به گزارش گروه فرهنگی فرهنگ نیوز،
فاطمه شهابی؛ پس از پیروزی انقلاب اسلامی از جمله مسائلی که در حوزه سیاست
خارجی از جانب امام خمینی (ره) به آن توجه و تاکید شد، مسئله حمایت از
فلسطین در مقابل رژیم غاصب صهیونیستی بود، اما چرایی این مسئله از همان
ابتدا تاکنون از جانب افراد و گروهایی مورد سؤال و گاه شبهه قرار گرفت. در
رابطه با چرایی این مسئله دلایل گوناگونی مطرح شد که در ادامه به بررسی این
دلایل میپردازیم.
یکی
از مهمترین دلایل ایران در حمایت از مردم مظلوم فلسطین، مبانی اعتقادی و
ایدئولوژیک است. با تأسیس نظام جمهوری اسلامی و حاکمیت اسلام در ایران
قوانین منبعث از اسلام و به ویژه فقه شیعه در جامعه جاری شد و امام خمینی
به عنوان شاگرد این مکتب به خوبی میدانست که دین اسلام دینی محدود به حوزه
ی فردی و احکام عبادی صرف نیست، بلکه دینی جامع و کامل است که برای
تمامی شئون زندگی افراد برنامه دارد که از جمله این شئون، شأن سیاسی و
اجتماعی، و یکی از زیر مجموعههای حوزه سیاسی، بحث روابط خارجی است.
پس
این موضوع نباید چندان عجیب باشد که ما شاهد پیاده شدن احکام و قوانین
اسلام در حوزه سیاست خارجی باشیم. سیاست خارجی ایران سیاستی اعتقادی و
منبعث از قوانین اسلامی است که حمایت از فلسطین را برای ما به عنوان یک
تکلیف بیان میکند. تکلیف و وظیفه ای که رهبر معظم انقلاب در سخنان خود
بارها به آن تاکید کردهاند:«طرح مسئلهی
فلسطین برای جمهوری اسلامی یک امر تاکتیکی نیست؛ یک امر بنیانی است، از
اعتقاد اسلامی ناشی میشود. وظیفهی ماست که این کشور اسلامی را از سلطه و
چنگ قدرت غاصب و پشتیبانهای بینالمللیاش در بیاوریم، به دست مردم فلسطین
بسپاریم؛ این وظیفهی دینی است، وظیفهی همهی مسلمانهاست؛ همهی ملتهای
اسلامی، همهی دولتهای اسلامی وظیفه دارند که این کار را انجام بدهند؛
این یک وظیفهی اسلامی است.»(بیانات رهبر انقلاب، 25/5/91)
اما
این اصول و قواعد کدماند که بر اساس آنها حمایت از فلسطین به عنوان یک
تکلیف برای مسلمان واجب شمرده میشود. اولین اصلی که میتوان به آن اشاره
کرد نص صریح قرآن است. آیات متعددی در قران وجود دارد که در آن به دفاع از
مظلوم در مقابل ظالم وجنگ با تجاوزگر به مسلمان دستور داده شده است.
«چرا در راه خدا و (در راه) مردان و زنان و کودکان که (به دست ستمگران)
تضعیف شدهاند، پیکار نمیکنید؟! همان افراد (ستمدیدهای) که میگویند:
پروردگارا! ما را از این شهر (مکه) که اهلش ستمگرند، بیرون ببر و از طرف
خود برای ما سرپرستی قرار ده و از جانب خود، یار و یاوری برای ما تعیین
فرما» (نسا/75). علاوه بر قرآن، درسیره و سخن پیامبر و ائمه معصومین
نیز به این موضوع بسیار سفارش شده است. «هر کس فریاد استغاثه هر مظلومی
(اعم از مسلمان یا غیر مسلمان) را بشنود که مسلمین را به یاری میطلبد، اما
فریاد او را اجابت نکند مسلمان نیست» (حر عاملی، جلد 11، ص 108) واین نکته
قابل ذکر است که اعتقاد پیامبر به دفاع از مظلوم در مقابل ظالم محدود به
زمان مبعوث شدن ایشان نمیشد بلکه ایشان در زمان جاهلیت و قبل از ظهور
اسلام با شرکت در پیمان (حلف الفضول) اعتقاد خود را مبنی بر یاری ستمدیدگان
و مظلومان نشان دادند.
یکی
دیگر از اصولی که در سیاست خارجی اسلام به آن اشاره شده است تقسیم بندی
تمامی جهان به دو قسمت دارالکفر و دارالایمان است؛ یعنی در اسلام
مرزبندیهایی وجود دارد که فراتر از مرزبندیهای جغرافیایی است و آن مرزهای
معنوی است بر این اساس، تمام امت اسلامی به عنوان یک امت واحد هستند که
حمایت از آنها در مقابل دار الکفر به عنوان یک وظیفه برای دولت اسلامی در
نظر گرفته شده است و از آن جا که ایران به عنوان ام القرای جهان اسلام
شناخته میشود این وظیفه مهم یعنی حمایت از مسلمانان در تمامی جهان از جمله
فلسطین را بر عهده دارد.
