متن گفتوگو به شرح ذیل است:
رسا ـ به طور کلی عملکرد دولت را در عرصههای مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی چطور تحلیل میکنید؟
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون یازده دولت به عنوان برگزیده ملت ایران هر کدام در مقطعی مسئولیت پیگیری آرمان های انقلاب اسلامی را در دوره های چهار ساله یا هشت ساله برعهده گرفتند.
همه این دولتها تا زمانی که در زیر پرچم ولایت فقیه به انجام مأموریت همت گماشتهاند، مشروعیت داشته و مورد پذیرش جامعه بودهاند.
دولت یازدهم در شرایط خاصی مدیریت کشور را بر عهده گرفت و با چند ویژگی، امتیازاتی را برای مردم ایران به همراه داشته است از جمله این که تنشها میان سران قوا به حداقل رسیده و تلاش رییس جمهور برای ایجاد تعادل میان نیروها و تعدیل کشمکشهای فرسایشی به طور طبیعی از امتیازات مثبت این دولت ارزیابی میشود.
در عرصه بین الملل تلاش طاقتفرسای حجت الاسلام روحانی برای راضی کردن دشمنان جهانی اسلام یک اقدام خارق العاده است که البته دولتمردان ما چون اهل فریب، نیرنگ وآسیب رساندن به دیگران نیستند، خصلتهای شیطانی ابرمستکبران روزگار را شاید درک نکنند به طور مثال برای یک سیاستمدار ایرانی غیرقابل باور است که مثلث شیطانی آمریکا، انگلیس و اسراییل، شب و روز خود را برای نابود کردن ملت و حکومت اسلامی ایران به کار بگیرد زیرا در جمهوری اسلامی هیچ سیاستمداری این روحیه و طرز تفکر را ندارد بنابراین به طور طبیعی این تضاد فاحش میان کارگزاران جمهوری اسلامی و سیاستمداران غربی بهویژه آمریکا، انگلیس و اسرائیل وجود دارد.
تلاش حجت الاسلام روحانی و دولت وی برای راضی کردن مطالبات پایان ناپذیر آمریکا، انگلیس و اسرائیل کار سادهای نیست و با اختصاص یکسال از عمر دولت همه امتیازات ممکن را نیز به آنها داده است اما در پاسخ بزرگواریهای وی، دولتهای گردنکش غرب نه تنها امتیازی ندادهاند بلکه این رفتار کریمانه دولت یازدهم را به عنوان ضعف، ترس و ناتوانی این دولت تلقی کردهاند.
در نتیجه این اشتباه محاسباتی آنچه در سیاست بینالملل از دست دادهایم در حقیقت یک حیثیت جهانی فراتر از همه امتیازات مادی است که به بیگانگان واگذار کردهایم و گسترش گستاخی روزافزون مستکبران صهیونیست در برابر ملت ایران و استمرار تحریم، تهدید و تحقیر مملکت، چیزی نیست که مورد توقع دولت یازدهم بوده باشد.
از طرف دیگر در عرصه ملی در ساحت فرهنگی باید اذعان کرد که دولت یازدهم همانند دولتهای پیشین دچار ضعفهای بسیاری است که شاید یک دلیل آن غیرفرهنگی بودن یا غیر اصیل بودن بودن اندیشههای توحیدی کارگزاران دولت باشد.
شاید ساختار دولت و بدنه سنگین وزارتخانههایی مانند فرهنگ و ارشاد اسلامی این ناتوانی را بر دولت تحمیل کرده باشد اما در هر صورت مقوله فرهنگ جزء رسالتهای اصلی حکومت اسلامی است.
