این خاک گهربار که ایران شده نامش
شیری است که در بین دو دریاست کنامش
خورشید برون آمده هر صبح ز مشرق
از برج اسد داده به اخلاص سلامش
مهتاب نشسته سر هر گنبد این خاک
از نیشکر فارس شکرگون شده جامش
از مرز فرا رفته به پیغمبری شعر
با سعدی و با مولوی از عشق پیامش
شوقی ازلی دارم بر خاک عزیزش
عشقی ابدی در دل دارم به دوامش
پیش ستم زورگران سینه سپر کرد
بنگر که از این همت دنیا شده رامش
از شرق مشرف بشو ای باد صبا تا
یک بار سلامم برسانی به امامش
پشت پرده و واقعیت سفر پزشکیان به مصر چیست؟