کد خبر: ۲۴۵۴۸
زمان انتشار: ۱۲:۵۴     ۰۵ آبان ۱۳۹۰
افرادی‌که قصد ازدواج ندارند باید بدانند که نیازهای عاطفی و جنسی را از می‌توان از طرق مختلف برطرف کرد اما برای رسیدن به «آرامش» باید ازدواج کرد.
به گزارش برنا، شاید در اطراف خود با افرادی برخورد کرده‌اید که سن و سالی از آنها گذشته است و هیچ دلیلی برای ازدواج کردن ندارند.« غلامرضا قاسمی کبریا» دکترای روانشناسی و مشاوره در این‌باره به برنا می‌گوید: متاسفانه بحث محرک‌های ازدواج در فرهنگ‌ها و خانواده و افراد بسیار متفاوت است و در جامعه یک نواخت و یک نوع نیست. برخی از افراد برای ازدواج کردن خود دلایلی را مطرح می‌کنند که جنبه منطقی و توجیه کننده‌ای را ندارند.

این محرک‌های ازدواج معمولا به چند دسته تقسیم می شود؛ برخی از افراد به دلیل نیاز جنسی به ازدواج گرایش پیدا می‌کنند. برخی افراد به دلیل داشتن رفیق‌، مونس و همدم و برخی‌ها هم داشتن یک تکه‌گاه در زندگی مشترک برایشان ارجعیت دارد. حتی بعضی از افراد به دلیل شرایط مالی با طرف مقابل ازدواج می‌کنند که این دلایل ناشی از فرهنگ نادرست جامعه امروزی است.

بنابراین آن افرادی‌که هر کدام از این دلایل را در خود نیاز نمی‌بینند، قصد ازدواج را نداشته و ترجیح می‌دهد مجرد باقی بماند.

معمولا افرادی‌که قصد ازدواج ندارند به 3 دسته تقسیم می‌شوند:

1- افرادی‌که در خود نیاز جنسی نمی‌بینند؛ این افراد اگر هم می‌خواهند ازدواج کنند، باید شرایط طوری رقم بخورد که همه چیز بر وفق مراد آنها صورت گیرد، در نتیجه در انتخاب افراد بسیار سخت‌گیر می‌شوند.

و اما برخی از افراد در خود نیازهای جنسی می‌بینند؛ اما تن به ازدواج نمی‌دهند با خود می گویند« مگر دیوانه هستم به کسی تعهد بدهم و کلی هزینه کرده و ازدواج کنم»؛ در نتیجه این افراد ممکن است به روابط نامشروع روی بیاورند.

2- آنهایی که نیاز به همدم و یا یک رفیق دارند، وقت خود را با ارتباط با جنس مخالف خود گذرانده و با او به درد و دل و صحبت کردن می‌گذرانند که این رابطه ها باعث سرخوردگی افراد می‌شود؛ زیرا یک سری رابطه‌های غیر رسمی و پنهانی باعث می‌شود آنها ضربه بخورند. متاسفانه این افراد دیگر به هر فرد جنس مخالف اعتماد نداشته و ازدواج را کاری غیر منطقی می‌دانند.

3- برخی از افراد تکیه‌گاه می‌خواهند. معمولا دختر و پسری که قصد ازدواج ندارند، از لحاظ مالی خود را تامین می‌کنند. آنها با منبع درآمدی که خود دارند و یا با سرکار رفتن، هیچ نیازی در خود نمی‌بینند که با کسی ازدواج کنند تا آنها را از لحاظ مالی حمایت کند.

در اصل این افراد باید بدانند که ازدواج مقوله‌ای است که افراد از لحاظ رفیق بودن و تکیه گاه و یا نیاز جنسی شاید ارضاء شوند، اما مهمترین مسئله در ازدواج «آرامش» است.

ازدواج با هدف« تبادل آرامش» باید صورت گیرد. اگرفردی در ازدواج خود، آرامش روحی نداشته باشد، تمام زندگی‌اش را از دست داده است.

تنها کاری که می‌شود در این زمینه انجام داد، این است که تعریف همه افراد باید از ازدواج کردن تغییرکرده و اصلاح شود و ازدواج را به معنای ارضای نیاز و یا همدم داشتن و روابط عاطفی ندانند بلکه ازدواج را برای به دست آوردن آرامش بخواهند. این افراد در هر شرایط سنی که باشند به همدیگر نیاز دارند و درصورت نبودن آرامش تمام پیشرفت‌ها معنایی ندارد و رنگ می‌بازند.

وقتی آرامش افراد تامین می‌شود، نیازهای جنسی، نیازهای عاطفی، نیازهای مالی همه تابع این آرامش برطرف می‌شوند.

در نتیجه مسوولان باید با تغییر فرهنگ جامعه و با استفاده از اطلاع‌رسانی از طریق رسانه‌ها این فرهنگ نادرست را که به یک برهه‌ای از زمان احتیاج دارد، تغییر داده و ازدواج را فقط برای رسیدن به آرامش بدانند.

متاسفانه زمانی‌که در روابط اجتماعی حرف از ازدواج می‌شود و اولین چیزی که مردم به ذهنشان خطور می‌کند، ظاهر دختر و پسر است. وقتی از ازدواج تعریف می‌شود، اولین دیدگاه اطرافیان این است« دختر سرتر است یا پسر؟!» این دیدگاه بسیار اشتباه است، اما زمانی‌که اطرافیان بگویند« این دو نفر مکمل آرامش یکدیگر هستند و یا زوج خوبی برای یکدیگرهستند» هیچ‌گاه سربودن معنا دار نمی‌شود؛ در نتیجه باید تعریف از ازدواج افراد افکار و باورهای غلطشان را تغییر داد.

برخی از افراد شاید از لحاظ ظاهری متناسب همدیگر نیستند اما در زندگی زناشویی بسیار خوشبخت و موفق.

رسانه‌ها باید با فرهنگسازی درست افراد جامعه را برای ازدواج آماده کرده و آنها را به یک آرامش مطلق تشویق کنند، نه برای رسیدن به نیازهای جنسی و عاطفی.

افرادی‌که قصد ازدواج ندارند باید بدانند که می‌شود با تلاش و کوشش مال و ثروت، تحصیل و از طرق مختلف نیازهای عاطفی و جنسی را برطرف کرد اما برای رسیدن به آرامش باید ازدواج کرد و از هیچ طریقی نمی‌شود به این آرامش مطلق رسید.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها