به گزارش پایگاه 598،کعبی در گفتگو با "ورزش سه"، می
گوید:« 35 سال نه، من 40 سالم است. همسن سهراب بختیاری زاده هستم. تازه دو
تا شناسنامه هم دارم . من مرد هستم و هیچوقت دروغ نمی گویم. به خاطر تیم
ملی نوجوانان شناسنامه دیگری دارم. من مثل مردها می گویم که دو تا شناسنامه
دارم. افتخار می کنم که برای تیم ملی و بازی برای نوجوانان این کار را
کردم. مثل این آقایان نیستم که در هتل هویزه و زمانی که عضو فولاد بودند
دزدی کنم. این آقای پورکیانی یادش نرود که در فولاد بازیکن می آورد و از
آنها 10 میلیون 10 میلیون می گرفت. من حاضرم نام بازیکنان را هم بگویم و
مدارکی هم بیاورم که به این آقا پول داده اند. هر وقت بخواهید این بازیکنان
می آیند و شهادت می دهند»
کعبی صحبتهایش را اینگونه ادامه می دهد:« این آقای پورکیانی، زیراب
کارمندان باشگاه را زده و بچه هایش را جای آنها آورده. ماهی هم 10 میلیون
حقوق از باشگاه می گیرد. تازه با دمپایی هم سر تمرین می رود. او در این چند
سال خیلی پیشرفت کرده است. زمانی در فولاد آبدارچی بود و بلیت جایگاه را
می فروخت. حالا از صدقهسر ویسی قائم مقام شده. به این آقا باید بگویم اگر
من مینسکم پاره بود چطور در همه بازی ها بازی کردم؟ مگر مصدوم نبودم؟ مگر
آسیب دیده نبودم؟ خب بگویید دیگر. چطور بازی کردم؟»
آیا کعبی به خانه ویسی رفته تا به عضویت استقلال خوزستان در بیاید؟ کعبی می
گوید:« من خانه برادرم هم نمی روم، آنوقت بروم خانه ویسی و التماس کنم که
مرا به تیمش ببرد؟ آقا سهراب برای من صحبت کرده بود. ویسی هم گفته بود می
تواند به ما کمک کند. من هم چون مدیر برنامه نداشتم به ویسی زنگ زدم و گفتم
که اگر می خواهی به استقلال خوزستان می آیم. مهرداد میناوند هم شاهد است.
من خانه کسی نرفتم. مرد هم هستم و همه حقایق را می گویم. »
کعبی در ادامه می گوید:« آقای پورکیانی، من دعوا کردم، چون می خواستم از
شخصیت خودم دفاع کنم. دزدی که نکردم و پول حرام که به خانه نبردم .با علی
دایی هم درگیری نداشتم. او مرا نخواست، چون یک روز دیر به تمرین رسیدم. من
هم به آبادان رفتم تا برای نفت بازی کنم. می شود مثال بزنید که کجا دعوا
کردم؟ در این 10 سال اخیر اگر نمونه ای برایم گفتید هر چه بخواهید به شما
می دهم»
کعبی دست بردار نیست. او از پشت پرده ها هم می گوید:« مگر ما خوزستانی ها
اسرائیلی هستیم که همه را از باشگاه بیرون انداخته اند؟ همه همزبان های خود
را به استقلال آورده اند. از بازیکن گرفته تا کارمند باشگاه. آقای ویسی
مگر ما جزو ایران نیستیم؟ نگذارید بگویم دستیاران ویسی به لشگرآباد می روند
و چه چیزهایی می خرند. نگذارید بگویم بچه های پورکیانی در لشگر آباد دنبال
چه می گردند! دهانم باز شود خیلی چیزها را می گویم. بعد از صحبت های دیروز
من، چند نفر از باشگاه با من تماس گرفتند و گفتند تو رو خدا بس کن. تو رو
خدا آبروریزی نکن. من از حق خودم دفاع می کنم و حق مردم خوزستان. نمی گذارم
بیایند و همه باشگاه را در اختیار بگیرند. »
کعبی در مورد خالکوبی اش هم صحبت می کند:« از گردنم تا نوک پایم خالکوبی
دارم. کسی که دروغ بگوید مرد نیست. به پورکیانی بگویید کل بدنم خال است و
مرا از این چیزها نترسانید. همه مردم خوزستان، فوتبالی ها و حتی بازیکنان
استقلال خوزستان که برای این تیم بازی می کنند به من پیامک داده اند که دمت
گرم. حرفهایت عالی بود. از این به بعد هم حرف بزنند به صحبتهایم ادامه می
دهم. روی اعصابشان می روم و آبرویشان را می برم. شک نکنید»
حرفهای جنجالی کعبی اینگونه به پایان می رسد:« شما گفته اید ویسی سالم است!
واقعا ویسی سالم است؟در آینده و وقتی حرفهایم را زدم همه می فهمند چه کسی
سالم است و چه کسی ناسالم. داستان مبعلی را همه می دانند. او را دست به دست
دادند تا ویسی به مکه برود! به استقلالی های خوزستان می گویم که از شکایت
شان استقبال می کنم. با جان و دل. می آیم و روبرویشان می نشینم. هر چه از
من می دانند بگویند. من هم می گویم. ببینیم چه کسی می تواند آبروی آن یکی
را ببرد. آقای پورکیانی، آقای ویسی، آبرو برایتان نمی گذارم. منتظر من
باشید»