*ابتلائات عامل طهارت است/ رابطه پاکی از گناه و بیماری
ابتلائات مقاماتی دارد و از سادهترین مسألهای که برای مؤمن پیش میآید شروع میشود که میتواند عامل طهارت و توجه او به خدای متعال و رجوع او از این دنیا به سوی خداوند شود؛ ولو توجه هم نداشته باشد که در بطن او چه می گذرد.
در برخی از روایات آمده که اگر خدای متعال فردی را به مصیبت جوان مبتلا کرد، حتی اگر صبر هم نکند خدا او را پاک می کند. فرمود: کسی که یک شب تا صبح بیمار است، خداوند به اندازهای گناه از او پاک میکند که اگر همان یک شب تا صبح را عبادت می کرد، به آن مقدار طهارت نفس دست پیدا نمیکرد.
*بلا مانند ریاضت نیست که عجب بیاورد
مهمترین مرکب سلوک، بلا است که خواصی هم دارد. بلا مانند ریاضت نیست که عجب بیاورد، مثلا معمولاً خواندن چهل سال نماز شب باعث خودبینی میشود. افراد کمی هستند که چهل سال نماز شب خوانده باشند و خاشع باشند که البته این توفیق را خدای متعال به آنها داده است، واقعاً اگرخدا توفیق ندهد نماز صبح هم قضا میشود.
وقتی که فرد به بلایی گرفتار شد، طلبکار خدا نمیشود و نمیگوید که این طهارت نفس به خاطر کارهای خودم نصیب من شده است و حالت انکسار در درونش به وجود میآید.
*چگونه قوم نمرود از ظلمت رهایی یافت/ هدیه خدا به صبر حضرت ابراهیم(ع)
بلا برای اولیای خدا علاوه بر رشد و تقرب آنها باعث باز شدن در برای دیگران هم میشود. مانند حضرت ابراهیم(ع) که در مقابل نمرود مقاومت کرد و بتها را شکست و مقابل یک فرهنگ عظیم ایستاد، او به تنهایی یک امت بود، واقعاً ایستادن در مقابل فرهنگ بتپرستی و بتهای آنها را شکستن، کارآسانی نیست.
با بلایی که آن حضرت(ع) تحمل کرد، باب خیر و درهای توحید به روی امت باز شد. اگر قوم نمرود میخواستند به تنهایی بر فتنههای نمرود پیروز شوند و بفهمند که بتکدهای که برپا شده شیطنت است، کار دشواری بود، ولی وقتی خدا گره را باز میکند، کار آسان میشود، بندگی آسان میشود و راه رفتن باز میشود.
*راههایی که با بلای امام حسین(ع) باز شد/ اشکی که آتش جهنم را خاموش میکند
در وادی ولایت باید سیر کرد و ولایت طریق الی الله است، همه راهها از وادی ولایت علی ابن ابیطالب(ع)، نبی اکرم و اهل بیت ایشان گشوده میشود و ما اگر بخواهیم به این وادی برسیم، باید وارد «فی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَع» خانههای نبی اکرم بشویم، در آنجا اجازه ذکر و رفعت و حضور دادهاند و اگر آنجا رفتی، همه وجودت ذکر و صلوات میشود.
در عزاداری امام حسین(ع) شرکت کند و برای ایشان گریه کند که همان اثر را دارد؛ بلکه اثر بالاتری دارد. بعضی چون این باب، با بلای امام حسین(ع) باز شده باور نمیکنند و میگویند تو حتما باید خودت را بزنی! فرمود: «همین قدر که غصهدار میشوید رحمت خدا بر شما نازل می شود، اشکی که جاری میشود جهنم شما را خاموش میکند».
*راه میانبری که امام حسین(ع) برای بشریت ایجاد کرد
امام حسین(ع) راه میانبری را برای او درست کرده است. «انا قتیل العبره» من بار مصیبت کشیدهام، شما میتوانید با اشک بر من تطهیر شده و به من ملحق شوید. منظور از سیر تنبلی نیست، بلکه معنای آن این است از تباکی برای من شروع کنید و وارد بلاء من بشوید و بکاء را ادامه دهید، وقتی حقیقت حزن در وجود شما شکل گرفت، راهها به روی شما باز میشود.
*روزی که شیطان شکست قطعی خود را حساس کرد/ چرا بلاها بر رسول اکرم(ص) نازل شد
در خطبه قاصعه امیرالمؤمنین(ع) است که فرمود: «وقتی که حضرت مبعوث شدند من در کوه حرا بودم و صدای ناله شیطان را شنیدم، پرسیدم این چه صدایی بود، ایشان فرمودند: که این صدای شیطان بود، او بعد از بعثت، از اینکه عبادت شود مأیوس شد، چون او رقیب خود را میشناسد.
عاشورا شیطان شکست قطعی خود را احساس کرد، البته این شکست نیاز به زمان دارد تا به نتیجه برسد و این زمان برای ما طولانی است، اما برای درگیری نبی اکرم(ص) با شیطان که دو رکعت نماز چهارهزار ساله داشته، زمانی نیست، بنابراین کار در عاشورا تمام شده است، حضرت میخواهد ظلمت را بردارد، اگر این حجاب را بر داشته نشود، احدی راه به خدا پیدا نمیکند، این طور نیست که بشود خدا را در ظلمت شیطان شناخت، شیطان میخواهد استکبار و ظلمت را به وسیله قوایی که دارد وسعت دهد(هفتاد و پنج لشکری که بخل، نفاق و حسد و کبر.... هستند را میآورد و عالم را به آتش میکشد) به آتش کشیدنی که خاموش کردن آن شعله با بلای خود نبی اکرم(ص) است، حاضر شدند بلا را تحمل کنند تا این آتش خاموش شود.