به گزارش
پایگاه 598 به نقل از رسالت، بان کي مون دبير کل سازمان ملل متحد نيز در راستاي عقب نماندن از موج حمايت هميشگي غرب از رژيم اشغالگر قدس به محکوم کردن جدي اين حادثه پرداخت. اين در حالي بود که اساسا هيچ گونه سند و مدرکي در خصوص اينکه چه کساني اين عمل را مرتکب شده اند وجود نداشته و ندارد. در آن زمان «ديويد کامرون» نخستوزير انگليس هم طي بيانيهاي رسمي مرگ اين افراد را اقدامي تروريستي و «توجيهناپذير» خوانده و گفت اين خبر وي را ناراحت کرده است.«فرانک والتر اشتاينماير» وزير خارجه آلمان هم که در نشست خبري مشترک با «آويگدور ليبرمن» همتاي اسرائيلي خود، رژيمصهيونيستي را دوست نزديک آلمان خوانده بود، با صدور بيانيهاي اعلام کرد که از شنيدن اين خبر «عميقا شوکه» شده است.مقامات ديگر کشورهاي اروپايي و همچنين نمايندگان کنگره آمريکا نيز هريک با صدور بيانيههايي به اين خبر واکنش نشان دادند.اما هنوز زمان زيادي از اين ماجرا نگذشته بود که انتشار اخبار زنده زنده سوزانده شدن يک نوجوان فلسطيني توسط شهرک نشينان صهيونيست موجي از خشم و نفرت را در ميان مسلمانان برانگيخت. محمد ابو خضير نوجوان فلسطيني اخيرا در شرق قدس ربوده شد و پس از چند ساعت جسد سوخته وي کشف و پيدا شد.
اولين نتايج کالبدشکافي جسد سوخته اين نوجوان فلسطيني نشان ميدهد که وي زندهزنده سوزانده شده است .با اين حال هم اکنون نه تنها شاهد سبقت مقامات غربي و افرادي وابسته به لابي غرب و رژيم صهيونيستي مانند بان کي مون در خصوص اين فاجعه دردناک نيستيم، بلکه اين سياستمداران با سکوت خود عملا در صدد گذشت زمان جهت لاپوشاني جنايات تل آويو هستند. به راستي سکوت دبير کل سازمان ملل متحد در اين خصوص چگونه قابل توجيه است؟ آيا حملات متعدد رژيم اشغالگر قدس به نوار غزه و مناطق ديگر فلسطين به بهانه کشته شدن سه شهرک نشين صهيونيست از ديد بان کي مون و همراهان وي مشروع است؟! آيا دبير کل سازمان ملل متحد قصد دارد کارنامه سياه خود در زمان مقاومت 22 روزه و 8 روزه را سياه تر کند؟اين نخستين بار نيست که بان کي مون به عنوان دبير کل سازمان ملل متحد در زمين ايالات متحده آمريکا و رژيم صهيونيستي بازي مي کند. ابراز رضايت
تل آويو و واشنگتن در زمان انتصاب بان کي مون به سمت دبير کلي سازمان ملل متحد ريشه در تفکرات غربگرايانه وي داشت.
او به عنوان وزير امور خارجه اسبق کره جنوبي در زمان جنگ عراق و اشغال اين کشور توسط آمريکا و انگليس ، نيروهاي کره اي را نيز جهت همراهي با اشغالگران به عراق اعزام کرد. او در نهايت مزد خوش خدمتي خود به ايالات متحده آمريکا و اشغالگران عراق را گرفت و با لابي غرب به سمت دبير کلي سازمان ملل متحد منصوب شد. هم اکنون بان کي مون با وقاحت تمام نظاره گر کشتار مردمي است که اصلي ترين جرم آنها ايستادگي در برابر اشغال و سلطه گري است. بان کي مون نه تنها مدافع ملتهاي دنيا در برابر نظام سلطه نيست، بلکه خود نيز جزئي از نظام سلطه است. در چنين شرايطي کسي ديگر انتظاري از دبير کل سازمان ملل متحد در خصوص محکوم کردن شنيع ترين جنايات آمريکا و رژيم صهيونيستي ندارد. با اين حال قلم بان کي مون آماده است تا در هر کجا کمترين ضرري براي منافع واشنگتن و تل آويو و صاحبان تزوير و سلطه به وجود آمد، نگاشتن بيانيه هاي رنگارنگ و ترحم برانگيز را آغاز کند!