حادثه ای که این روزها بیش تر مورد توجه رسانه ها قرار می گیرد، حمله بی رحمانه و غیر انسانی رژیم صهیونیستی به غیرنظامیان غزه است که این موضوع تحرک بیشتر کشورهای اسلامی در جهت حمایت از مردم بی دفاع غزه را می طلبد.
جمهوری اسلامی ایران نیز که به عنوان رهبر موج بیداری اسلامی در جهان اسلام شناخته می شود و در کنار غفلت و خواب عمیق کشورهای عربی، در صف اول مقابله با غرب قرار دارد، می بایست تحرکی بیشتر(چه در بعد نظامی و چه در بعد دیپلماتیک) از خود نشان دهد تا محور مقاومت در خاورمیانه بیش از پیش تقویت شود.
حال آنکه ایران و دستگاه دیپلماسی آن در این روزها درگیر یکی از مهم ترین پرونده های خویش است و مذاکرات هسته ای در صدر برنامه های وزارت امور خارجه قرار دارد. اما آیا این مساله(درگیری دستگاه دیپلماسی با پرونده هسته ای) مانعی بر سر راه حمایت رسمی از مردم غزه است یا می توان از آن به عنوان یک فرصت نیز بهره برد؟!
* عدم تحرک جدی دیپلماتیک؛ خطری متوجه سیاست خارجی ایران
روزنامه «النهار» در یادداشتی در مورد اهمیت غزه برای ایران نوشت: « به هر حال نمی توان انتظار نداشت که تهران به این سادگی برگه برنده خود را در نفوذ منطقه ای و پیشبرد طرح های منطقه ای اش آن هم در بحبوحه مذاکرات هسته ای اش با غرب از دست بدهد. تهران همچنان مواضع خود در قبال حکومت سوریه را حفظ کرده و هیچ چیز که مانع از حمایتش از "جریان مقاومت" شود، وجود ندارد. عملیات "فلات استوار" که اسرائیل علیه غزه آغاز کرده است به خوبی نشان داد که ایران به هیچ وجه از رویکرد پراگماتیک خود دست نکشیده و همچنان به خطوط قرمز خود پایبند است.»
این تحلیل نشان از آن دارد که ایران می تواند از فرصت مذاکرات هسته ای به خوبی برای دفاع از مردم غزه استفاده کندو این در حالی است که مقام های رسمی دولتی در ایران به چند اظهار نظر و نشست رسمی بسنده کرده اند و پیش قراولی حمایت از مردم غزه در دست نهادهای حاکمیتی و مردمی قرار دارد.
سوال اصلی اینجاست که آیا مقامات دیپلماسی ایران نیز مانند غربی ها موضوع مذاکرات هسته ای را گسترش می دهند و از این فرصت به خوبی استفاده می کنند یا خیر؟
* فراهسته ای کردن مذاکرات به سبک غربی ها
از جمله ابتکارات غربی ها(که البته سابقه ای دیرینه دارد) فراهسته ای کردن مذاکرات هسته ای است و در طول مذاکرات هسته ای اخیر نیز دیده شده که موضوعات غیر مرتبط با پرونده هسته ای ایران را در مطالبات خود قرار دادند.
از جمله این موارد مسئله سوریه است که بارها و بارها از سوی مقام های غربی مورد تقاضا قرار گرفت؛ نخستین بار اوباما بود که در دور جدید مذاکرات(پس از روی کار آمدن دولت یازدهم) مساله سوریه را به مذاکرات هسته ای گره زد و در نامه خود به آقای روحانی(طبق گفتهی آقای روحانی در مصاحبه با شبکه ان بی سی در سفرشان به نیویورک، نامه اوباما پس از مراسم تحلیف به ایشان رسیده است و روحانی به آن پاسخ گفته است) به طور توامان درباره سوریه و بحث هستهای مذاکره کرد.
پس از آن نیز در بحبوحه یکی از مذاکرات بود که وزیر امور خارجه فرانسه گفت که پرونده هسته ای ایران با درگیری ها در سوریه مرتبط است.
به گزارش روزنامه الحیات چاپ لندن، لوران فابیوس معتقد است که "سطح دخالت ایران در سوریه، بسیار زیاد است" و به گفته او "میان پرونده هسته ای ایران و رویارویی ها در سوریه، ارتباط وجود دارد".
وزیر خارجه فرانسه هشدار داد:" در صورتی که جامعه بین الملل نتواند تحرک پرقدرت ایران برای حمایت از نیروهای بشار اسد در سوریه را متوقف کند در این صورت چه سرنوشتی برای آینده ما در تضمین عدم دسترسی ایران به سلاح هسته ای به وجود می آید؟
فابیوس که با روزنامه فرانسوی لوموند گفتگو می کرد ادامه داد:" در صورت ادامه فاجعه سوریه، این مسئله به یکی از بدترین فاجعه های سیاسی و انسانی در ابتدای قرن تبدیل می شود. اگر درگیری ها در سوریه را متوقف نکنیم خطر تجزیه این کشور، افراط گرایی برای دو طرف نزاع و بی ثباتی همه بخش های منطقه وجود دارد. منطقه ای که از اساس خود نیز ناپایدار است."
وزیر خارجه فرانسه با توصیف سوریه به دیگ بخار افزود: در حال حاضر دیگ بخار سوریه و پرونده هسته ای ایران که باهم مرتبط اند؛ بزرگترین تهدید برای صلح هستند.
ایران نیز به راحتی می تواند از این الگو استفاده کند و با گره زدن مذاکرات به جنایات غره از این فرصت به خوبی استفاده نماید تا این شائبه تقویت نشود که ظاهراً دولت به هیچ قیمتی نمیخواهد هیچ موضوعی بر روی روند مذاکرات هستهای اثر گذاشته و آن را به تأخیر بیندازد.