«اللهم قوني فيه اقامه امرک و اذقني فيه حلاوه ذکرک و اوزعني فيه لاداء شکرک بکرمک و احفظني فيه بحفظک و سترک يا ابصر الناظرين»
«خدايا
مرا در اين روز براي اقامه و انجام فرمانت قوت بخش و حلاوت و شيريني ذکرت
را به من بچشان و براي اداي شکرت به کرمت مهيا ساز و در اين روز به حفظ و
پرده پوشي ات (مرا از گناهان) محفوظ بدار (و گناهان انجام داده مرا بپوشان)
اي بصيرترين ناظران»
شرح دعا(1)« اللهم قوني فيه اقامه امرک»
«خدايا مرا در اين روز براي اقامه و انجام فرمانت قوت بخش».
«لا حول ولا قوة الا بالله العلى العظیم»
امام زين العابدين عليه السلام در دعاي چهل و چهارم صحيفه سجاديه چنين با خداوند مناجات مي فرمايند:
«واعنا علي صيامه» (1)
«خدايا مرا براي روزه گرفتن در ماه مبارک رمضان ياري فرما.»
که
اگر به مفهوم آن توجه نماييم مي بينيم اولا به پا داشتن روزه در ماه مبارک
رمضان همان اقامه امر خداوند در اين ماه مي باشد، آن هم روزه واقعي که در
دعاي روز اول مختصرا در مورد آن شرحي داده شد، که مجددا براي فهم بيشتر،
اشاره مي نماييم به ادامه دعا که آن حضرت مي فرمايند:
«بکف الجوارح عن معاصيک»(2)
«ما را ياري کن تا بتوانيم اعضاي بدن خود را از آلوده شدن به گناه و آنچه مورد پسند تو نيست بازداريم.»
که
اين قسمت از دعا نيز نشان دهنده اين است که روزه واقعي تنها پرهيز از
خوردن و آشاميدن نمي باشد بلکه تمام اعضا و جوارح انسان بايد روزه دار باشد
و امر به روزه نيز از طرف خداوند امر به روزه واقعي مي باشد، ثانيا براي
انجام دادن هر امري نياز به نيرو و قوه الهي داريم چرا که
«لا حول و لا قوه الا بالله العلي العظيم»
«نيست نيرو و قوتي مگر (از طرف) خداوند بلند مرتبه و بزرگ.»
و
اگر خداوند در اين امر ما را ياري نکند به واقع ما در انجام اعمال (چه
عبادي و غير عبادي) با شکست مواجه خواهيم شد. پس در اين روز از خداوند مي
خواهيم که ما را در انجام اوامرش نيرو و قوت بخشيده و ياريمان نمايد.
شرح دعا (2) «و اذقني فيه حلاوه ذکرک »
«و در این روزحلاوت و شيريني ذکرت را به من بچشان»
اهمیت ذکر و یاد خدا در بیان امیر المومنان حضرت علی علیه السلام
حضرت علی علیه السلام در رابطه با اهمیت ذکر و یاد خدا فرمودند :
«إنّ
الله سُبْحانهُ جعل الذّكْرجلاءًللْقُلُوب، تسْمعُ به بعْد الْوقْرة
وتُبْصرُ به بعْد الْعشْوة وتنْقادُ به بعْد الْمُعاندة، وما برح لله ـ
عزّتْ آلاؤهُ ـ في الْبُرْهة بعْد الْبُرْهة، وفي أزْمان الْفترات عبادٌ
ناجاهُمْفى فكْرهمْ، وكلّمهُمْ في ذات عُقُولهمْ، فاسْتصْبحُوابنُور يقظةٍ
في الاْسْماع والاْبْصار والاْفْئدة، يُذكّرُون بأيّام الله، ويُخوّفُون
مقامهُ، بمنْزلة الاْدلّةفي الْفلوات منْ أخذ الْقصْدحمدُوا إليْه طريقهُ،
وبشّرُوهُ بالنّجاة، ومنْ أخذ يميناً وشمالاً ذمُّوا إليْه الطّريق،
وحذّرُوهُ من الْهلكة،فكانوا كذلك مصابيح تلْك الظُّلُمات، وأدلّة تلْك
الشُّبُهات. »(3)
«همانا خدای سبحان و بزرگ ،یاد خود را روشنی بخش دلها
قرار داد ، تا گوش پس از ناشنوایی بشنود ، و چشم پس از کم نوری بنگرد ، و
انسان پس از دشمنی ، رام گردد.خداوند که نعمتهای او گرانقدر است ، در
دورانهای مختلف روزگار ،و در دوران جدایی از رسالت ،بندگانی داشته که با
آنان در گوش جانشان زمزمه می کرد ، و در درون عقلشان با آنان سخن می گفت.