تحقق اصل سوم قانون اساسی که شانزده بند دارد بر عهده مجموعه حکومت اسلامی ایران میباشد و در نخستین و مهمترین بخش آن چنین آمده است: «ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی براساس ایمان، تقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی»
بنابراین نخستین وظیفه حکومت اسلامی آن است که محیط مساعدی را فراهم کند تا فضائل اخلاقی براساس ایمان و تقوا رشد کنند و یک مبارزه پایان ناپذیری با تمام مظاهر فساد و تباهی سامان دهی کنند که در اینجا قانون اساسی با مدنظر قرار دادن جنگ فرهنگی دشمن، پیشبرد اصول، ارزشهای فرهنگی اسلام و آرمانهای انقلاب اسلامی را در نظر گرفته است.
شاید هیچ کدام از دولتهای جمهوری اسلامی از ابتدا تاکنون، ظرفیتهای مملکت اسلامی را برای تحقق همین یک بند از اصل سوم قانون اساسی به کار نگرفته باشد و علت آن است که ساختارهای دولتی و همچنین کسانی که بر اریکه قدرت در این وزارتخانه قرار میگیرند دغدغه توحیدی ناب اسلام برای پیشبرد آرمانهای انقلاب اسلامی را ندارند یا در خلال کار این انگیزه را از دست میدهند.
بنابراین در دوران هر یازده دولت پیشین چه در زمان امام خمینی(ره) یا در حال حاضر و دوران امامت امام خامنهای همواره رهبری انقلاب، فراتر از عملکرد دولتها، دغدغههای پیشبرد آرمانها و اهداف متعالی اسلام و انقلاب اسلامی را داشته است.
هیچ کدام از این دولتهای پیشین نتوانستهاند دغدغههای رهبری نظام را در ایجاد فضای مساعد برای رشد ارزشهای اسلامی و اخلاقی جامعه و نیز مقابله مناسب با تهاجمات فرهنگی دشمن؛ همچنین پیشبرد آرمانهای فرهنگی و عقیدتی نظام در عرصه ملی و جهانی محقق سازند.
این کشمکش میان نظام و کارگزاران دولت بر سر مسائل فرهنگی از آنجا نشأت میگیرد که اصل نظام، متصدی حفظ فرهنگ جامعه و موظف به پیشبرد ارزشهای اسلامی و ملی ایرانیان است در حالی که دولتها تحت تأثیر فضای ایجادشده از سوی رسانههای بیگانه با عقب نشینی مرعوب این فضا شده و نسبت به این فضاسازی های منفی تمکین میکنند.
رسا ـ تعریف شما از اعتدال چیست؟ و بفرمایید که عملکرد دولت چقدر در مسیر اعتدال واقعی بوده است؟
مفهوم اعتدال از دیدگاههای مختلف تعاریف گوناگونی دارد برخی با یک تعریف انحرافی و غیر بومی اعتدال را در مقابل انقلاب قرار میدهند و معتقدند که انقلاب، افراطگرایی است وباید از آن گریخت به شرایط روزمره تمکین کرد و تحت فشار دشمنان مطالبات آنها را پیگیری کرد تا با راضی شدن بیگانگان آرامش در داخل برقرار شود.
برخی ممکن است دغدغه بیرونی نداشته باشند اما تحت تأثیر تبلیغات عناصر داخلی دشمن آرمانها و ارزشهای والای انقلاب اسلامی را رهاکرده به نام اعتدال بازتعریف کنند اما از منظر اسلام و فرهنگ ملی یگانه پرستی، ملت ایران همیشه اهل اعتدال بوده، این اعتدال را بر اساس فلسفه خداپرستی دنبال کرده و هرگز آسیب رساندن و نابود کردن دیگران را از آرمانهای خود قرار نداده است که در حال حاضر همچنین انقلاب اسلامی با آرمانهای بلند اسلامی و انسانی آن هرگز آسیبی به ملت یا شخصی را برای خود هدفگزاری نکرده است.
در اصل 154 قانون اساسی آمده است: «جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود میداند و استقلال، آزادی، حکومت و عدل را حق همه مردم جهان میشناسد بر این اساس از مبارزه حقطلبانه مستضعفان در برابر مستکبران در هر نقطهای از جهان حمایت میکند.»
