. حداقل برای مسکن مهر این امتیاز را در نظر داشته باشیم که عرضه زیاد و به تقاضا نزدیک شد، بنابراین در تثبیت قیمت بسیار موثر بوده است. اما با توجه به اینکه مسکن مهر برای اقشار نیازمند بوده برای قشر توانمند فکری نکردیم. اجارهها و قیمت مسکن که اضافه شد برای قشر نسبتا توانمند جامعه بود و برای قشرهای پایین دستی خیلی تغییر قیمت نداشتیم چون مسکن مهر به کمک این افراد آمد. اگر بخواهیم تاثیر کلی و همه جانبه داشته باشیم باید طرح جامعه مسکن را ببینیم یعنی برای همه افراد کشور. باید به دهکهای پنج تا هفت جامعه توجه شود که در چند سال اخیر هیچ فکری برای آنها نداشتهایم. همان موقع که انبوهسازان گفتند تسهیلات 100 میلیون تومانی پرداخت شود برای اقشار نسبتا توانمند بود تا این بخش را به دهکهای پیین پنج متصل کنیم و به این ترتیب طرح جامع مکسن را تقریبا کامل کنمی. بحث مسکن اجتماعی یا مسکن برای دهکهای یک و دو نیز باید به طرح جامع مسکن متصل میشد.
پروینپور: همین طرح مسکن مهر را مقداری بست و گسترش میدادیم، مدل کار یک مدل مشخصی است که چیست. این طرح قابلیت اینکه ابعاد آنرا بزرگتر کنیم تا سایر اقشار را پوشش دهد. اصل هدفگذاری مسکن مهر برای اقشار متوسط (دهکهای چهار تا شش) بود. در این طرح زمین بهصروت رایگان داده میشد، تسهیلات ارزانقیمت ساخت هم پرداخت میشد. حالا مشکلات اجرایی این طرح به کنار و بعضا سایتهای انتخاب شده مناسب نبود. به هر حال باید طرح از جایی شروع شود ولو ضعیف باشد. هر چه جلوتر میرویم با رفع نواقص به مدل مطلوب برسد. هر چه ما به سمت دهکهای پایین جامعه میرویم میگوییم زمین و تسهیلات ارزانقیمت هم میدهیم و مثلا یک وام 5 میلیون تومانی وام بلاعوض میدهیم. برای دهکهای یک و دو میگوییم زمین و تسهیلات را بلاعوض میدهیم و با متراژ کوچکتر مسکن ساخته شود. در این طرحها انعطافپذیری بیشتر میشود تا قشرهای کمدرآمد که نمیتوانند اقساط پرداخت کنند، صاحبخانه شوند. در واقع این همان طرحی است که حضرت امام خمینی (ره) فرمودند به اقشار کمدرآمد جامعه کمک کنید. برای اقشار توانمند هم فقط وام پرداخت میشود. یعنی میشد طرح جامع مسکن را روی شالوده مسکن مهر سوار کرد، هر چه به سمت بالا میرویم تسهیلات را کمتر کنیم و هر چه به سمت اقشار ضعیفتر میرویم تسهیلات را افزایش دهیم.
*رهبر: چاره کار پسانداز معکوس مانند طرح مسکن مهر است
تسنیم: در نامه آخوندی و سیف تاکید شده که مردم از محل پسانداز خانهدار شوند، آیا در شرایط کنونی خانوارها میتوانند با این راهکار صاحبخانه شوند؟
رهبر: برای خروج از رکود اقتصادی بخش مسکن که جزو بخشهای اصلی قرار گرفته بسیار خوب است. در واقع میتوان گفت دولت مدبرانه در این باره برنامهریزی کرده است. نحوه اجرایی کردن این برنامه در بخش مسکن خیلی حساس است. اولا باید روی مسائل کارشناسی داشته باشیم، همین که به این نتیجه رسیدیم اگر بازار عرضه و تولید را تحریک کنیم بهتر از این است که بازار تقاضا را تحریک کنیم. اگر طرحی برای همه اقشار جامعه داشته باشیم بهتر میتوانیم بازار را کنترل کنیم. بد نیست آدم به پساندازی هم بپردازند اما باید فکر کنیم برای طبقات مختلف طرحهای متفاوتی تهیه شود. خیلیها هستند که اصلا نمیتوانند پساندازی داشته باشند. وقتی حقوق ماهانه فردی 600 هزار تا یک میلیون تومان است و 70 درصد آن بابت اجاره میرود چگونه میتواند پساندازی داشته باشد؟ این راهکار امکان پذیر نیست. چاره کارپسانداز معکوس مانند طرح مسکن مهر است. یعنی اول دولت پول را برای ساخت بدهد و متقاضی در آن ساکن شود و پس از آن بازپرداخت وام شروع شود. خانم مینو رفیعی حدود 10 سال پیش این طرح جامع را در یک همایشی مطرح کرد و و یک کارمند معمولی را برای پسانداز مثال زد و گفت این کارمند برای خانهدار شدن باید 120 سال پسانداز کند. اینکه به طرف بگوییم بیایید پسانداز کنید، اجاره بها هم پرداخت کنید تا خانهدار شوید خیلی منطقی نیست.
پروینپور: موافق اظهارات آقای رهبر هستم، بر اساس سرشماری سال 90 متوسط درآمد سالانه خانوار حدود 13 میلیون تومان است در حالی که هزینههای سالانه 14 میلیون و 200 هزار تومان است. یعین اینکه سالانه خانوار با درآمد متوسط سالی 1.2 میلیون تومان کم می آورد و در شرایط اقتصادی کشور سیاست استفاده از پسانداز خانوار مفهومی ندارد. خانواده با درآمد متوسط در طول سال کسر بودجه دارد، پس چگونه میتواند پسانداز داشته باشد. بنابراین به لحاظ تئوری این سیاست غلط است. افرادی از مسئولان دولت که این حرف را میزنند و میگویند همه جای دنیا پسانداز در بخش مسکن جواب داده است. این همه جای دنیا کجاست؟ کدام کشور با چه شرایط اقتصادی و با چه درآمد سرانه است. دارید درباره کجا صحبت میکنید؟ آلمان یا بورکینافاسو؟ همه جای دنیا که استدلال نمیشود. باید به شرایط حال حاضر زندگی مردم نگاه کنیم. با توجه به اینکه یک سری پسانداز گذشته داریم و یک پسانداز آینده. پسانداز گذشته که تقریبا کسی ندارد و خانوارها خیلی هنر کنند هزینهها را سربه سر کنند. اما میتوان روی پسانداز آینده سیاستهایی از جمله مسکن مهر را پیاده کرد که دولت پول را بدهد متقاضی در مسکن ساکن شود. خدا روشکر چون نرخ تورم خیلی بالاست و سال به سال از ارزش پول کم میشود سیاست استفاده از پسانداز آینده به نفع خانوار است. در مجموع استفاده از پسانداز آینده منطقیتر به نظر می رسد.