وی ادامه داد: شخصی مسئولیتی را در کشور بر عهده میگیرد و هر طور دلش خواست بیتالمال را خرج میکند، آن وقت میگویند تا زمانی که بر مسند است، مصلحت نیست جلوی او را بگیریم. وقتی هم که از مسندش کنار رفت میگویی حالا که رفته است و دیگر مرده را لگد نزنیم. پس کی و کجا میخواهیم حساب بیتالمال را برسیم؟ مگر ما نمیگوییم شیعه و پیرو علی هستیم؟ امیرالمؤمنین علی(ع) که خطاب به کارگزاران خود میفرماید قلم خود را ریز کنید و کمتر در نوشتن کاغذ را حرام کنید. اگر حکومت علی اینگونه است، تکلیف ما که اینگونه حساب بیتالمال را به حال خود رها میکنیم چیست؟
این در حالی است که بتازگی متنی از ناطق نوری در رسانهها منتشر شد که به نظر میرسد بی مناسبت با این سخنان وی در شب قدر نباشد.
حجت الاسلام و المسلمین ناطق نوری، در صفحه ۵۱ جلد دوم کتاب خاطرات خویش در بخش ماجرای استیضاح به عنوان وزیر کشور، مینویسد: «آقای سیدمهدی طباطبایی شیرازی که حاکمشرع شهرداری تهران بود، زمینهای اطراف تهران را به افراد بیبضاعت و نهادها واگذار میکرد. این کار آقای طباطبایی اعتراض وزارت مسکن را در پی داشت و آقای گنابادی که وزیر مسکن بود، مرتب به مجلسیها میگفت: من این موضوع را به وزیرکشور میگویم ولی گوش نمیدهد… مجلس شورای اسلامی با امضای چند نفر نماینده مرا استیضاح کردند… روز استیضاح که به مجلس رفتم، آقای هاشمی خیلی نگران بود و گفت: آقای ناطق استیضاحکنندگان خیلی قوی برخورد میکنند.
گفتم نگران نباشید… لیست اکثریت نمایندگان مجلس که زمین گرفته بودند یا با نوشتن نامه درخواست زمین کرده بودند را تهیه کردم. حتی اسم آقای هاشمیرفسنجانی هم بود… شروع کردم به خواندن اسامی نمایندگان… نمایندگان دیدند دارم اسامی همه را میخوانم و آبروریزی میشود. گفتند نخوانید. جاروجنجال مفصلی در مجلس به راه افتاد. عاقبت آقای هاشمیرفسنجانی گفت: اسامی را نخوانید… و عاقبت رای آوردم.»