به گزارش پایگاه 598 به نقل از رجانیوز، اما تازهترین سند «دیکتاتوری شبهروشنفکری» این بار در حیات خلوت شبهروشنفکران یعنی تئاتر رونمایی شده است؛ جایی که «پیام دهکردی» بازیگر تئاتر اجرانشدهی «گالیله» درست مثل خود «گالیله» در دادگاه تفتیش عقاید دیکتاتورها، مجبور به پس گرفتن حرف خویش شد و «گردی زمین» را تکذیب کرد.
ماجرا از این قرار است که چندی پیش در نشست رسانهای مدیر مرکز هنرهای نمایشی، نکتهای از سوی «پیام دهکردی» -دبیر بیست و یکمین جشنواره تئاتر کودک، بازیگر تئاتر و یکی از شاگردان «حمید سمندریان»- درباره چرایی اجرا نشدن تئاتر «گالیله» در زمان اصلاحات مطرح شد که خیلی سریع اقلیت شبهروشنفکر را به تکاپو انداخت.
«دهکردی» در این نشست گفته بود: «به عنوان یک بازیگر تئاتر صحبت میکنم. دوستان عزیز! خواستن یا نتوانستن، مسئله این است. در آستانه سالروز درگذشت استاد «حمید سمندریان» هستیم، باید بگویم که بسیاری که پس از درگذشت این همیشه استاد من، بر سر زدند و «شاهآبادی» و «احمدینژاد» را مانع اجرای نمایش «گالیله» میدانستند؛ اما بنده به عنوان بازیگر این نمایش میگویم که فراموش کردند که در زمان وزارت «عطاالله مهاجرانی» جلوی اجرای این نمایش گرفته شد.»
اما همین انتقاد ساده از «عطاء الله مهاجرانی» بیبیسینشین کافی بود تا موجی از تکفیر و فشار بر «دهکردی» آغاز شود. به طور مثال «احمد ساعتچیان» بازیگران تئاتر در گفتگو با ایسنا و در اعتراض به این صحبتها میگوید: «اینکه عدهای ادعا کردهاند که رئیس جمهور و معاونت هنری ارشاد دولت اسبق جلوی اجرای «گالیله» را گرفتند، اینجانب برای اولین بار چنین چیزی شنیدم؛ حتی اگر برخی این حرفها را زده باشند، اصلا آدمهایی نیستند که آنها را جدی بگیریم؛ چون حرفشان سندیتی ندارد.»
البته این فقط یکی از واکنشهایی است که رسانهای شد. چنانچه خود ایسنا در ابتدای همین گزارش مینویسد: «بچههای تئاتری در گفتگوهای شفاهی از طرح این سخنان اعلام شگفتی کردند! آنان معتقد بودند مخصوصا در شرایطی که مدیر آن دوره در دسترس نیست، ما نباید در واقعیت دست ببریم. در این میان، «احمد ساعتچیان» دیگر بازیگر تئاتر و شاگرد سمندریان ترجیح داد گفتههایش از حالت دوستانه فراتر برود و با یک گفتگوی رسانهای، آنچه را درباره دلیل اجرا نشدن «گالیله» میداند با ارایه اسناد تاریخی بازگو کند.» به عبارت بهتر، واکنشهای اصلی را که «ایسنا» اصرار دارد آن را دوستانه جلوه دهد، نه در خروجی رسانهها که در باید جای دیگری جستجو کرد. اما طولی نکشید که «دهکردی» وادار به عذرخواهی شد و از بیان جملات خود در این نشست اظهار تأسف و توضیحاتی در اینباره ارایه کرد.