حضرت
امام خمینی نیز در رابطه با دفاع از سرزمینهای اسلامی و وحدت مسلمانان
میفرمایند: «ما برای دفاع از اسلام و ممالک اسلامی و استقلال ممالک اسلامی
در هر حال مهیا هستیم. برنامهی ما برنامهی اسلام است، وحدت کلمهی
مسلمین است، اتحاد ممالک اسلامی است، برادری با جمیع مسلمین است. در تمام
نقاط عالم هم پیمانی با تمام دول اسلامی است سرتاسر جهان، در مقابل
صهیونیسم مقابل اسراییل مقابل دول استعمار طلب مقابل کسانی که ذخایر این
ملت فقیر را به رایگان میبرند» (صحیفه امام،جلد 1، ص 336)
قاعده
دیگر، قاعده نفی سبیل است. براساس این قاعده فقهی، در اسلام هیچ دولت
کافری حق ندارد بر دولت مسلمانی سلطه خود را اعمال کند و مسلمانان نیز
نباید تحت سلطه کفار باشند. پس مبارزه با صهیونیست و دولت نامشروع اسرائیل
بر اساس این قاعده فقهی یک وظیفه برای مسلمانان و دولتهای اسلامی ایجاد
میکند تا با پشتیبانی از دولت فلسطین از تسلط یک دولت کافر جلوگیری کرده و
مانع پیشروی آن شوند.
امام
خمینی در این باره میفرمایند:«دفاع از نوامیس مسلمین و دفاع از بلاد
اسلامی و دفاع از همه حیثیات مسلمین امری است لازم و ما باید خودمان را
برای مقاصد الهی و دفاع از مسلمین مهیا کنیم و خصوصاً در این شرایطی که
فرزندان واقعی فلسطین اسلامی و لبنان یعنی حزب الله و مسلمانان انقلابی
سرزمین غصب شده و لبنان با نثار خون و جان خود فریاد «یا للمسلمین» سر
میدهند. با تمام قدرت مادی و معنوی در مقابل اسرائیل و متجاوزین بایستیم و
در مقابل آن همه سفاکی ها و ددمنشیها مقاومت و پایمردی کنیم و به یاری
آنان بشتابیم و سازشکاران را شناسایی و به مردم معرفی کنیم.» (سخنرانی امام
خمینی، 1366).
این
اصول در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز لحاظ شده است و قانون اساسی
در رویکردها و دستور کار سیاست خارجی خود حمایت از مظلومان و مستضعفان جهان
به ویژه مسلمانان را قرار داده است که از جمله این قوانین عبارت است از:
-
«سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هرگونه سلطهجویی و
سلطهپذیری... دفاع از حقوق همهی مسلمانان میباشد.» (اصل 152 قانون اساسی
جمهوری اسلامی).
-
«جمهوری اسلامی ایران در عین خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی
ملتهای دیگر، از مبارزهی حقطلبانهی مستضعفین در برابر مستکبرین در هر
نقطه از جهان حمایت میکند.» (اصل 154 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران).
بر
اساس این اصول مشخص میشود حمایت از مظلوم یک امر اعتقادی – دینی است که
از همان ابتدا به عنوان یک اصل در فقه اسلامی مطرح شده است و به خاطر همین
اصول است که از همان ابتدای تشکیل اسراییل تمامی گروهای اسلامی و انقلابی
اصیل، مبارزه با آن را جزء اهداف اصلی خود قرار دادند.
در
ایران نیز، حتی قبل از تشکیل جمهوری اسلامی توجه به این موضوع و مبارزه با
رژیم صهیونیستی از جانب افراد و گروهایی متعددی چون: آیت الله کاشانی، آیت
الله بروجردی، آیت الله بهبهانی و فداییان اسلام و بسیار دیگر از گروهها و
علمای برجسته قابل مشاهده است. پس این جریان محدود به زمان تشکیل
جمهوری اسلامی نمیشود که آن را مورد شک و شبهه قرار دهیم؛ چرا که هرگاه
مسئله ای به عنوان یک اصل اعتقادی پذیرفته میشود دیگر کوتاهی در آن به هیچ
وجه قابل توجیه نیست. در نتیجه، حمایت از فلسطین به عنوان یک اصل پذیرفته
شده در فقه و قانون اسلامی همواره باید در دستور کار سیاست خارجی و مردمان
ایران قرار بگیرد.
در
پایان با ذکر کلامی از استاد شهید مرتضی مطهری اهمیت حمایت از مظلوم در
برابر ظالم را متذکر میشویم. ایشان در این زمینه میفرماید: «هرگاه
گروهی با ما نخواهد بجنگد ولی مرتکب یک ظلم فاحش نسبت به یک عده انسان شده
است و ما قدرت داریم آن انسانهای دیگری را که تحت تجاوز قرار گرفتهاند
نجات دهیم، اگر نجات ندهیم در واقع به ظلم این ظالم نسبت به آن مظلوم کمک
کردهایم.
ما
در جایی که هستیم، کسی به ما تجاوزی نکرده، ولی یک عده از مردم دیگر که
ممکن است مسلمان باشند و ممکن است مسلمان هم نباشند، اگر مسلمان باشند مثل
جریان فلسطینیها که اسرائیلیها آنها را از خانههایشان آواره کردهاند،
اموالشان را بردهاند، انواع ظلمها را نسبت به آنها مرتکب شدهاند، ولی
فعلاً به ما کاری ندارند، آیا برای ما جایز است که به کمک این مظلومهای
مسلمان بشتابیم برای نجات دادن آنها؟ بله،
این هم جایز است، بلکه واجب است، این هم یک امر ابتدایی نیست. این هم، به
کمک مظلوم شتافتن است، برای نجات دادن از دست ظلم بالخصوص که آن مظلوم
مسلمان باشد». (مطهری،ص 29).
منابع:
سخنرانی امام خمینی در جمع اعضای مرکزی حزب الله لبنان،9/12/1366
بیانات رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از آزادگان،25/5/1391
مرتضی مطهری، جهاد، قم، انتشارات اسلامی
وسایل
الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، محمدبن الحسن الحر العاملی، ج11، ص108،
باب 59،. «من سمع منادیا ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس به مسلم»
قانون اساسی جمهوری اسلامی
هفته نامه رخداد گیلان