به گزارش پایگاه 598، احزاب و گروه هاي سياسي در تأثيرگزاري بر قدرت و ايفاي نقش در عرصه سياسي - اجتماعي در جايگاه مهمي قرار دارند و بررسي اين مسئله در جمهوري اسلامي ايران و پس از سه دهه فعاليت پرفراز و نشيب احزاب ضروري به نظر مي رسد.
رهبر معظم انقلاب در دیدار با داشجویان و اساتید دانشگاهی استان کرمانشاه طی سخنانی نگاه انقلاب اسلامی را به تحزب بیان داشتند. ایشان در این خصوص می فرمایند: " تحزّب ميتواند در جامعه انجام بگيرد، در عين حال وحدت هم صدمهاى نبيند؛ اينها با هم منافاتى ندارد. منتها آن حزبى كه مورد نظر ماست، عبارت است از يك تشكيلاتى كه نقش راهنمائى و هدايت آحاد مردم را به سمت يك آرمانهائى ايفاء ميكند.
ما دوجور حزب داريم: يك حزب عبارت است از كانالكشى براى هدايتهاى فكرى؛ حالا چه فكرى به معناى سياسى، چه فكرى به معناى دينى و عقيدتى. اگر چنانچه كسانى اين كار را بكنند، خوب است. قصد عبارت از اين نيست كه قدرت را در دست بگيرند؛ ميخواهند جامعه را به يك سطحى از معرفت، به يك سطحى از دانائى سياسى و عقيدتى برسانند؛ اين چيز خوبى است. يك جور حزب، تقليد از احزاب كنونى غربى است .احزاب كنونى غربى به معناى باشگاههائى براى كسب قدرت است؛ اصلاً حزب يعنى مجموعهاى براى كسب قدرت. يك گروهى با هم همراه ميشوند، از سرمايه و پول و امكانات مالىِ خودشان بهرهمند ميشوند، يا از ديگران كسب ميكنند، يا بندوبستهاى سياسى ميكنند، براى اينكه به قدرت برسند."
حال پایگاه 598 برای تبیین هر چه بیشتر این موضوع در گفتگوی کوتاهی با دکتر کامران باقری لنکرانی یکی از فعالان فرهنگی ، سیاسی و همچنین از اعضای جبهه پایداری انقلاب اسلامی به بررسی شاخص های احزاب و تشکل های انقلاب پرداخته است که در ادامه می آید.
ادای تکلیف، ملاک کار تشکل ها و گروه های اجتماعی
در هر جامعه ای که درک به آراء عمومی وجود داشته باشد طبیعتاً تشکل ها و گروه های اجتماعی در آن حائز اهمیت هستند و نظام مردم سالاری دینی ما از این نظر که به مناسبت های گوناگون به آراء عمومی مردم مراجعه می کند و تقریبا تمامی ارکان حکومت ما به نوعی منتج از آراء عمومی مردم هستند لاجرم به تشکل ها و گروه های اجتماعی نوعی ارتباط ویژه دارد.
آن چه که مهم است این است که این گروه های و تشکل های اجتماعی ملاک کارشان چه می باشد هر چند که ملاک های مختلفی را می توان مورد توجه قرار داد ولی به نظر می رسد مسیری که انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند و در واقع انقلاب را به پیش می برد تشکل ها و گروه هایی هستند که نگاهشان به حوادث از نگاه تنگ حزبی نبوده بلکه نگاه وسیع ادای تکلیف و حضور در صحنه اجتماعی به عنوان یک عبادت، بوده است و آنچه که امام راحل در طی انقلاب اسلامی از توجه به مردم و مردم سالاری دینی پای گزاری کردند به نوعی ارتباط گسترده با همه اقشار مردم و در صحنه بودن همه آنها و ارتقاء ایمانی جامعه در عین حالی که در صحنه ها و حوادث مختلف نیز معیارهایی را عرضه می کردند که مبنای تصمیم گیری قرار می گرفت.
امتحان اصلی احزاب در عمل به تکلیف و دفاع از ولایت است
در زمان رهبری مقام معظم رهبری هم آنچه که ملاحضه می شود از اقبال عمومی و همراهی مردم در واقع در همین چارچوب است و گروه های اجتماعی می توانند به نوعی خودشان را عامل به تکلیف و مدافع ولایت به معنای واقعی کلمه بدانند که حضورشان در صحنه های اجتماعی از باب بسط ید ولی فقیه و ترویج آرمانها و افکار ولایت فقیه قرار گرفته باشد.
در واقع امتحان اصلی احزاب همین است و اگر در این چارچوب گنجانده شوند طبیعتاً حزبی خواهد شد غیر از احزاب مطرح در نظام های مردم سالاری غیر دینی که در این نظام ها عضویت در حزب نوعی وابستگی برای عضو ایجاد می کند که هم این عضو در برابر تصمیمات حزبی نوعی انقیاد از خودش نشان می دهد و حزب هم به نوعی مدافع آن فرد می شود علی رغم اینکه ممکن است اشتباهاتی از آن فرد سربزند و در نهایت دائر مدار کار این گونه احزاب کسب قدرت و حضور در مناسب اجتماعی اعم از نمایندگی مجلس و یا مناسب قوه مجریه و ... می شود.
آنچه که احزاب اسلامی را از احزاب غیر اسلامی جدا می کند این است که در تشکل های اسلامی مبنا این نیست که فرد خودش به قدرتی برسد و یا بخواهد برای همفکران و هم حزبی های خودش مقامی را کسب کند و مبنا این است که در صحنه عمل اجتماعی برای ادای تکلیف حضور پیدا کند و این نکته یک آزاد اندیشی به اعضای گروه های و تشکل های اسلامی میدهد که عضویت برای آنها به خودی خود معنایی ندارد و نگاهشان به این عضویت این است که در این حضور اجتماعی می توانند عمل به تکلیفشان را وسیع تر و قوی تر دنبال کنند و اصل عمل به تکلیف است نه حضور در گروه های و احزاب اجتماعی.
جبهه پایداری حزب نیست، یک گفتمان است
شعاری که همواره جبهه پایداری از ابتدای تاسیس بر آن تاکید داشته است که جبهه پایداری حزب نیست و این معنی حزب نبودن یعنی این که نمی خواهد به آفاتی که احزاب در نظام های دیگر و نظام های مردم سالاری غیر دینی به آن دچار شده اند مبتلا شود.
جبهه پایداری یک جبهه گفتمانی است که تمام کسانی که به این گفتمان که عبارت است از "معنویت، عقلانیت و عدالت همه در پرتو ولایت" اعتقاد داشته باشد به نوعی همراه این جبهه شناخته می شود و دلیل ندارد که حتما کارت عضویت داشته باشد و یا وابستگی تشکیلاتی داشته باشد و مهم ترویج این گفتمان است و ارتباط جبهه پایداری هم با دیگران دقیقا بر مبنای این شاخص ها سنجیده می شود . جبهه پایداری وظیفه ای جز ترویج این گفتمان برای خودش قائل نیست و طبیعتاً داعیه ی دعوت خود و دعوت به اعضایش را ندارد و هدفش این است که چه باید کرد تا این گفتمان پایدار تر و گسترده تر در جامعه پخش شود.