طبق این اصل از قانون اساسی، ملت ایران به دنبال سعادت بشری تمام جوامع بشری است که استقلال، آزادی، حکومت و عدل را حق همه مردم جهان میشناسد و برای حمایت از حق مستضعفان در برابر مستکبران میایستد.
بنابراین کسی که معیارش اسلام است و اسلامی میاندیشد و یا اگر معیارش قانون اساسی باشد کمک به مستضعفان و مقابله با مستکبران را عین اعتدال میداند و هر کس از کمک به مستضعفان و مقاومت در برابر مستکبران خودداری کند از جاده اعتدال منحرف شده و دچار افراط یا تفریط شده است.
از منظر قانون اساسی انسانی معتدل است که به دنبال تأمین سعادت همه جهانیان باشد و با حمایت از مظلومان و محرومان جهان در مقابل گردنکشان جهانی بایستد.
اگر کسی اعتدال را برخلاف مرام اسلامی و مغایر متن قانون اساسی تعریف کند و با بیتفاوتی در مقابل ظلم به مستضعفان جهان نسبت به استکبار جهانی متواضع باشد تحمیل آنها را تمکین کرده و انسانی منحط، منحرف و از دست رفته است.
بنابراین آن اکثریت ملت ایران که شعار اعتدال را از حجت الاسلام روحانی پذیرفته و به وی رأی دادهاند به طور طبیعی اعتدال را براساس فرهنگ دینی و قانون اساسی خودشان تعریف میکنند؛ نه آن تعریفی که برخی سیاسیون مردد و مذبذب مطرح میکنند.
رسا ـ ابراز نگرانی رهبر معظم انقلاب، مراجع تقلید و دلسوزان از مسائل فرهنگی را چطور تحلیل میفرمائید؟ رییس جمهور و وزیر ارشاد برای رفع این نگرانی چه باید بکنند؟
مؤمنان عالم، دینشان را با پیروی از ولیفقیه کسب میکنند و طبق قانون اساسی همه عناصر دولت از صدر تا ذیل با پیروی از منویات ولایت فقیه، مشروعیت مییابند که اگر رییسجمهور یا هرکدام از کارگزاران وی نخواهند یا نتوانند خود را با منویات نائب امام زمان(عج) تطبیق کنند قبل از هر چیز مشروعیت دینی خود را از دست داده از همان لحظه بیتفاوتی یا تعارض با ولی فقیه، غاصب آن پست و مقام بوده در دنیا و آخرت دچار خسران خواهند شد.
این دیدگاه طبق آموزههای دینی و منادی حقیقی آن در زمان حاضر امام خمینی(ره) است بنابراین تعارف کردن در امور حکومتی جایز نیست که اگر رییس جمهور بخواهد مرام و کلام رهبری را تحریف کند و آن را به گونه دیگری بازگو کند مرتکب امر خلافی شده است.
اگر وزیر ارشاد یا هر عنصر دیگری از دولت، بخواهد در کنار خط روشن اسلامی که امام خامنهای(ره) تعیین کردهاند بیراههای را ایجاد کند منحرف است و نباید در این زمینه با کسی تعارف کرد که با رودربایستی و مماشات نمیشود حکومت کرد.
اگر دولت با کارگزار حکومتی که مأموریتی را پذیرفته و متعهد به انجام آن است تعارف داشته باشد و هنگامی که تخلف آشکاری از او ببیند مماشات کند این حکومت آنگونه که باید و شاید پیش نمیرود.
بسیاری از کارگزاران در پناه این تعارفات، مماشات و رودربایستیها به تخلفات خویش که گاهی به خیانت نیز منجر شده ادامه میدهند اما به عنوان یک نیروی انقلابی و انسان متعهد به آرمانهای انقلاب اسلامی نباید مماشات کنیم و عقاید خودمان را به خاطر فلان سیاستمدار سانسور کنیم.