آنان
چراغ هدایت را با نور بیداری در گوش ها و دیده ها و دل ها بر می افروختند
،روزهای خدایی را به یاد می آورند و مردم را از جلال و بزرگی خداوند می
ترساندند.
آنان نشانه های روشن خدا در بیابانهایند، آن را که راه میانه
در پیش گرفت ، می ستود، و به رستگاری بشارت می داد ،و روش آن را که به
جانب چپ یا راست کشانده می شد، زشت می شمردند، و از نابودی هشدار می دادند ،
همچنان چراغ تاریکی ها،و راهنمای پرتگاه ها بودند.»
حلاوت و شیرینی ذکر و یاد خدا
اگر انسان حلاوت و شيريني عبادت و بندگي خداوند را نچشد مفهوم عبادت و
بندگي و ذکر و ياد خدا را نمي تواند درک کند و از تاثيرات آن در حيات دنيا و
آخرت محروم مي ماند، به طوري که اگر انسان بتواند اين مفهوم را درک کند و
از تاثیرات آن در حیات دنیا و آخرت محروم می ماند، به طوری که اگر انسان
بتواند این مفهوم را درک کند که هنگامي که به ياد خداوند بلند مرتبه مي
باشد، خداوند نيز او را ياد مي کند و بدون واسطه خواسته هاي او را مي شنود و
اجابت مي نمايد، آنگاه است که مي تواند بفهمد چقدر راز و نياز با خدايي که
به سرعت صداي بندگان خويش را شنيده و آنها را اجابت مي کند شيرين و
دلرباست، چرا که خداوند فرموده است:
«واذا سالک عبادي عني فاني قريب اجيب دعوه الداع اذا ادعان...»(4)
«و
هنگامي که بنده هاي من از من (راجع به من) سئوال مي کنند بگو که همانا من
نزديک (آنها) هستم (به طوري که) اجابت مي کنم خواسته درخواست کنندگان را
هنگامي که (چيزي از من) مي خواهد.»
لذا در اين روز از خداوند مي خواهيم که حلاوت و شيريني راز و نياز با خودش را بر ما بچشاند...»
تعریف اهل ذکر از زبان مبارک امیر المومنان حضرت علی علیه السلام
«وإنّ
للذّكْر لاهْلاً أخذُوهُ من الدُّنْيا بدلاً، فلمْ تشْغلْهُمْ تجارةٌ ولا
بيْعٌ عنْهُ، يقْطعُون به أيّام الْحياة، ويهْتفُونبالزّواجر عنْ محارم
الله، في أسْماع الْغافلين، ويأْمُرُون بالقسْطويأْتمرُون به وينْهوْن عن
المُنكر ويتناهوْن عنْهُ، فكأنّما قطعُوا الدُّنْيا إلى الاْخرة وهُمْ
فيها، فشاهدُوا ماوراء ذلك، فكأنّما اطّلعُوا غُيُوب أهْل الْبرْزخ في طول
الاْقامة فيه، وحقّقت الْقيامةُ عليْهمْ عداتها فكشفُوا غطاء ذلك لاهْل
الدُّنْيا، حتّى كأنّهُمْ يروْن ما لا يرى النّاسُ، ويسمعُون ما لا
يسْمعُون.
