مشرق،
در چارچوب جنگ تبليغاتي که جمهوري اسلامي ايران پس از ادعاي دست داشتن
تهران در ترور سفير عربستان سعودي در واشنگتن از سوي رسانههاي عربي بطور
عام و رسانههاي لبنان بطور خاص با آن مواجه شده، المنار درصدد آن برآمده
تا ماجراي اقدام آمريکا در ترور رفيق حريري، نخست وزير لبنان را در چند
بخش منتشر کند.
بخش
دوم اعترافات بندر بن سلطان، دبير شوراي عالي امنيت ملي عربستان سعودي در
دوره بازداشت در دمشق، شامل نکات مهمي بود که نگاهي به آنها، ابهامات
زيادي را روشن مي کند.
در نتيجه بخشي از بازجويي هايي که از بندر به عمل آمد، روشن شد
که آمريکا چگونه سازمان ملل متحد را به دستاويزي براي اجراي طرح خاورميانه
بزرگ خود تبديل کرده است و اينکه چگونه رفيق حريري اميد آمريکاييها را با
ديدارهاي مکررش با سيد حسن نصر الله، دبيرکل حزب الله لبنان و رد احداث
پايگاه هوايي در شمال لبنان برباد داد و زمينه تسريع ترور خود را فراهم
ساخت.
در زماني که نشستهاي پارلماني در بيروت برگزار ميشد، سازمان
سيا اقدام به طراحي برنامه خود در منطقه "سن جرج" و هتل ونيز
اينترکنتيننتال و ساختمانهاي مجاور آن کرد، درحالي که در اين راه، موساد
نيز با سيا همراه بود؛ بدين ترتيب، ساعت و تاريخ و مکان تمام ديدارها و
ملاقاتهاي روزانه حريري گردآوردي شد و ساختمان شيشهاي مقر سازمان ملل
براي تحت نظر قراردادن تحرکات حريري مدنظر قرار گرفت.
به دليل نداشتن اطلاعات کافي، سيا ميبايست براي عمليات خود از
نيروهاي محلي و داخلي کمک ميگرفت؛ به همين منظور از مزدوران خود به نام
ارتش منحل جنوب لبنان که اکثر آنها در فلسطين اشغالي آموزش ديده بودند کمک
گرفته شد اما چون توان اجراي چنين عملياتي در آنها مشاهده نشد، بنابراين
تصميم بر اين گرفته شد تا از مزدوران ديگري کمک گرفته شود که بر سر عوامل
وابسته به گروهکي به نام "مجموعه پيروزي و جهاد" توافق نظر حاصل شد که در
صيدا واقع در جنوب لبنان فعاليت ميکردند و قرار شد، عمليات انتحاري توسط
يکي از عوامل آنها به اجرا گذاشته شود.
حريري در آن زمان در ميان سنيها لبنان به عنوان کسي که نماينده
عربستان سعودي است و انتخاب وي با موافقت سوريه صورت گرفته، شناخته شده
بود، درحالي که همه ميدانستند عربستان در آن زمان با القاعده در حال جنگ
بود. در همين راستا، يک افسر سيا در سفارت آمريکا در رياض، با سفارت
استراليا و نيروهاي امنيتي عربستان به رياست بندر بن سلطان تماس گرفت تا
با گروه "العتيبي" و "الغامدي" به عنوان نمايندگان شاخه سعودي القاعده در
مکه تماس بگيرد و اين تماس توسط سيا حاصل شد تا در نشستي با حضور
لبنانيهاي تندرو داراي تابعيت استراليايي حضور يابند. در آن نشست طرح کلي
ترور، بدون مشخص کردن زمان و مکان دقيق آن ريخته شد.
به اين ترتيب، گروه هفت نفرهاي متشکل از گروه العتيبي و جند الشام و
تندروهاي لبناني – استراليايي، چهار هفته قبل از ترور حريري، در آپارتماني
در يکي از مناطق بيروت اسکان داده شدند. اين درحالي است که يک لبناني و يک
فلسطيني نيز به گفته دکتر صواف در بيروت اسکان يافتند و هماهنگي ميان آنها
توسط شيخ "الجوزو" مفتي اهل سنت لبنان صورت ميگرفت.
در 12 اکتبر 2004 ميلادي، خودروي ميتسوبيشي به سرقت رفته از
ژاپن، از طريق امارات به لبنان منتقل شد و در آجا عناصر سيا، اين ماشين را
جمع کرده و آن را بمبگذاري کردند و هرآنچه دستگاههاي جاسوسي و اطلاعاتي
لازم بود در آن کار گذاشتند و سپس آن را به موساد تحويل دادند تا موقتاً
نزد آنها باشد.
جلسه بندر بن سلطان با جرج بوش، رئيس جمهور وقت آمريکا در کاخ سفيد
پس از آن، در سه نوبت مواد منفجره که در واقع تيانتي آميخته به
فسفر با قدرت تخريبي يک تن، توسط عناصر موساد در لبنان و با نظارت مستقيم
مئير داگان، رئيس وقت سازمان اطلاعات و جاسوسي اسرائيل در مناطقي که تحت
سيطره حزب الله نبودند، وارد لبنان شد.
17 روز پيش از ترور به حريري ابلاغ شد که بايد پيش از سفر به
آمريکا و ديدار با جرج بوش، هماهنگيهايي را با وزارت خارجه آمريکا انجام
دهد. "جفري ويلتمن" وزير خارجه وقت آمريکا در لبنان به حريري اطلاع داد
براي انجام هماهنگيها نشستي را در سفارت آمريکا در لبنان با يکديگر داشته
باشند. 13 روز پيش از ترور حريري، ويلتمن با حريري در سفارتخانه ديدار
ميکند و پيش از ورود به داخل سفارت، تلفن همراه وي به دلايل امنيتي از وي
گرفته ميشود و طي يک ساعت ديدار حريري با ويلتمن، داخل تلفن همراه حريري
دوربين مخفي جاسازي ميشود تا تمام تحرکات وي را انتقال دهد و به اين
ترتيب، تمام تحرکات و تماسهاي حريري زير نظر گرفته شد.