او در گفتگو با ایسنا، فضای ملتهب و حاشیهدار آن جلسه را دلیل بیان این جملات دانست و درباره بازتاب جملاتش در محافل تئاتری و دلگیری برخی از هنرمندان این رشته که معتقد بودند جمله او درباره دلیل اجرا نشدن «گالیله» درست نبوده است، توضیح داد: «حاشیه، حاشیه میسازد و حاشیه مرگ همه چیز است. ریختار این جلسه از اساس دچار حاشیه بود و این حاشیه در سراسر جلسه هم ادامه پیدا کرد و باعث شد حتی من که همواره از این موضوع میپرهیزم، نیز گرفتار حاشیه بشوم.به صراحت میگویم اگر این جملات من اسباب آزردگی کسانی شده باشد، یا ایجاد دلشستگی کرده با تمام قلبم عذرخواهی میکنم.»
اما او به عذرخواهی خشک و خالی اکتفا نکرد و برای رها شدن از زیر بار فشارها، خود را متهم به هیجانزدگی نمود و گفت: «در زندگی حرفهایام هرگز آدم حاشیهای نبودم، اما متأسفانه در یک بستر حاشیهای ممکن است همه افراد دچار این مسئله بشوند وبیان این جمله را ناشی از هیجانی شدن خود به دلیل جو حاشیهای جلسه میدانم.»
کار به همین جا هم ختم نشد؛ چنانچه «دهکردی» مجبور شد در همین گفتگو خود را دوباره ثابت کند و ایمانش به آرمانهای شبهروشنفکری را یک بار دیگر یادآور شود: «خود من از بیان آن جملات بسیار ناراحت و متأسفم و تأکید میکنم من همان پیام دهکردی سابق هستم، با همان دیدگاهها و آرمانها و حتی مومنتر از گذشتهو این چنین است که امروز هم فقط به این فکر میکنم که جشنواره تئاتر کودک و نوجوان را که مسئولیت دبیریاش به من سپرده شده، چگونه به نحو خوبی هدایت کنم.»
بازیگر سریال «شهریار» در پایان سخنانش خاطرنشان کرد: «این روزها حال همه بد است، حال زمین خوب نیست و آدمیزاد در بدحالی ممکن است به درستی حرف نزند. همه باید این شرایط را درک کنند. دامن زدن به بدحالی، فقط عقبافتادگی را گسترش میدهد. باید بدحالیمان را کنترل کنیم و مسائل را با فکر و نگاهی یکپارچه پیش ببریم تا راههایی برای درمان دردهای مشترک همهمان پیدا شود.»
و این سرنوشت بازیگر تئاتر اجرانشدهی «گالیله» است؛ شخصیتی که در ویکیپدیای فارسی در مورد او چنین آمده است: «در سال ۱۶۱۰ انتشار یافتههای علمی گالیله در تائید نظر کوپرنیک مبنی بر ثابت نبودن زمین و گردش آن به دور خورشید باعث شد تا وی از سوی کلیسا مورد بازجویی و تفتیش عقاید قرار گیرد. این نظریه مخالف نص کتاب مقدس بود و از سویی با نظریات ارسطو که کلیسا حامی آن بود، همخوانی نداشت.
وی مجبور به امضای توبه نامهای با این مضمون شد: «در هفتادمین سال زندگی در مقابل شما به زانو درآمدهام و در حالی که کتاب مقدس را پیش چشم دارم و با دستهای خود لمس میکنم توبه میکنم و ادعای واهی حرکت زمین را انکار میکنم و آنرا منفور و مطرود مینمایم.»
وی شش سال بعد رسماً از تدریس نظریه کوپرنیک در دانشگاه منع شد و تا سالها بعد مرتب مورد بازخواست کلیسا قرار میگرفت. سرانجام گالیله علیرغم اعتقاد درونیاش، مجبور شد اعتراف کند که نظریه ارسطو درست است و زمین مرکز جهان است.
این
روزها، «انکیزاسیون» (دادگاه تفتیش عقاید) شبهروشنفکران عیانتر از هر
وقت دیگری، مشغول پاسداری از خط قرمزهای این جریان است. حتی اگر این خط
قرمز، عطاالله مهاجرانی باشد...