* حمایت از مشروعیت رژیم نامشروع صهیونیستی
شکل گیری دولت غاصب فلسطین در پس پرده استعمارگران قرون 19 و 20 بوده است. استعمارگرانی که تمام سعیشان حفظ منطقهٔ کانال سوئز، نابودی امپراتوری عثمانی و... بود. به طوری که اعلامیه 1917 بالفور توسط بریتانیا برای تشکیل موطن ملی یهود بخشی از این حمایتها است.
بررسی تاریخی و پیدا نمودن سخنان مخفی بخشی از سران این رژیم قابل تأمل است. مارکس نوردو صهیونیست برجسته و از همکاران تئودور هرتصل رهبر جامعه صهیونیستی اسرائیل و پایه گذار مکتب جعلی بازگشت به سرزمین موعود در سخنانی اذعان میدارد: «آن زمان فرا رسیده بود که اگر صهیونیستی هم وجود نداشت، بریتانیای کبیر آن را اختراع کند»(1) سخنانی که جای جای تاریخ به آن اذعان دارد و حتی لرد سیدنهام، نماینده مجلس لردان انگلستان را به واکنش وامیدارد و بیان مینماید: «فلسطین سرزمین یهود نیست، بلکه یهودیان آن را پس از یک کشتار وحشیانه از کنعانیها گرفتند زیرا اگر چنین باشد رومیها میتوانند مالک انگلستان باشد» (2) سرانجام با حمایت کشورهایی همچون آمریکا و انگلیس در سال 1948 رژیم جعلی صهیونیستی را در سازمان ملل به عنوان یک عضو به رسمیت شناختند و فلسطین، با همهٔ سوابق تاریخی نادیده گرفته شد. کشوری که سرزمین مادری اعراب و مردم فلسطین بود با زور و شمشیر آمریکایی و انگلیسی سرانجام غصب شد. شمشیری که تا امروز نیز در حفظ مشروعیت آن رژیم غاصب گامهای مؤثری را برداشته است؛ بر اساس بیان رهبر معظم انقلاب «صهیونیستها هم در این منطقه، مثل سگ زنجیره ای استکبار عمل میکنند و پارس کردن و پاچه گرفتن و به این و آن پریدن، شأن صهیونیستها است»(3). رژیمی که تمام تلاشش مقابله با آزادی و حیات بشری است.
* حمایت رسانه ای و تبلیغاتی
شکل گیری این رژیم همیشه با خون و خون ریزی استمداد داشته است. حملات وحشیانه به مردم بی گناه فلسطین، راندن آنان از سرزمین مادری، قتل عام مردم صبرا و شتیلا، قتل عام مردم سوریه، صحرای سینا، لبنان، غزه، رام الله و... بخشی از اقدامات جنایتکارانهٔ این رژیم سفاک است.
رژیمی که در لابیهای رسانه ای هیچ گاه به عنوان یک نظام جنایتکار شناخته شده نیست و خبرگزاریها، مطبوعات و... در کشورهای بینالمللی حق انعکاس وقایع اسفبار آن را ندارند. وقایعی که در چند روز اخیر کاملاً در موضع گیریهای شبکههای بیبیسی، فاکس نیوز، ان بی سی، صدای آمریکا و... مشهود است و حتی در سکوت خبری و بایکوت این جنایات، کمک حال جانیان آن شدهاند؛ جانیانی که کشتن مردم و کودکان و زنان را به عنوان یک تفریح برای خود مفروض دانستهاند. در همین راستا رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «تبلیغات دشمن و عمدهٔ این تبلیغات، دست صهیونیستها است. خبرگزاریهای معروفی که در دنیا وجود دارند، اغلبشان متعلق به صهیونیستها هستند. بعضی از رادیوهای معروف دنیا هم، متعلق به آنهایند.»(4)
* حمایت تسلیحاتی
وجود تسلیحات مختلف در ارتش تا دندان مسلح صهیونیستی از کشورهای استعماری و استکباری امری بدیهی است. امری که حتی از زبان سخنگوی کاخ سفید به عنوان یک افتخار ملی بیان میشود. افتخاری که با حمایتهای آنان از این رژیم در جنگ اعراب و اسرائیل، جنگ سوریه و مصر و کانال سوئز به صورت آشکار مشاهده میگردید. تخصیص منابع نظامی مختلف از فرانسه، آمریکا، انگلیس، آلمان و حتی بعضی از مرتجعین منطقه برای حفظ انسجام درونی ارتش پنجم دنیا نه تنها نتوانست این کشور جعلی را حفظ نماید بلکه سرانجام با مقاومتهای هشت روزه گردانهای مقاومت، به رتبهٔ 13 جهان نزول کرد.