فلوْ مثّلْتهُمْ لعقْلك في مقاومهمُالْـمحْمُودة، ومجالسهمُ
الْمشْهُودة، وقدْ نشرُوا دواوينأعْمالهمْ، وفرغُوا لـمُحاسبة أنْفُسهمْ،
وعلى كُلّ صغيرةٍ وكبيرةٍ أُمرُوا بها فقصّرُوا عنْها، أوْ نُهوُا عنْها
ففرّطُوا فيها، وحمّلُوا ثقل أوْزارهمْظُهُورهُمْ، فضعُفُوا عن الاْسْتقلال
بها، فنشجُوانشيجاً، وتجاوبُوا نحيباً يعجُّونإلى ربّهمْ منْ مقام ندمٍ
واعْترافٍ، لرأيْت أعْلام هُدىً، ومصابيح دُجىً، قدْ حفّتْ بهمُ
الْملائكةُ، وتنزّلتْ عليْهمُ السّكينةُ، وفُتحتْ لهُمْ أبْوابُ السّماء،
وأعدّتْ لهُمْ مقاعدُ الْكرامات، في مقْعدٍ اطّلع اللهُ عليْهمْ فيه، فرضي
سعْيهُمْ، وحمد مقامهُمْ، يتنسّمُون بدُعائه روْح التّجاوُز،
رهائنُ
فاقةٍ إلى فضْله، وأُسارى ذلّةٍ لعظمته، جرح طُولُ الاْسى قُلُوبهُمْ،
وطُولُ الْبُكاء عُيُونهُمْ. لكُلّ باب رغْبةٍ إلى الله سُبحانهُ منْهُمْ
يدٌ قارعةٌ، يسْألُون منْ لا تضيقُ لديْه الْمنادحُ ولا يخيبُ عليْه
الرّاغبُون. فحاسبْ نفْسك لنفْسك، فإنّ غيْرها من الاْنْفُس لها حسيبٌ
غيْرُك.»(5)
«همانا مردمی هستند که ذکر خدا را به جای دنیا برگزیدند،که
هيچ تجارت و داد و ستدى آنها را از ياد خدا باز نداشته است.با همينوضع
زندگى خود را ادامه ميدهند،و غافلان را با فريادهاى خود متوجه كيفر محرمات
الهىميكنند،به عدالت فرمان ميدهند و خود به آن عمل مينمايند،مردم را از
بدى باز ميدارند و خودبه گرد آن نميچرخند،با اينكه در دنيا هستند گويا آن
را رها كرده و به آخرت پيوستهاند،آنهاماوراى دنيا را مشاهده كرده،گويا از
پشت ديوار اين جهان سر بر آورده و به جهان برزخيانمينگرند و اقامت طولانى
آنجا را مشاهده ميكنند.و گويا رستاخيز وعدههاى خود را براى آنها
عملىساخته است:
آنها اين پردهها را براى جهانيان كنار زده،حتى گويا
چيزهائى را ميبينند كه ديگراننميبينند و مطالبى را ميشنوند كه ديگران
نميشنوند.اگر آنان را در پيشگاه عقل خود مجسمسازيد و مقامات ستوده و مجالس
آشكار آنان را بنگريد،ميبينيد كه نامههاى اعمال خويش راگشوده،و براى
حسابرسى اعمال خود آماده شدهاند،براى حساب هر كار كوچك و بزرگى كهبه آن
دستور داشتهاند و كوتاهى كردهاند،و يا از آن نهى شده و مرتكب
گرديدهاند،سنگينىبار گناهانشان را به دوش گرفته،نميتوانند كمر راست
كنند،گريه گلويشان را گرفته و بافرياد ميگريند و گريان باهم گفتگو ميكنند،و
با صداى بلند در پيشگاه پروردگار خويشدر مقام پشيمانى و اعتراف به
تقصيرند(آرى اگر آنها را در پيشگاه عقلتان مجسم كنيد)خواهيد يافت كه آنها
نشانههاى هدايتند،و چراغهاى تاريكى،فرشتگان آنان را در ميانگرفته،آرامش
بر آنها نازل گرديده،درهاى آسمان برويشان گشوده شده،و مقام محترمىبر ايشان
فراهم آمده است:
مقامى كه خداوند به آن نظر رحمت انداخته آنها را مينگرد،از سعى و كوشش آنانراضى و موقعيتشان را ميستايد.
با
دعاى خود از او آرامش عفو و گذشت ميطلبند،اينان گروگانان نيازمندى فضل
وكرم اويند و اسيران عظمت او.غم و اندوه طولانى قلبشان را مجروح ساخته،و
گريهها بسيارىچشمهايشان را به هر درى كه اميدوارى به خدا در آن وجود دارد
دستى براى كوبيدن از سوىآنان دراز است،از كسى درخواست ميكنند كه سختى و
تنگى برايش معنى ندارد و اميدوارانرا محروم نميسازد.
اكنون به خاطر خود،حساب خويشتن را برس!زيرا ديگران حسابرسى غير از تو دارند.»
چگونه می توان به مقام اهل ذکر دست یافت؟
همانطور
که می بینیم حضرت علی علیه السلام به صورت جامع و زیبا اهل ذکر را در یکی
از خطبه های خویش تعریف نموده و صفات آنان را آشکار می سازد،به طوری که اگر
در آن صفات نظر نموده و کمی اندیشه نماییم،خواهیم دید که به حتم ،ذکر و
یاد ذات اقدس پروردگار دارای حلاوت و شیرینی خاصی است که به هر کسی عطا نمی
گردد. چرا که در بیان شیوای امیر المومنان علیه السلام می بینیم که انسان
هایی ، با این صفات کمتر به چشم می خورند، چرا که کمتر کسی پیدا می شود که
از خواسته های نفسانی و شیطانی خود بگذرد و تمام حواس خود را به پروردگار
خویش معطوف سازد لذا لازمه رسیدن به مقام اهل ذکر جز رعایت و پیشه نمودن
تقوای الهی چیز دیگری نمی باشد ، چنانچه خداوند (عزوجل)می فرماید:
«وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»(6)
«و تقوای الهی پیشه کنید ، باشد که سعادتمند و رستگار شوید.»
