در اين مجال سعي شده تا برخي مفاهيم ساري و جاري در اين سريال بازيابي و مورد کندو کاو قرارگيرد. مفاهيمی همچون صبر وبردباري در برابر آزمايشات الهي، مسئوليت پذيري اجتماعي و نقش اين مقوله در پيشرفت جامعه، نقش زنان در جامعه وتوجه به خانواده محوري، هشدار درباره لقمه حرام و نقش مخرب زندگي ناسالم مالي بر فرد واطرافيان، طمع و زياده خواهي و اثرات آن در زندگي و هشدار درباره خصايص نامطلوب فردي همچون حسادت، دروغ گويي، تهمت خلف وعده و حتي اعتياد.
وجود اين مفاهيم با دقت در سريال "مدينه" مورد توجه قرارگرفته و به راحتي مي توان شواهد اثبات اين ادعا را از لابلاي قصه جذاب و ماجراهاي سريال استخراج کرد؛ این روند نشان ميدهد "مدينه" از ابتدا با هدايتهاي کارشناسانه طراحي، توليد و پخش شده است.
به عنوان مثال مي توان به ماجراي اصلي سريال يعني ورود پول نزول به زندگي بهمن و متضرر شدن او و اطرافيانش از اين خطاي بزرگ اشاره کرد که با نمايش جزئيات عاقبت فرد نزول گيرنده و نزول دهنده به خوبي آثار اين عمل را در جامعه به تصوير مي کشد. عاقبت دردناکي که اگر چه شايد اندکي تلخ به نظر برسد و در پاره اي مواقع مخاطب خود را آزار دهد، اما بايد پذيرفت براي هشدار درباره عواقب رواج ربا درجامعه چاره اي جز اين نيست.
يا به عاقبت "عبدي" به عنوان فردي که حرام و حلال برايش فرقي نمي کند اشاره کرد. در اين سريال عبدي در تنهايي و غربتي دردناک مي ميرد. مرگي که به نوعي مجازات او در اين دنيا محسوب مي شود. عبدي در تنهايي و در شرايطي که "روحي" به عنوان نماد عشق و علاقه قلبي اش به او جواب منفي مي دهد، مي ميرد تا عاقبت يک عمر ناديده گرفتن ديگران و خودخواهي به خوبي در اين سريال به نمايش گذاشته شود.
حتي اين عقوبت پس از مرگ نيز وجود دارد و مي توان عينيتش را در برخوردي ديد که دختر عبدي پس از مرگ او از خود نشان مي دهد. او با حضوري ناگهاني در قصه بدون کمترين ناراحتي از مرگ پدر عنوان مي کند پدر در حق او و ديگر اعضای خانواده بدي کرده و حالا آنها حقشان را مي خواهند حتي از مرده او.
بدين ترتيب مرگ عبدي به راحتي از سوي نزديک ترين افراد ناديده گرفته مي شود تا عقوبت کسي که به خانواده اش پشت کرده و در زندگي جز خود کسي را نديده به نمايش درآيد.
تصميمات غلط و نابردباري در برابر آزمايشات الهي و عجله در رسيدن به هدف يکي ديگر از مفاهيمي است که مي توان اثرات آن را در زندگي "مدينه" به عنوان قهرمان اصلي اين سريال ديد.
مدينه به عنوان فردي مومن و معتقد يک نقطه ضعف اساسي دارد و آن صبر نکردن و عجله در تصميم گيري است. به همين علت او نيز علي رغم نيت خيرخواهانه به نوبه خود دچار اشتباه شده و به تعبيري ديگر زمينه هاي فسادهاي بزرگتري که همانا نزول خواري است را ناخواسته فراهم مي کند.
يکي ديگر از مفاهيمي که در سريال به آن پرداخت شده موضوع احترام به بزرگتر به ويژه مادر است. اين مسئله را به خوبي ميتوان در نحوه برخورد "بهمن" با "مدينه" و "روحي" به عنوان نامادري و مادرش ديد. به عنوان مثال در سکانسي که بهمن پس از مرخصي از بيمارستان به نزد روحي مي رود مادرش با او برخورد سردي مي کند با اين حال بهمن احترام مادر را رعايت مي کند و حتي وقتي روحي به او با تحکم مي گويد: مادر يعني حق. بهمن نيز بدون هيچ عذري اين استدلال را مي پذيرد و با وجود آنکه تصور مي کند مادرش منصفانه با مسئله برخورد نمي کند اما بخاطر احترامي که به جايگاه مادري قائل است حکم او را پذيرفته و مي پذيرد که هميشه حق با مادر است.
اين مسئله يعني احترام به خانواده حتي در شخصيت عبدي نيز ديده مي شود و محدود سکانسي که عبدي درآن فردي مثبت نشان داده مي شود او را درحال تيمارداري از خواهر پيرش نشان مي بینیم.
به هرحال سريال "مدينه" مملو از مفاهيم و نکات آموزنده است که به خوبي بار رسالت هاي آثار نمايشي سيمارا آن هم براي مناسبتي همچون ماه مبارک رمضان بردوش مي کشد.
اما مهمتر از بيان اين مفاهيم و محتواي غني نحوه بيان آنهاست. در سريال "مدينه" مفاهيم آموزنده و نکات تربيتي بصورت غيرمستقيم و در جريان داستاني بيان مي شود و پيام هاي اخلاقي سريال با پيرنگ و روايت سريال ارتباطي ماهوي دارند.
به اين معني که آموزه ها بصورت سفارشي به داستان اضافه نشده اند بلکه از ابتدا طراحي داستان به نحوي صورت گرفته که ضمن تکميل چرخه طرح و توطئه درام، مفاهيم مورد نظر نيز در آنها گنجانده شوند و اين موفقيتي است که سريال "مدينه" به آن دست يافته و سبب شده تا ساخت آن به تجربه اي در روند رو به رشد سريال سازي بدل شود.