سانسور و پرهیز از بیان حقایق یکی از مشکلات اساسی است که اگر رسانهها روشنگرانه بدون تعارف حتی گستاخانه و صریح مسائل را با کارگزارن حکومت مطرح کنند وضعیتی پیش نمیآید که کارگزاران حکومت با مؤمنان هوشیار و دغدغه داران جامعه گستاخانه حرف بزنند.
رسا ـ رهبر معظم انقلاب در عرصه اقتصادی بر نگاه به درون، تحقق سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی و لزوم حرکت مسؤولان در این راستا تأکید و تصریح دارند؛ دولت تدبیر و امید چقدر توانسته است خودش را در مسیر اجرای این اصول و سیاستها قرار دهد؟
حجت الاسلام روحانی با تیم منتخب کارگزارانی که به وی ارائه یا تحمیل شد کار خود را آغاز کرد لکناین تیم در آغاز دهه هفتاد نشان داد که همت و اراده تحقق فرهنگ مقاومت و اقتصاد مقاومتی را ندارد.
من به عنوان یک ناظر سیاسی بعد از یکسال سکوت برای نخستین بار این سخن را میگویم که اگر دولت از بیراههای که تاکنون فرارویش قرار دادهاند به اصلاح این روند روی نیاورد و در ایجاد فرهنگ و اقتصاد ملی به ظرفیتهای عظیم کشور تکیه نکند؛ و همچنان چشم امید خود را به بیگانگان و دشمنان دوخته باشد یا نسخه تکراری صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی را که در دوران هاشمی رفسنجانی تجربه کردیم و اقتصاد ما هنوز در گرو انحرافات دوران سازندگی است را بخواهد پیاده کند به طور قطع در بنبست قرار گرفته و هرچه در این زمینه شتاب بگیرد آسیبهایش بیشتر خواهد بود.
اگر این دولت بخواهد و اراده کند میتواند با پشتوانه امام خامنهای و پیگیری سیاستهای تعیین شده به مقاوم سازی اقتصاد ملی روی آورد با فعالسازی ظرفیتهای داخلی جمهوری اسلامی و نیز محیط پیرامونی ایران و ظرفیتهایی که در عرصه شرق جهان موجود است استفاده کند.
تکیه کردن به غرب مستکبر خطای راهبردی است از انگلیس خبیث تاریخ بشر گرفته تا آمریکای جنایتکاری که در طول صد سال اخیر جنایات بسیاری را مرتکب شده است و مولود نامشروع ایندو در منطقه اسرائیل جنایتکار است که مانند سک هار به جان فلسطینیان و مسلمانان افتاده است.
اگر دولت بخواهد تکیهگاهش را مثلث انگلیس، آمریکا و اسرائیل قرار دهد و آنها را از خودش راضی کند، نخست به جان دلسوزان جامعه خودش خواهد افتاد و در مرحله بعد به طور حتم شکست خواهد خورد که در این موضوع تردیدی وجود ندارد و هر انسان عاقلی با هر منطق معقولی میتواند این حقیقت را باور کند که اصرار و لج بازی در مقابل این حقیقت راه به جایی نخواهد برد.
رسا ـ در دولت یازدهم دوران طلایی بازگشت اصلاح طلبان به قدرت و مدیریتهای اجرایی رقم خورده است؛ در این میان نفوذ برخی فعالان و منسبان به فتنه 88 به مسئولیتهای اجرایی سبب نگرانی متدینان و دلسوزان انقلاب شده است، این مسأله چقدر با شعار اعتدال دولت سازگاری دارد؟
به نظر میرسد حجت الاسلام روحانی با وارد کردن برخی از عناصر دلبسته به فتنه 88 و کارگزارانی با سوء سابقه ناشایست به دولت نخستین کسی است که خلاف شعار اعتدال، تدبیر و امید عمل کرده و تا الان چوب این عناصر نامتجانس را نیز خورده است که نباید خودش را بیش از این گروگان این عناصر فتنهگر و لیبرال، سکولار فعلی در دولت قرار دهد و استقلال وی هنگامی بازسازی خواهد شد که خودش را از اسارت این افراد تحمیلی نجات دهد، در غیر این صورت این عناصر نقطه به نقطه باعث تحریک رییس جمهور علیه مصالح ملی و جا بجا کردن دوستان و دشمنان ملت ایران خواهند شد.