هرچند باز نیز این سقوط سران استکبار به ویژه آمریکا را بیدار نکرد ولی او را وادار کرد تا در هر صورتی از نابودی این رژیم جلوگیری نماید(5) اما این کشور اطلاعی از وعدهٔ الهی ندارد که صهیونیست محکوم به شکست است. وعده ای که گنبد آهنی را برای مقاومت ناکارآمد، قویترین تانک جهان را ارابهٔ مفلوک و بزرگترین تیپ تکاوری جهان را یک روزه گیج نموده است. (6)
* حمایتهای دیپلماسی و رفتارهای حقوقی بینالمللی
عدم محکومیت رژیم غاصب صهیونیستی و خفقان حاکم بر شورای امنیت میتواند گواه نفوذ سردمداران این رژیم در کشورهای استکباری به ویژه انگلیس، آلمان، آمریکا و فرانسه باشد. کشورهایی که به تعبیر رهبری در مقابل کشته شدن حیوانی مجامع بینالمللی را بهم ریخته ولی در برابر کشتار بیگناه مردم غزه تحرک خاصی را نمینمایند. عدم التزام این کشورها به موضع گیری نه تنها در بخش آزادیهای اجتماعی آن کشورها نیست بلکه در مجامع حقوقی نیز با صرف هزینههای مختلف و استفاده از قدرت حق وتو مقابله با کشورهای آزادی طلب و مخالف این رژیم جعلی را از وظایف خود میدانند. کشورهایی که داعیه آزادیهای مدنی در جهان گوش فلک را کر میکنند ولی در مقابل اعتراضات مردم خودشان به سیاستهای خصمانه صهیونیست، مجازات حبس را در نظر میگیرند. (7) مجازاتی که توسط دولت فرانسه برای راهپیمایی مردم در نظر گرفته شده است و حتی کشورهایی همچون آلمان را وادار به محکوم نمودن راهپیماییهای مردمی خود علیه صهیونیست مینماید.
اما اینها تمام حمایتهای این جریانات از رژیم منحوس و جعلی صهیونیست نیست. کشورهایی که مشروعیت خود را در حفظ منافع صهیونیست و حقوق بشر را در دستان خود به عنوان ابزاری علیه مخالفین این رژیم قرار دادهاند. کشورهایی که با فعال سازی شبکههای اطلاعاتی و امنیتی، حمایت لجستیکی و سخت افزاری، همه و همه در تلاشاند تا کشوری به عنوان فلسطین را نابود سازند و جریان مقاومت را در هم شکنند. جریانی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران قدرت و شکل گرفت. به فرموده رهبر معظم انقلاب: «اینها میخواهند هیچ عنصر مقاومتی در این منطقه وجود نداشته باشد. اصل عنصر مقاومت را جمهوری اسلامی میدانند. البته این را درست فهمیدهاند. اینجا مرکز مقاومت است. اینجا جایی است که ما اگر هیچ اقدامی هم نکنیم و هیچ حرفی هم نزنیم، خود وجود جمهوری اسلامی به ملتهای منطقه الهام میدهد. .... هر کس در دنیای اسلام، امروز قضیه غزه را یک قضیه منطقه ای و شخصی و محلی بداند، دچار همان خواب خرگوشی است که پدر ملتها را تا حال در آورده است. نه، این قضیه غزه، فقط قضیهٔ غزه نیست؛ قضیهٔ منطقه است. فعلاً آنجا ضعیفتر است، تهاجم را از آنجا شروع کردند و اگر موفق شدند، دست از سر منطقه بر نمیدارند..» (8)
پی نوشت:
1) احمدی، بحران در خاورمیانه: 25
2) هنری کتان، فلسطین حقوق بینالملل:21
3) پایگاه اطلاع رسانی رهبر معظم انقلاب: 26/03/1372
4) همان
5) http://www.asipress.ir/vdccoxqm.2bqip8laa2.html
6) رجوع شود به دستاوردهای جنگ 33 روزه و 22 روزه
7) http://www.nasimonline.ir/detail/News/904015/173
8) فلسطین از دیدگاه رهبری: 129 و 130