و در جای دیگر می فرماید:
«وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى و اتقون یا اُولِی الالبَابِ»(7)
«و توشه تقرا برگیرید که بهترین (توشه ها)توشه تقواست و خدا ترس شوید ای صاحبان عقل و ادراک»
شرح دعا (3) «واوزعني فيه لاداء شکرک بکرمک »
«و مرا در اين روز براي اداي شکرت به کرمت مهيا ساز.»
شکر واقعی
خداوند در قرآن مي فرمايد:
«واشکرولي و لا تکفرون»(8)
«و مرا شکر کنيد و کفر نورزيد.»
که
با توجه به اين آيه بايد بگوييم منظور از شکر نعمتهاي الهي آن نيست که
دائما به زبان بگوييم«خدايا شکر»بلکه شکر واقعي آن است که از نعمتهاي الهي
که به ما ارزاني داشته و انعام فرموده است ،در مسير طاعت و بندگي اش
استفاده کنيم نه در راه معصيت و نافرماني، که قسم اول آن يعني طاعت و بندگي
(شکر نعمت) و قسم دوم، معصيت و نافرماني (کفران نعمت) الهي مي باشد که در
اين روز از خداوند مي خواهيم ما را براي اداي شکر نعمتهايش ياري نموده و
آماده سازد...
شرح دعا (4)« و احفظني فيه بحفظک و سترک يا ابصر الناظرين»
«و در اين روز به حفظ و پرده پوشيت (از گناهان) محفوظ بدار (و گناهان انجام داده مرا بپوشان) اي بيناترين بينايان»
خداوند ستارالعیوب است
هنگامي که انسان به خداوند توکل نموده و امور خود را به خداوند بسپارد
،آنگاه است که خداوند او را از تسلط يافتن شيطان بر او حفظ مي نمايد و
هنگامي که انسان از وسوسه هاي شيطاني محفوظ بماند ديگر گناهي از او سر
نخواهد زد، و ديگر آن که خداوند ستارالعيوب است يعني عيوب انسانها را که
سرچشمه از خطا و گناهان آنان دارد، مي پوشاند .مگر اينکه انسان خود پرده
دري نموده و بر اثر اصرار بر گناه و خطا، عيوب خود را براي ديگران آشکار
سازد، پس در اين روز از خداوندي که بيناترين بينايان است و بر اعمال ما
نظارت دارد مي خواهيم که ما را از انجام گناهان و پرده دري گناهان محفوظ
بدارد.
نکته ها
1-اگر انسان حلاوت و شیرینی عبادت و بندگی
خداوند را نچشد مفهوم عبادت و بندگی و ذکر و یاد خدا را نمی تواند درک کند و
از تاثیرات آن در حیات دنیا و آخرت محروم می ماند.
2-ذکر و یاد ذات
اقدس پروردگار دارای حلاوت و شیرینی خاصی است که به هر کسی عطا نمی گردد ،
چرا که کمتر کسی پیدا می شود که از خواسته های نفسانی و شیطانی خود بگذرد و
تمام حواس خود را به پروردگار خویش معطوف سازد.
3-منظور از شکر
نعمتهای الهی آن نیست که دائما به زبان بگوییم «خدایا شکر » بلکه شکر واقعي
آن است که از نعمتهاي الهي که به ما ارزاني داشته و انعام فرموده است ،در
مسير طاعت و بندگي اش استفاده کنيم نه در راه معصيت و نافرماني.
4-
هنگامي که انسان به خداوند توکل نموده و امور خود را به خداوند بسپارد
،آنگاه است که خداوند او را از تسلط يافتن شيطان بر او حفظ مي نمايد.
پی نوشت ها
1-صحیفه سجادیه،دعای44،بند6،ص285.
2-همان.
3- نهج البلاغه، خطبه 222،ص 455.
4-بقره/186.
5- نهج البلاغه، خطبه 222،صص 455-456.
6-آل عمران/130.
7-بقره/197.
8-بقره/152.
به قلم :علیرضااحمدی(آدرس پست الكترونيك:a0124000@yahoo.com)