رسا ـ نظر شما راجع به سخنان اخیر رییس جمهور علیه منتقدان مذاکرات چیست؟
به نظر میرسد شعار الهی «اشداء علی الکفار رحماءبینهم» از طرف رییس جمهور معکوس عمل میشود و آن همه آغوش باز و لبخند مهربانانه نسبت به دشمنان مملکت اسلامی به ناچار دولت را به پرخاشگری علیه دلسوزان سرزمین اسلامی ایران سوق داده است.
هیچ دلیلی بلکه هیچ توجیه معقول و منطقی برای بکار گیری آن ادبیات خلاف فرهنگ اسلامی نسبت به منتقدانی که با سکوت، آرامش و تواضع و خبر خواهانه عمل کردهاند وجود ندارد.
بنده به عنوان معاون مطبوعاتی در برابر یک خبرنگاری که آشکارا علیه بنده توهین روا کرده بود یک کلمه تند بکار بردم و به همان بهانه از مسؤولیت برکنار شدم، من همان موقع پذیرفتم یک کارگزار حکومت اسلامی اجازه ندارد در فضای افکار عمومی تندخو و گستاخانه پاسخ بگوید حتی اگر محق باشد؛ حال حجت الاسلام روحانی براساس کدام مجوز اخلاقی، انسانی و اسلامی تحقیرآمیزترین کلمات موهن و خارج از ادب و فرهنگ ایرانی را علیه منتقدان مذاکره خفت بار با آمریکا استفاده میکند که در همین جا بنده چند توصیه صمیمانه به دولت، حامیان و منتقدان محترم دولت دارم:
نخست آنکه شخص آقای روحانی بدون حاشیه پردازی، موضوع را در حد خطای احساسی(که از هر انسانی ممکن است) سر بزند تقلیل دهند و آنرا به تقابل سیاسی با منتقدان خود تبدیل نکنند و از کلام خود عذر خواهی کرده در عین حال منتقدان و دلواپسان مذاکرات با آمریکا را به یک دیدار صمیمانه دعوت کرده با آنان به گفت و گو بنشینند و حداقل تلاش را به کار بگیرند تا این منتقدان دلسوز را به همراهی با خود برای یک نبرد خسته کننده با دشمنان جهانی همراه سازند.
دوم آنکه حامیان دولت از توجیه غیر ضروری و غیر قابل قبول در دفاع از اشتباه رییس جمهور تقلا نکنند و با تهاجم علیه منتقدان و تحریک علیه جامعه، آتشبیار معرکه نباشند که این شیوه عذر بدتر از گناه است و نشانه دوستی و خیر خواهی نیست و هیچ علامتی از مدیریت تدبیر و اعتدال به همراه ندارد.
سوم آنکه منتقدان که در موضع گیری اخیر رییس جمهور غیر منصفانه مورد توهین و پرخاشگری رییس جمهور قرار گرفتهاند رسم ادب به جا آورند و کریمانه از کنار این اشتباه آقای رییس جمهور بگذرند و به خاطر مصالح عمومی از پیگیری این رفتار ناشایست صرف نظر کنند و اصل انتقاد از مذاکرات خفتبار را با جدیت و صراحت و متانت مورد نقد عالمانه و روشنگرانه قرار دهند و البته بنده به عنوان ناظر سیاسی همین عملکرد محترمانه را تاکنون از منتقدان هوشیار دولت مشاهده کرده و ازاین پس نیز انتظار دارم.